این جنگ بین سالهای ۱۹۵۹ تا ۱۹۷۵ رخ داد و در آن حدود ۳میلیون ویتنامی جان خود را از دست دادند. آمریکا این جنگ را به بهانه جلوگیری از اشاعه کمونیسم در منطقه جنوب شرق آسیا راه انداخت و رئیسجمهور وقت آن زمان «جانسون» افراد وابسته به ویتنام شمالی را متهم کرد که دو بار با قایقهای انفجاری به کشتیهای آمریکایی حمله کردهاند و همین مدعا را به فرصتی برای ورود و حمله به ویتنام تبدیل کرد. بعدها نویسندهای خطاب به ملت آمریکا گفت: «آنچه ما در ویتنام از دست دادیم، فضیلت بود.»
در جریان جنگ جهانی دوم هندوچین به تصرف نیروهای ژاپن درآمد و دست نیروهای فرانسه که پیش از آن نیروی مستعمراتی آن منطقه بودند از کشورهای منطقه موقتا کوتاه شد. با شکست ژاپن در پایان جنگ، نیروهای ملی و نیز کمونیستهای ویتنام خواستار استقلال ویتنام شدند و در دوم سپتامبر۱۹۴۵
هوشی مین تشکیل کشور مستقل ویتنام را در هانوی اعلام کرد. نیروهای فرانسه که از اسارت نیروهای ژاپن درآمده بودند دوباره سعی در کسب سلطه خود در هندوچین و ویتنام کردند. این امر با مقاومت نیروهای ویتنامی (معروف به ویتمین) تحت فرماندهی هوشی مین روبهرو شد و جنگهای معروف به جنگ اول ویتنام در گرفت. در سال۱۹۵۰ رئیسجمهور آمریکا، ترومن ۳۵نفر از افراد گروه کمک و مشاوره نظامی را برای آموزش و مشاوره به کمک فرانسه فرستاد تا بتواند سلطه مستعمراتی خود را در ویتنام حفظ کند. در ۱۹۵۴ نیرهای ویتمین شکست سختی در «دین- بین- فو» به نیروهای فرانسه وارد کردند. ژوئیه۱۹۵۴ هنگام نخست وزیری «مندس فرانس» (عضو حزب رادیکال چپ فرانسه) و به موجب قرارداد ژنو که پس از شکست مفتضحانه ارتش فرانسه در پایگاه عظیم نظامی فرانسه در ویتنام (دین ـ بین ـ فو) امضا شد و ویتنام به دو بخش شمالی وجنوبی تقسیم و مدار ۱۷درجه مرز دو ویتنام تعیین شد. و در نتیجه فرانسه در کنفرانس ژنو به استقلال سه کشور مستعمره خود یعنی کامبوج، لائوس و ویتنام رضایت داد؛ اما در موافقتنامههای کنفرانس ژنو ویتنام موقتا به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم شده بود.
در شمال، جمهوری دموکراتیک که دوقدرت شوروی وچین از آن حمایت میکردند تشکیل و«هوشی مینه» بهعنوان رئیس دولت برگزیده شد. در جنوب ویتنام «نگودین دیم» ریاست دولت را عهدهدار شد. او در سال۱۹۵۵ امپراتور را خلع و یک دیکتاتوری واقعی بهوجود آورد. هدف ظاهرا آن بود که پس از رایگیری از مردم ویتنام تکلیف حکومت در این کشور معلوم شود. حکومت ویتنام جنوبی زیر رهبری نگودین دیم با تشویق آمریکا از شرکت در مذاکرات مربوط به ترتیبات این رایگیری سر باز زد. در همین دوره حکومت ویتنام جنوبی با حمایت آمریکا به سرکوب شدید کمونیستها پرداخت و بسیاری از مردم به اتهام کمونیست بودن اعدام شدند. برخی از نیروهای ویتمین که در جنوب باقی مانده بودند دست به مقاومت مسلحانه علیه حکومت نگودین دیم زدند و نیروهای ویتنام شمالی نیز پس از مدتی به حمایت از این مبارزات در جنوب پرداختند. هوشی مین بیستم دسامبر۱۹۶۰ درصدد ایجاد «یک جبهه ملی آزادیبخش» برآمد که از اتحاد ویتمین که علیه فرانسویان جنگیده بودند، تشکیل شده بود. جبهه ملی آزادیبخش ویتنام جنوبی تشکیل شد. حکومت ویتنام جنوبی افراد این جبهه را ویتکنگ مینامید که کوتاه شده عبارت «کمونیست ویتنامی» به زبان ویتنامی بود.
