سیدفرهنگ حسینی، کارشناس ارشد بازار سرمایه به وضعیت بازار سهام پرداخت و گفت: بازار سرمایه در روزهای اخیر، روند ضعیفی داشتهاست، پس از اعلام تعرفههای متقابلترامپ در ۲آوریل نیز بازارهای سرمایه در سراسر جهان اصلاح قابلتوجهی داشتند که به جرات میتوان از لفظ سقوط استفاده کرد. از زمان به روی کار آمدن ترامپ، اکثر بازارهای مالی در سراسر جهان بین ۱۵ تا ۲۰درصد اصلاح و برخی بازارها نیز سقوط بیشتری را تجربه کردهاند که در شرایطی که بحران طبیعی یا اقتصادی رخ نداده، کاهش قابلملاحظهای محسوب میشود.
ویافزود: بهنظر میرسد که تعرفههای ترامپ بهمراتب کشندهتر و مهلکتر از پاندمی ویروسکرونا بر بازارها بودهاست. قیمتهای جهانی از جمله زنجیره فلزی و نفت و مشتقات آن در مدت کمتر یک هفته بیش از ۱۰درصد کاهش داشته که اثر خود را بر بازار ما نیز گذاشتهاند. در گروههای معدنی، فلزی، پتروشیمی و پالایشی نیز روند نزولی مشاهده شد و امروز در برخی از نمادها شاهد تعادل با حمایت حقوقیها بودیم.
حسینی افزود: همچنین، مجددا دلار بر مدار صعود قرارگرفته و شاهد مثبتشدن طلا و ابزارهای طلا و افزایش حباب سکه هستیم. همچنین خروج پول حقیقی نیز از بازار سرمایه ادامهدار شده و در این شرایط، گروههایریالی و تورمی وضعیت بهتری داشتهاند. گروه بانکی، سیمان، دارویی، غذایی و زراعت به گروههای اصلی موردتوجه بازار بدل شدهاند و در شرایطی که گزارشهای ماهانه در گروه پتروشیمی و فلزی و معدنی چندان جذاب نبوده، در گروههای بانکی شاهد رکوردشکنی درآمدها و P/Eهای بسیار پایین هستیم، همچنین سیمان رقابت مناسبی در بورسکالا دارد و گروه غذایی و زراعت علاوهبر گزارشهای ماهانه مناسب در اسفندماه توانستهاند افزایش نرخهای مناسبی نیز در هفتههای اخیر داشته باشند که میتواند محرک مناسبی برای این گروه باشد. انتظار میرود روند نزولی بازار پس از تخلیه اثرات کاهش قیمتهای جهانی در ادامه هفته، متوقف و حتی شاهد رشد محدود بازار هم باشیم، بااینحال گروه پیشرو در حال تغییر از صنایع دلاری به صنایعریالی و تورمی است.
علی فراقی، کارشناس بازار سرمایه در مورد وضعیت بورس تهران به تحلیل پرداخت و گفت: در تحلیل بازار سرمایه، پارامترهای متعددی نقش دارند، اما در بازه زمانی کوتاهمدت و میانمدت، میتوان دو ریسک عمده را بهعنوان عوامل اصلی تاثیرگذار بر بازار شناسایی کرد: یکی ریسک داخلی و دیگری ریسک خارجی. ریسکی که در داخل کشور، بازار سرمایه را تحتفشار قرارداده، سیاستهای پولی و نرخ بهره است. مهمترین ریسک داخلی در حالحاضر مربوط به نرخ بهره و سیاستهای پولی است. طی ماهها و حتی سالهای گذشته، سیاستهای انقباضی بانکمرکزی، بهویژه با رویکرد فعلی سیاستگذار پولی، تاثیر منفی قابلتوجهی بر بازار سرمایه داشتهاند. این سیاستها موجب کاهش جذابیت بازار سهام برای سرمایهگذاران شده و روند خروج سرمایه را تسریع کردهاند. از زمان انتصاب سیاستگذار پولی فعلی که در هر دو دولت اخیر مسوولیت داشته، تغییر محسوسی در رویکرد سیاستگذاری مشاهده نشده و همین موضوع باعث تداوم ضعف در بازار سرمایه شدهاست.
کارشناس بازار سرمایه اضافه کرد: مولفه دوم که باعثشده بازار سرمایه در موقعیت فشار قرار بگیرد، ریسک خارجی و تحولات سیاسی بینالمللی است. در سطح بینالمللی، تغییر دولت در ایالاتمتحده آمریکا و ورود فردی جدید به ساختار قدرت، موجب افزایش تنشهای سیاسی شدهاست. آمریکا بهعنوان کشوری تاثیرگذار در مناسبات جهانی، نقش مهمی در تعیین جهتگیری بازارها دارد. در شرایط فعلی، فشارهای سیاسی و اقتصادی افزایشیافته و به شکل محسوسی بر فضای روانی بازار سرمایه ایران اثر گذاشتهاند. نمونهای از این فشارها، سیاستهای تعرفهای اخیر است که نهتنها ایران، بلکه بسیاری از کشورهای دیگر از جمله در اروپا و آمریکا را نیز تحتتاثیر قراردادهاند.
فراقی به تاثیر این دو مولفه بر بازار سهام ایران پرداخت و گفت: این دو عامل یعنی نرخ بهره و ریسک سیاسی، توانایی تغییر مسیر کلی بازار را دارند. تغییر مثبت یا منفی در هریک از این دو متغیر میتواند باعث تغییر جهت ۱۸۰ درجهای در بازار شود. سایر عوامل ممکن است صرفا به تقویت روند موجود (صعودی یا نزولی) کمک کنند، اما این دو عامل، قدرت چرخش روند کلی بازار را در اختیار دارند، بنابراین هر نوع تحول مثبت یا منفی در آنها، واکنش مستقیم سرمایهگذاران را بهدنبال خواهدداشت؛ چه سرمایهگذاران هیجانی و چه سرمایهگذاران صبور، همگی بهسوی همان جهتی که بازار تعیین میکند، حرکت خواهند کرد.
کارشناس بازار سرمایه در پایان اظهار کرد: در مجموع، هرگونه تغییر در نرخ بهره یا فضای سیاسی بینالمللی میتواند بازار سهام را از قعر جدول به صدر برساند یا بالعکس. تجربه سالهای گذشته نشاندادهاست که حتی در شرایطی که ریسکهای سیاسی در سطح بالایی قرار داشتهاند، کاهش محسوس نرخ بهره توانسته جهشی بزرگ در بازار ایجاد کند. بهعنوان مثال، در سالهای ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹، کاهش نرخ بهره به سطح تکرقمی، موجب جهش قابلتوجهی در بازار سرمایه شد. در شرایط فعلی نیز اگر یکی از این دو عامل تغییر کند، احتمال بازگشت و احیای بازار وجود خواهدداشت، اما با توجه به تفاوت رویکرد روسای بانکمرکزی در گذشته و حال (از دکتر همتی تا آقای فرزین)، باید دید که آیا تغییری در سیاستها اتفاق خواهد افتاد یا خیر.