به گزارش همشهری آنلاین، مستند «کیپاپ» که به تازگی در پلتفرم هاشور اکران آنلاین شده است به موضوع نوجوانان ایرانی و هواداری آنها از سلبریتیهای کرهای میپردازد.
علی کوثری -کارگردان مستند «کیپاپ»- در گفتوگو با ایسنا در مورد ایده ساخت این مستند به دوران نوجوانیاش اشاره کرد و گفت: تماشای فیلمهای کرهای شاید در یکی دو دهه گذشته در بین خانوادههای ایرانی یک امر رایج به نظر بیاید اما نفوذ عمیق این فیلمها و به ویژه محتواهای آنها موضوعی عادی نیست.
وی ادامه داد: من هم در دوران نوجوانی با محصولات کرهای آشنا شدم و از بچگی به سریالهای کرهای علاقه داشتم، اما این علاقه من صرفا به سریالهای کرهای که از تلویزیون پخش میشد ختم نشد و به دلیل علاقهای که به فیلمهای کرهای پیدا کردم به سراغ فیلمهای دیگری از آنها رفتم و سپس متوجه شدم که جدای از سریالهایی که در تلویوزین ما از کرهایها پخش میشود سریالها و فیلمهای دیگری هم از این کشور وجود دارد و میتوان گفت کرهایها از صنعت فیلمسازی فعالی برخوردارند.
این کارگردان خاطرنشان کرد: در دوران بچگی تا نوجوانی صرفا از روی علاقه فیلمهای کرهای را تماشا میکردم اما وقتی به دانشگاه رسیدم تازه متوجه شدم فضای فیلم و حتی موسیقی کرهایها فراتر از یک سرگرمی در بین نسل جدید است، برای اولین بار در دانشگاه با کانون هواداران کیپاپ و BTS(گروههای موسیقی کرهای) آشنا و متوجه شدم سلبریتیهای کرهای در ایران دارای هواداران بیشماری هستند.
کوثری یادآور شد: موضوع کانون هواداری برای من بسیار جالب بود و با چندتن از دوستان دانشگاهم که در ارتباط بودم متوجه شدم آنها هم جزو این گروههای هواداری هستند. برای اینکه بیشتر با این گروهها آشنا شوم از یکی از دوستانم خواستم تا یک فیلم به من معرفی کند و اتفاقا او یک فیلم کرهای متناسب با رشته تحصیلی من که کامپیوتر بود معرفی کرد و من یک سریال کرهای با موضوع استارتاپ را کامل تماشا کردم.
وی افزود: موضوع کانون هواداری آن هم از یکسری هنرمند خارجی که حتی زبان آنها را هم متوجه نمیشویم به شدت ذهن من را درگیر کرده بود، تا اینکه از سال دوم دانشگاه وارد کار مستندسازی شدم و همیشه به دنبال یک فرصتی بودم تا بیشتر به موضوع کانون هواداری بپردازم.
حکومت کرهجنوبی با فیلم و موسیقی خود را در دنیا معرفی کرد
این کارگردان در ادامه تصریح کرد: هرچه بیشتر در موضوع هواداری از کرهایها وارد میشدم تازه متوجه میشدم که خیلی موضوع پیچیدهتر از چیزی که من فکر میکنم، به عبارت سادهتر حکومت کرهجنوبی از طریق فیلم و موسیقی کاملا به دنبال کار رسانهای قوی بود که از طریق آن نامشان را در دنیا فراگیر کند. با یک مطالعه ساده به راحتی متوجه میشوید که دو رییس جمهور در کره معروف به رییس جمهور فرهنگی هستند و از زمان آنها فیلم و موسیقی در کره از قالب سنتی خودش خارج میشود.
کوثری با اشاره به سریال معروف «جواهری در قصر» مطرح کرد: این سریال را که تقریبا برای خیلی از ایرانیها شناخته شده است تنها در ایران به نمایش در نیامده و همانطور که گفتم باتوجه به برنامهریزی دولتهای مختلف در کرهجنوبی بر روی فیلم و موسیقی همین سریال در بیش از ۹۰ کشور جهان پخش شده است.
وی ادامه داد: در مرحله پژوهش این مستند بیشتر به دنبال این بودم که از شیوه مدیریت فرهنگی کرهجنوبی الهام بگیرم که ناگهان متوجه حضور کانونهای هواداری بیشماری در کشور خودمان شدم. در واقع در این مستند بیش از اینکه برای من «کیپاپ» یا هر فیلم و موسیقی کرهای مهم باشد موضوع هواداری و پرداختن به آن اهمیت داشت و «کیپاپ» و «BTS» تنها بهانهای برای پی بردن به این کانونهای هواداری بود.
