در ظاهر، این به کسری تجاری حدود یکتریلیون دلار یا حدود ۴درصد تولید ناخالص داخلی تبدیل میشود، اما مدتی است که ایالاتمتحده از بستر دیجیتال صادرات میکند. هربار که یک خارجی فیلمی را در نتفلیکس پخش میکند یا تبلیغی را در فیسبوک خریداری میکند، ایالاتمتحده در حال صادرات است، با اینحال گرفتن این تجارت دشوار است، زیرا بیشتر آن در چیزی قرار میگیرد که بهعنوان «تجارت حالت۳ GATS» شناخته میشود و تجارتی است که با حضور فیزیکی در یک کشور خارجی انجام میشود. یک اروپایی که خدمات رایانش ابری را از آمازون خریداری میکند، آنها را از لوکزامبورگ وارد میکند. این بدان معناست که تجارت پنهان زیادی در محصولات دیجیتال وجود دارد، بنابراین مازاد تجارت دیجیتال ایالاتمتحده چقدر است؟ بهنظر میرسد ترامپ بدون اینکه بداند از شرکای تجاری نسق گرفته و همزمان با داشتن چاقوی نامرئی صادرات دیجیتال، از اهرم تعرفهها استفاده میکند؛ در واقع تاکید پیوسته ترامپ بر کسری یکتریلیون دلاری در حالی اعلامشده که آمریکا رسما بزرگترین صادرکننده دیجیتال به جهان است.
پژوهشی در این راستا توسط من و همکارانم انجامشده که به بررسی و برآورد تجارت محصولات دیجیتال از طریق دادههای شرکتها میپردازد. تخمینزده میشود که ایالاتمتحده از مازاد تجاری حداقل ۶۰۰میلیارد دلار در محصولات دیجیتال برخوردار است. این قابلمقایسه با کل صادرات فرانسه است که هفتمین صادرکننده بزرگ جهان است. بهنظر میرسد این مازاد در دادههای ملی حساب نشدهاست، زیرا مازاد تجارت خدمات ایالاتمتحده(در همه دستهها، نه فقط دیجیتال) حدود نیمی از برآوردهای محافظهکارانه ما است. سیلیکونولی بزرگترین مرکز صادرات ایالاتمتحده است، اما تا حد زیادی برای آمار تجاری یک بخش نامرئی است.
وقتی به عمق این دستهبندیها میپردازیم، آمار حتی شگفتانگیزتر است. برترین محصولات فیزیکی صادرشده توسط ایالاتمتحده، نفتخام و نفت تصفیه شدهاست که هرکدام حدود ۱۰۰میلیارد دلار صادرات دارند. ما تخمین میزنیم که صادرات ایالاتمتحده در تبلیغات دیجیتال و رایانش ابری به ترتیب حدود ۲۶۰میلیارد دلار و ۱۸۴میلیارد دلار باشد؛ به این معنا که صادرات برتر محصولات دیجیتال ایالاتمتحده بسیار بیشتر از صادرات محصولات فیزیکی برتر ایالاتمتحده است.
بنابراین، آیا کسری تجاری ایالاتمتحده به همان اندازه که ترامپ ادعا میکرد وخیم است؟ نه کاملا؛ حداقل هنگام محاسبه تجارت دیجیتال که چنین نیست. در حالحاضر معیارهای سنتی کسری یکتریلیون دلاری را برجسته میکند و محصولات تولیدشده توسط سیلیکونولی مازاد عظیمی ایجاد میکند. داستان واقعی فقط در مورد بنادر و کانتینرهای حملونقل نیست. همچنین در مورد روترها و مراکز دادهاست. این در مورد صادرات دیجیتالی است که توسط تعرفهها دستنخورده است. اگر تجارت را به روشی که در حالحاضر انجام میدهیم اندازهگیری کنیم، روایت ممکن است تغییر کند.
تجارت دیجیتال میتواند تصویر متفاوتی از تعادل تجاری ایالاتمتحده ارائه دهد. پژوهش انجامشده با استفاده از دادههای درآمد شرکتهای بزرگ دیجیتال و مدلهای یادگیری ماشین، تخمین میزند که تجارتجهانی محصولات دیجیتال بین سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۱ با نرخ رشد سالانه ۲۴.۵درصد افزایشیافته و از ۳۲۰میلیارد دلار به ۹۵۸میلیارد دلار رسیدهاست. این رشد سریع که بسیار بالاتر از نرخ ۱۰درصد برای کالاهای فیزیکی و ۳.۷درصد برای خدمات کلی است، نشاندهنده نقش روبهرشد اقتصاد دیجیتال در تجارت بینالمللی است. برای ایالاتمتحده، این بهمعنای وجود یک مازاد تجاری قابلتوجه است که در آمارهای سنتی تراز پرداختها(BOP) بهطور کامل منعکس نشدهاست.
