دستبند و انگشتری که دست همسر سردسته باند سارقان بود همه چیز را لو داد و باعث دستگیری پنج متهم در پرونده سرقت شد.

به گزارش سایت جنایی، زنی که برای پیگیری پرونده سرقت خانه‌اش به دادسرای ناحیه ۳۴ تهران رفته بود، چند دقیقه پس از دیدن یکی از آشنایان خود به نام فهمیه به او شک کرد و حدس زد این فرد در سرقت خانه‌اش نقش داشته باشد.

زن مال‌باخته که برای پیگیری پرونده سرقت خانه‌اش به شعبه اول دادسرای ویژه سرقت رفته بود، به طور اتفاقی یکی از اقوامش را دید و دلیل حضور او را پرسید که پاسخ شنید: با دوستم که گوشی‌اش را سرقت کرده‌اند برای پیگیری پرونده سرقت او آمده‌ام.

همان‌جا بود که زن مال‌باخته متوجه شد دستبند و انگشترش که در بین اموال مسروقه‌ای بود، در دست فهمیه است. او از فامیل خود پرسید طلا‌ها را از کجا خریده است و آن زن هم جواب داد آنها را شوهرش برای تولد او خریده است.

در پی این اتفاق زن مال‌باخته سریع به افسر پرونده خود مراجعه کرد و موضوع را به پلیس خبر داد. به این ترتیب، با دستور قضایی فهمیه در خانه‌اش بازداشت شد و ماجرای واقعی را برای پلیس لو داد.

این زن اعتراف کرد: شوهرم سارق سابقه‌دار است و من هم در برخی از سرقت‌ها با او همدستی می‌کنم.

به این ترتیب، شوهر فهمیه که دزد سابقه‌دار بود، بازداشت شد و در ادامه سه همدست او هم دستگیر شدند.

تحقیقات نشان داد زن جوان در سرقت‌هایی که همدست شوهرش بوده به خانه برخی از دوستان، آشنایان و فامیل می‌رفته و در فرصتی مناسب کلید گاوصندوق را سرقت می‌کرده و به شوهرش می‌داده تا بعد او و همدستانش در موقعیت مناسب سرقت‌ها را انجام دهند.

به این ترتیب، پرونده سرقت‌هایی که از زمستان سال گذشته در حال وقوع بود، حل شد.

شوهر فهمیه گفت: چند سال قبل که در یک کارگاه طلاسازی کار می‌کردم. با همکارم گاهی طلا‌ها را سرقت می‌کردیم، اما بعد از مدتی همکارم فرار کرد و من بازداشت شدم و بعد هم زندان رفتم. وقتی بیرون آمدم دیگر سابقه‌دار بودم و برای همین وارد باند سرقت خانه شدم. بابت این جرم هم سه مرتبه دستگیر و راهی زندان شدم. آخرین بار تابستان سال گذشته از زندان آمدم و با سه نفر از هم سلولی‌هایم که آنها هم سابقه سرقت داشتند قرار گذاشتیم که باند جدیدی تشکیل دهیم. آنها بعد از آزادی به من ملحق شدند و باند جدید سرقت خودمان را راه انداختیم. ما بیشتر خانه‌های شمال غرب و غرب تهران را به طور اتفاقی انتخاب و سرقت می‌کردیم و، چون دوربین‌های مداربسته ساختمان‌هایی را که از آنها سرقت می‌کردیم، از کار می‌انداختیم فیلمی از سرقت‌هایمان وجود نداشت که سرنخی برای دستگیریمان شود.

این مرد در مورد شناسایی و دستگیری هم گفت: واقعاً فکر نمی‌کردم اموالی که به زنم داده‌ام باعث دستگیری او، من و همدستانم شود. البته برخی از سرقت‌ها را هم به کمک زنم انجام می‌دادیم. او به خانه فامیل، دوست و آشنا‌هایی که پولدار بودند، می‌رفت و در یک غفلت کلید‌های گاوصندوقشان را سرقت می‌کرد. بعد هم که همچنان با آنها در ارتباط بود، وقتی می‌فهمید آنها به سفر یا میهمانی و خرید رفته‌اند به من اطلاع می‌داد و با دوستانم شبانه برای سرقت می‌رفتیم. اول دوربین‌ها را از کار می‌انداختیم، بعد قفل در را تخریب می‌کردیم و گاوصندوق را هم با کلید باز کرده و سرقت می‌کردیم و پول، دلار، طلا و سکه‌ها را می‌بردیم.

در حال حاضر، همه اعضای باند دستگیر شده‌اند و تحقیقات در مورد جرایم آنها ادامه دارد.