هنگام قتل جان کندی در نوامبر۱۹۶۳ نزدیک به ۱۶هزار سرباز و کارشناس آمریکایی در ویتنام جنوبی مستقر شده بودند. درهمان زمان بسیاری از «بونزها» (روحانیون بودایی) بهعنوان اعتراض به نظام ویتنام جنوبی در ملأعام خودسوزی کردند و توجه افکارعمومی جهان را به وقایع ویتنام جلب کردند. آمریکا دست از حمایت «نگودین دیم» برداشت. طی چهارسال ۹رئیس دولت در ویتنام جنوبی روی کار آمدند و رفتند؛ درحالیکه در سال۱۹۶۷ که جنگ شدت یافته بود ژنرال نگوین وان تیو که به گفته ویتکنگ عروسکی در دست آمریکاییها بود، سرنوشت ویتنام را در دست گرفت. پس از قتل کندی، لیندون جانسون، معاون او رئیسجمهوری آمریکا شد. جانسون طرفدار شدت عمل بود و اعلام کرد که کمر «هوشی مین » را باید شکست و او تسلیم ما شود. جانسون ضمنا میخواست چشم زهری از شوروی و چین که کمکهای لجستیکی به ویتنام شمالی میکردند، بگیرد.
در آغاز سال۱۹۶۴ ویتنام شمالی زیر شدیدترین و سختترین بمبارانهای هوایی قرار گرفت. آمریکا در سال۱۹۶۶ بیش از ۲۰۰هزار سرباز در جبهه ویتنام داشت. در سال۱۹۶۸ این رقم به ۴۸۵هزار نفر رسید و در سال۱۹۶۹ آمریکا ۵۳۶هزارسرباز به جبهه جنگ ویتنام فرستاد. درمجموع یکمیلیون و ۶۰۰هزار جوان آمریکایی در جبهه جنگ
ویتنام جنگیدند. اما ارتش آمریکا برای جنگهای چریکی وپارتیزانی آمادگی نداشت. سربازان آمریکایی در هرجای ویتنام با «مین» و تلههایی که «ویتکنگ» برای آنها فراهم کرده بود، روبهرو میشدند. به موجب آمار ۲۵درصد سربازان آمریکایی در جنگهای چریکی کشته شدند.
«ویتکنگ » نماد مقاومت مردمی بود. آنها در گروههای کوچکی و در دل جنگلهای ویتنام ناگهان بر سر سربازان آمریکایی فرود میآمدند و سلاحهای نوین آمریکا را به غنیمت میگرفتند.
در اوج جنگ ویتنام حدود ۱۲۰هزار ویتکنگ قادر بودند با مقتدرترین ارتش جهان مقابله کنند. ازآنجاکه هواپیماها وهلیکوپترهای شناسایی آمریکا همه ویتنام را زیرنظر داشتند، ویتنام شمالی مجبور بود کمکهای خود را از نقاط مرتفع به ویتکنگ برساند. طی ۸سال ویتکنگ جادههای تازه و باریکی در دل جنگل وکوهستانها بهوجود آورد. اگر یک جاده بمباران میشد فورا ویتکنگ جاده دیگری بهوجود میآورد.
در سال۱۳۸۴ یک روزنامه انگلیسى نوشت
«آژانس امنیتى ملى « (NSA) آمریکا براى توجیه جنگ ویتنام از اطلاعات جعلى و دروغین استفاده کرده بود. به گزارش روزنامه دیلىتلگراف، بر اساس اطلاعاتى که توسط «رابرت هانیوک»، تاریخنگار آژانس امنیت ملى آمریکا افشا شد، افسران رده میانى این سازمان، اطلاعات مربوط به حادثه خلیج «تانکین» را تحریف کرده بودند.
در اوایل سال۱۹۷۵ دولت هانوى با اتکا به ویتکنگها و ارتش مردمی بر شدت حملات خود افزود. در ۳۰آوریل۱۹۷۵ نیروهای ویتکنگ و ویتنام شمالی سایگون را گرفتند و جنگ ویتنام به پایان رسید.
ملیسا دل در مقاله «دولت تاریخی، اقدام جمعی محلی و توسعه اقتصادی در ویتنام» رد پای دولت متمرکز قوی، روابط غیر شخصی و مرکزیت روستا بهعنوان واحد اداری اساسی را در توسعه اقتصادی بخش اعظمی از ویتنام کنونی نشان میدهد. ساختار اقتصادی ویتنام در دهه۱۹۸۰ بیشتر مبتنی بر یک اقتصاد کشاورزی فقیر و عقبافتاده بود. بهرهوری غایب و گرسنگی و قحطی همهجا حاضر بود. با این حال در طول سهدهه گذشته ویتنام نرخهای بالایی از رشد اقتصادی را تجربه کرده است. تولید ناخالص داخلی واقعی با نرخ رشد سالانه متوسط ۷درصد بین سالهای ۱۹۸۶ و ۲۰۰۸ افزایش یافت، تولید ناخالص داخلی سرانه بر حسب PPP سه برابر شد و نرخ فقر بهشدت کاهش یافت. از طرفی ساختار اقتصادی از کشاورزی به سمت خدمات و تولید سوق داده شد.