این کارگردان در مورد جزییات کانونهای هواداری سلبریتیهای کرهای در ایران توضیح داد: اکثر هواداران سلبریتیهای کرهای دختران هستند. جذابیت بصری و محتوایی که موسیقی و موزیک ویدیو و حتی محتواهای فیلمهای کرهای دارند نوجوانانه است و خیلی از نوجوانان را به سمت خود میکشد و دلیل این گرایش نوجوانان ما به سمت گروههای خارجی خلاء محتوایی است که در کشور ما برای آنها وجود دارد.
اطلاعات رسانههای ما نسبت به موضوع کانون هواداری سلبریتیهای کرهای اشتباه است
کوثری با بیان اینکه برای ساخت مستند «کیپاپ» خیلی سریال کرهای دیدم، تاکید کرد: در بخش پژوهش این مستند خیلی تلاش کردم از کسانی استفاده کنم که در قالب روانشناس و جامعهشناس این مسیر هواداری را طی کرده باشند، به هرحال تجربههای آنها خیلی میتوانست به آشنایی بیشتر من با این کانونهای هواداری کمک کند که در نهایت هم ۱۵ مشاور و ۳۵هوادار در امر پژوهش ما را یاری کردند.
وی در خصوص استفاده از یک خبرنگار به عنوان راوی مستند خود اظهار کرد: استفاده از خبرنگار به عنوان یک راوی ایده خودم بود، زیرا پیش از ساخت این مستند بسیاری از رسانهها را که بررسی میکردم متوجه شدم که اطلاعات رسانههای ما نسبت به موضوع کانون هواداری سلبریتیهای کرهای اشتباه است. به همین دلیل سعی کردم از نگاه یک خبرنگار موضوع کانون هواداری را روایت کنم تا طرز فکر رسانههای داخلی را هم نسبت به این موضوع تغییر بدهم.
این کارگردان یادآور شد: جدای از اینکه یک مستند باید روشنگریهایی را برای عموم جامعه داشته باشد باید یکسری پیامها را هم به افراد خاص منتقل کند که در این مستند مدیران فرهنگی و معلمان کانون توجه ما بودند زیرا نسبت به این پدیده جدید ناآگاه بودند و بعضا میترسیدند با این پدیده روبهرو شوند.
کوثری با ذکر خاطرهای از یک مدرسه ابتدایی گفت: روزی یکی از دوستان من که در یکی از مدارس مقطع ابتدایی مشغول به فعالیت است با من تماس گرفت و گفت «علی کیپاپ چی؟»، من پرسیدم چطور؟، گفت مدرسه ما تمام بچهها میگن ما یک کیپاپر(هوادار کیپاپ) هستیم. کاملا ترس از این پدیده جدید در دوست من مشهود بود.
شکاف شناختی عمیقی بین معلمان و دانشآموزان داریم
وی با بیان اینکه در مواردی که با یک پدیده نوظهور آشنا میشویم باید با اهل فن مشورت کنیم، خاطرنشان کرد: ما در مسیر پژوهش و ساخت این مستند با مدارس دخترانهای برخورد کردیم که با دانشآموزان دختر برخورد خوبی نداشتند و به جای راهنمایی درست آنها برخوردهای مبتدی داشتند مثل اینکه اجازه پوشیدن لباس هودی با رنگهای خاص ندارید، حق ندارید مدل موهای خود را چتری بزنید و … . این نشان میدهد یک شکاف شناختی در بین معلمان ما با نسل جدید وجود دارد و در بحث تربیتی بسیار عقب هستیم.
این کارگردان با بیان اینکه ساخت مستند «کیپاپ» سه سال به طول انجامید، بیان کرد: ما در مسیر ساخت مستند متوجه شدیم که در حال حاضر یکسری شرکت خصوصی هستند که با مجوز به بهانه تولد یا رونمایی از آلبوم یک خواننده، کنسرت آنلاین «کیپاپ» را با فروش بلیطهای گرانقیمت برگزار میکنند.
کوثری با اشاره به اینکه دیر به موضوع کانونهای هواداری رسیده است، خاطرنشان کرد: به نظرم این مستند خیلی دیر ساخته شد زیرا الان موج هواداری از دانشگاه به مدارس ابتدایی رسیده است. ما در جریان ساخت این مستند از دختر ۷ تا ۳۲ سال تو کانون هواداری دیدیم.
ذائقه نوجوانان را نمیشناسیم
وی به مدیران فرهنگی توصیه کرد: ما همچنان در ایران کیپاپر داریم و این به خاطر این است که تولیداتی برای نوجوانان نداریم و موسیقی و فیلم ما برای نسل نوجوان محتوایی ندارد و اگر هم محتوایی داشته باشد متناسب با نیازهای نوجوانان نیست.
این کارگردان در پایان گفت: پژوهش من همچنان درمورد قشر نوجوان و خلاءهای آنها ادامه دارد و در مستند جدیدم هم به همین موضوع کانون هواداری میپردازم.