در این نوشتار کوتاه از سه نوع تجزیه سخن خواهیم گفت که دو نوع آن مورد التفات قرار نگرفته، یعنی تجزیه تاریخی و تجزیه مردم.
تجزیه تاریخی در مصیبت بار بودن دست کمی از تجزیه جغرافیایی ندارد.سلطنت طلب هایی که از روی قرون متمادی اسلامی و ایران اسلامی می پرند و ایران را منهای اسلام می خواهند، مرتکب تجزیه تاریخی می شوند.
افزون بر این، گروه مذکور مردم را هم تجزیه کرده اند. یعنی ایران را بدون مسلمانان آن می خواهند! یا دست کم مسلمان بودن و شیعه بودن اکثریت قاطع ایرانیان را تقلیل داده و تجزیه می کنند و مدعی میشوند ایرانیان از مذهب عبور کرده اند.
یک مصداق این تجزیه آن که رضا پهلوی به عنوان نماینده اصلی گروه مذکور چند ماه پیش در سالگرد کشف حجاب، اقدام پدر بزرگ اش را ستود و به این سان تجزیه مردم و اسلام ستیزی خود را یادآوری کرد و نشان داد علیرغم ادعای دمکراسی خواهی اش، قصد دارد در حکومت خیالی و واهی خود از حیث مذهبی به رضاخان بازگردد نه حتی به پدرش که دستکم بی فایده بودن مبارزه با حجاب مردم را پذیرفته بود.
به هر روی، شیر مورد نظر سلطنت طلبان، همان شیر بی یال و دم و اشکم است که امثال رضا پهلوی با چاقوی بی خردی و کوتاه بینی، نیمی از تاریخ آن و اکثریت مردم آن را برش داده و دورانداختنی تلقی کرده اند. خورشید مورد تقدیس آنان نیز حتی شعاعی به اندازه تاریکخانه فکری شان ندارد.
مطابق آنچه گذشت، تجزیه ایران چه تجزیه مردم آن، چه تجزیه جغرافیای آن و چه تجزیه تاریخی اش مذموم و مطرود است و ایران را تنزل می دهد.
ایران با در نظر گرفتن تاریخ باستانی و تمام دوران اسلامی کامل است و با مورد توجه و رسمیت قراردادن تمامی مذاهب و گروه های آن. این رسمیت بخشیدن، مبارزه بنیادین و حتی پیشگیری بنیادین از انواع تجزیه طلبی دشمنان ایران است.
حضور ارزشمند رییس کل ستاد نیروهای مسلح در تخت جمشید و اشاره فرمانده ایرانی در تهدید دشمن به یادآوری قدرت دریایی پادشاهی های کهن ایران نمادی از تکامل دمادم جمهوری اسلامی و راه حل بنیادین مزبور بود.