کشاورزی که در سال۱۹۸۶، ۳۴درصد از تولید ناخالص داخلی را به خود اختصاص داده بود، در سال۲۰۰۹ به ۱۷درصد کاهش یافت. از سوی دیگر، بخش تولید رشد قابل توجهی را تجربه کرد. هشتمین کنگره حزب در سال۱۹۹۶، هدف صنعتی شدن و نوسازی ویتنام را تا سال۲۰۲۰ به این صورت تعریف کرد: «تشدید هدایت ویتنام برای تبدیل شدن به یک کشور صنعتی» با هدف توسعه صنایع، با محوریت ۱. انتخاب و تمرکز بر صنایع کلیدی کاربر و نیازمند مهارت پیشرفته، اما نه متکی بر سرمایه زیاد. ۲. اولویت دادن به صنایع حامی بخش کشاورزی، فرآوری مواد غذایی، ساخت و صادرات کالاهای مصرفی و سبک، صنعت الکترونیک، فناوری اطلاعات، استخراج و تولید نفت و گاز و گردشگری. از سال۲۰۰۰، بخش صنعت نقش مهمی در رشد تولید ناخالص داخلی ایفا کرده است. همانطور که دادهها نشان میدهند، نرخ رشد تولید ناخالص داخلی در سال۲۰۰۰، 6.79درصد، در سال۲۰۰۵، 8.44درصد و در سال۲۰۱۰، 6.87درصد بوده است. در همان سالها، نرخ رشد بخش صنعت به ترتیب 10.07، 10.09درصد و 7.7درصد بوده است.
همراه با رشد اقتصادی، ساختار اقتصادی ویتنام با صنعتی شدن شتابان و نوسازی اقتصاد دستخوش گذار قوی شده است. دادهها تغییرات در ساختار اقتصاد را نشان میدهد که در آن بخشهای صنعتی و خدماتی افزایش یافته و سهم کشاورزی کاهش یافته است. سهم تولید صنعتی از تولید ناخالص داخلی همانطور که پیشتر ذکر شد در حال افزایش است (از ۳۵درصد تولید ناخالص داخلی در سال۲۰۰۰ به ۴۲درصد تولید ناخالص داخلی در سال۲۰۱۰). اقتصاد ویتنام از یک اقتصاد مبتنی بر کشاورزی به اقتصاد مبتنی بر صنعت و خدمات تبدیل شد. باید توجه داشت که در کنار برنامههای حمایت از صنعت، اصلاحات کشاورزی نیز نقش قابل توجهی در انتقال نیروی کار از بخشهای کممولد به بخشهای مولد و با بهرهوری بالا داشته است. در داخل ساختار بخش صنعتی نیز تغییرات قابل توجهی صورت گرفته است.
این تغییر به سمت افزایش ارزش صنعت تولیدی در کل ارزش صنعتی حرکت میکند. درصد ارزش تولید در کل ارزش صنعتی در سال۲۰۰۵، ۸۴درصد و در سال۲۰۱۰، ۸۹درصد بوده است. این به معنی سهم بالای تولید کالاهای مصرفی و صنعتی سنگین در مقابل سایر شاخههای صنعت مانند معدن، برق، گاز و... است. ویژگی صنعت ویتنام با وجود نرخ رشد بالا و توانایی صادرات، تنوع صنعتی گسترده نیز بوده است. بر مبنای نظریه دنی رودریک میتوان گفت که اقتصاد ویتنام یک نمونه از توسعه به مثابه خود اکتشافی بوده است. این کشور به آرامی صنایعی را توسعه داده که از منابع اقتصادی خود بهرهبرداری کرده و سرمایهگذاری مستقیم خارجی را برای تولید کالاهای مصرفی، کالاهای صادراتی و محصولات صنایع سنگین جذب کرده است.
