"مارکو کارنلوس"، دیپلمات شناخته شده ایتالیایی که پیشتر در شماری از کشورهای خاورمیانه سفیر ایتالیا بوده، به تازگی در مقاله ای برای پایگاه خبری میدل ایست آی، با اشاره به مذاکرات اتمی ایران و آمریکا در عمان، واقعیت جالبی را مورد اشاره قرار می دهد. او در بخشی از گزارش خود می گوید که ترامپ و تیم متحدش در قدرت، در خاورمیانه هیچ دستاورد مشخصی را برای رو کردن ندارند.
آن ها در لبنان به یک آتشبس نیمبند رسیده اند که هر آن احتمال نابودی اش می رود و در عین حال، در مورد جنگ غزه نیز به توافق آتش بسی رسیده اند که اکنون به کل توسط اسرائیل فروپاشیده است. ورای این ها، ترامپ قبلا وعده داده بود که جنگ اوکراین را ظرف 24 ساعت به پایان می رساند با این حال، در تحقق این وعده خود به شدت شکست خورده است. حال در این شرایط، وی پا به میدان مذاکرات با ایران با محوریت پرونده اتمی تهران گذاشته است.
آنچه کارنلوس مورد اشاره قرار می دهد، در حقیقت یک واقعیت را فریاد می زند: دست های ترامپ به شدت در حوزه سیاست خارجی آمریکا خالی است. جالب اینکه در شبِ آغاز مذاکرات ایران و آمریکا در عمان، چینی ها یک شوک بزرگ را با تعیین تعرفه 125 درصدی بر صادرات کالاها و خدمات آمریکا به چین، به واشنگتن تحمیل کرده اند. در عین حال، آمارهای رسمی که به تازگی منتشر شده اند نشان می دهند که صادرات نفت ایران به چین به رکوردهای تازه ای رسیده و انگار طرف چینی در پی تشدید تنش ها با آمریکا، در خرید نفت ایران و تقویت پیوندهایش با تهران به ویژه در حوزه انرژی کاملا مصممتر شده است.
بگذریم که در بحبوحه آغاز مذاکرات ایران و آمریکا در عمان، کمتر کسی حتی در خودِ آمریکا اعتقاد دارد که تهدیدات ترامپ علیه ایران موثر و راهگشا هستند. بسیاری بر این باورند که اولا این تهدیدات حتی در صورتِ عملی شدن به نتایج تعریف شده برای خود نخواهد رسید و حتی احتمال دارد که با توجه به واکنش های قاطع ایران، به یک بیآبرویی بزرگ برای دولت آمریکا تبدیل شوند. نکته دوم اینکه هرگونه تهدید و اقدامات ماجراجویانه علیه ایران، می تواند کشورمان را در کسب پیشرفت های اتمی بیشتر و حتی آنطور که برخی تحلیلگران غربی می گویند، در به دست آوردن تسلیحات اتمی برای ایجاد یک تضمین امنیت عینی برای خود، مصممتر کند.
از این رو، ترامپ و ترامپیست ها با دست های خالی به مسقط آمده اند. در این میان، تمام سرمایه گذاری آن ها روی شانتاژهای تبلیغاتی و رسانه ای است. اساسا به همین دلیل است که در مورد رویکردهای ترامپ و ترامپیستها به مذاکره با ایران، باید یک نکته را در ذهن داشت: به هیچ عنوان نباید فریب جوسازی های بیپایه را خورد. تجربه نشان داد که دولت آمریکا آنجایی عقب نشینی می کند که با قدرت و اقتدار در برابر آن بایستیم. و الا واشنگتن هیچ خط قرمزی را در نقض حقوق و منافع ایران برای خود قائل نیست. اینکه ما بفهمیم خودمان در کجا ایستادهایم و دشمن کجاست، از اهمیت راهبردی و قابل توجهی برخوردار است.