با تجزیه و تحلیل دادههای بیش از15هزار شرکت در 31بخش دیجیتال و 189کشور، برآورد کردهاند که ایالاتمتحده در محصولات دیجیتال مازادی حداقل در حدود 600میلیارد دلار دارد. این رقم از ترکیب صادرات دیجیتال مانند ویدئوهای استریم (مانند نتفلیکس)، خدمات ابری(AWS) و تبلیغات دیجیتال(مانند فیسبوک) بهدست آمدهاست. دادهها نشان میدهند که مازاد تجارت خدمات ایالاتمتحده در همه دستهها در سال2021 حدود 300میلیارد دلار بودهاست. این اختلاف حاکی از آن است که بخش بزرگی از صادرات دیجیتال، بهویژه آنهایی که از طریق شرکتهای تابعه در خارج (مانند لوکزامبورگ یا ایرلند) انجام میشوند، در دستهبندیهای رسمی ثبت نمیشوند.
جزئیات بخشهای کلیدی دیجیتال بر اساس دادههای مقاله نشان میدهد، بخشهای پیشرو در صادرات دیجیتال ایالاتمتحده شامل تبلیغات دیجیتال با حدود 260میلیارد دلار و رایانش ابری با 184میلیارد دلار است. در مقایسه، صادرات نفتخام و تصفیهشده که بزرگترین اقلام فیزیکی صادراتی ایالاتمتحده هستند، هرکدام تنها حدود 100میلیارد دلار ارزش دارند. این تفاوت نشان میدهد؛ محصولات دیجیتال نهتنها از نظر حجم، بلکه از نظر ارزش اقتصادی، از کالاهای فیزیکی سنتی پیشیگرفتهاند و نقش سیلیکونولی را بهعنوان یک موتور صادراتی پنهان برجسته میکند.اگر این مازاد 600میلیارد دلاری را به کسری تجاری یکتریلیون دلاری ناشی از کالاهای فیزیکی اضافه کنیم، کسری خالص ایالاتمتحده به حدود 400میلیارد دلار کاهش مییابد. این کاهش چشمگیر که معادل کمتر از 2درصد GDP است، نشاندهنده این است که کسری تجاری ایالاتمتحده در واقعیت بهمراتب کمتر از آن چیزی است که معیارهای سنتی نشان میدهند.
یکی از دلایل نامرئیبودن این مازاد، روش تخصیص درآمدها در تجارت دیجیتال است. درآمدها به محل دفتر مرکزی(مانند ایالاتمتحده) یا به اقامتگاه مالی شرکتهای تابعه(مانند لوکزامبورگ) تخصیص مییابند. از طرفی دیگر، بخش زیادی از صادرات دیجیتال ایالاتمتحده بهعنوان تجارت از کشورهای دیگر ثبت میشود. علاوهبر این، محدودیتهای دادهای، مانند وابستگی به مصرف اپلیکیشنها و بازیها برای پیشبینی الگوهای سایر بخشها، ممکن است منجر به کمبرآوردی شود، با اینوجود تجارت دیجیتال از قواعد جغرافیایی سنتی(مانند قانون گرانش تجارت) مستثنی است و به زیرساختهای فیزیکی کمتری وابسته است.
تجارت دیجیتال ایالاتمتحده، با مازاد حداقل 600میلیارد دلار، نشاندهنده قدرت اقتصادی پنهانی است که معیارهای سنتی از ثبت آن عاجزند. این واقعیت که تبلیغات دیجیتال و رایانش ابری به تنهایی از صادرات نفت پیشیگرفتهاند، نیاز به بازنگری در روشهای اندازهگیری تجارت را برجسته میکند. در عصر دیجیتال، موفقیت اقتصادی دیگر تنها به کانتینرها وابسته نیست، بلکه به جریان بیتها و بایتها بستگی دارد.
* استاد مدرسه اقتصاد تولوز و نویسنده کتاب اطلس پیچیدگی