کالاهای مصرفی مانند محصولات غذایی، منسوجات، چرم، رایانهها و وسایل نقلیه موتوری دارای سهم و ارزش بالایی در صنایع تولیدی هستند. علاوه بر این، تولید محصولات کلیدی صنعت مانند مواد شیمیایی، معدنی، نفت تصفیهشده، برق، محصولات فلزی و... نیز به میزان قابل توجهی افزایش یافت. در سبد کالاهای صادراتی میتوان دید که ارزش کالاهای فرآوریشده رشد کرده و ساختار کالاهای صادراتی به سمت افزایش کالاهای فرآوریشده حرکت کرده است. ارزش صادرات لوازم الکترونیک، کفش، منسوجات و پوشاک بین سالهای ۲۰۰۰ و ۲۰۱۰ به سرعت افزایش یافت.
در حال حاضر این کشور طیف متنوعی از کالاها از خودرو و قطعات وسایل نقلیه تا رایانه و پوشاک را صادر میکند. ارزیابی توسعه صنعتی ویتنام نشان میدهد از سال۲۰۰۶ تا ۲۰۱۶، ویتنام در شاخص عملکرد رقابتی صنعتی (CIP) سازمان توسعه صنعتی سازمان ملل متحد (UNIDO) که پیشرفت بخش تولید کشورها را دنبال میکند، ۲۷رتبه صعود کرده است. این بهطور قابل توجهی شکاف بین ویتنام و کشورهای برتر منطقه: سنگاپور، مالزی، تایلند، اندونزی و فیلیپین را کاهش داده است. به این ترتیب، به نظر میرسد ویتنام در مسیر رسیدن به هدف خود برای قرار گرفتن در بین سه کشور برتر آسهآن تا سال۲۰۳۰ قرار دارد.
اهداف قطعنامه توسعه صنعتی جدید ویتنام بر سه عامل کلیدی تمرکز دارد: ارزش افزوده، صادرات و ایجاد شغل؛ بنابراین بخشهایی که میتوانند بیشترین سهم را در عوامل فوقالذکر داشته باشند، باید در اولویت حمایتی قرار گیرند. صنایع غذایی، نساجی و کفش، الکترونیک و خودرو، صنایعی هستند که بالاترین مزیت رقابتی را دارند و میتوانند از تحقیقات و توسعه بیشتر (R&D)، نوآوری فنی و حمایت از راهاندازیها، در میان بسیاری از مداخلات ممکن بهره ببرند. وابستگی فزاینده ویتنام به نهادهها و خدمات خارجی برای صادراتش، تجارت محلی ارزش افزوده این کشور را کاهش داده است. به گفته وزارت صنعت و تجارت، ویتنام نزدیک به ۸درصد از مواد خام، قطعات یدکی و قطعات مورد نیاز برای تولید را وارد میکند. بدون حمایت از صنایع، وابستگی به واردات مواد، رقابتپذیری ویتنام را تضعیف و حفظ رشد اقتصادی را دشوار میکند.
تولیدکنندگان محلی برای تبدیل شدن به تامینکنندگان شرکتهای چند ملیتی در ویتنام قدم برداشتهاند و به زنجیرههای تامین جهانی خود میپیوندند. دولت قبلا برنامههایی را ارائه کرده است که حمایت و توسعه صنایع در بخشهای کلیدی را در اولویت قرار میدهد، برای نمونه صنایع الکترونیک و مهندسی مکانیک، پوشاک و نساجی، چرم و کفش، فناوری پیشرفته و خودرو از حمایتهای مختلفی از جمله مشوقهای مالیاتی و سایر مشوقها برخوردار میشوند. بهرهوری پایین یکی از چالشهای اصلی ویتنام است. اکثریت نیروی کار در صنایع کاربر فشرده مانند نساجی و کفش متمرکز است که اولین بخشهایی هستند که کارگران سابق کشاورزی را جذب کردهاند.
با این حال این کشور با عبور از مراحل تولید انبوه در بخشهای صنایع سبک و توسعه صنایع متوسط و سنگین در حال برنامهریزی برای مرحله چهارم انقلاب صنعتی خود است. اولین گامهای «انقلاب دیجیتال» ویتنام در حال انجام است. برنامههایی برای توسعه زیرساختهای توانمند، ظرفیتهای خلاق، منابع انسانی و بخشها و فناوریهای اولویتدار در حال حاضر برای دستیابی به جاهطلبیهای این کشور برای قرار گرفتن در میان کشورهای آسیای جنوبشرقی در رتبهبندی شاخص جهانی نوآوری (GII) وجود دارد. در سال۲۰۱۹، وزارت برنامهریزی و سرمایهگذاری (MPI) پیشنویس استراتژی ملی صنعت را منتشر و یک برنامه ملی برای تبدیل ویتنام به یک جامعه دیجیتال تا دهه آینده ایجاد کرد.