خواستیم بنویسیم مسابقه این هفته چادرملو و تراکتور پرحاشیه بود، یادمان افتاد اساسا برگزاری بازی «کمحاشیه» در فوتبال ایران یک اتفاق مهم و نادر است، نه بر عکس آن!
به هر حال اگر اخبار را حتی بهطور سطحی هم تعقیب کرده باشید، حتما میدانید در یزد چه اتفاقاتی رخ داده؛ علیرضا بیرانوند سوژه اصلی بوده، علیه او شعارهای اعتراضی زیادی سر دادهاند، بعضا کار به فحاشی هم کشیده و در نهایت خداداد عزیزی به عنوان سرپرست تیم تبریزی، در نطقی مبسوط به این اتفاقات واکنش نشان داده است. سخنرانی طولانی خداداد در یزد، محوریتی پندآموز داشت. او با لحنی گزنده از هواداران خواست به بازیکنان فحاشی نکنند و در این مسیر تا جایی پیش رفت که مهدی تاج، رئیس فدراسیون فوتبال را تهدید کرد چهل نفر را اجیر میکند تا به خانواده او فحش بدهند و بعد ببیند حالش چطور است! این کلمات، این جملات، آنقدر سطح پایین و سخیف هستند که حتی از نوشتنشان هم شرم میکنیم، اما حقیقت فوتبال ما همین است. غمانگیزتر اینکه حتی بعید به نظر میرسد خداداد واقعا دغدغه اخلاق داشته باشد، چرا که فقط دقایقی قبل از همین مصاحبه، فیلمی در فضای مجازی منتشر شد که او را در حال هتاکی به تماشاگران یزدی نشان میداد، در فاصلهای بسیار کم از آنها.
موضوع را، اما باید فراتر از این حرفها دید. فارغ از اینکه در تنشهای یزد چه کسی حق دارد یا چه کسی بیشتر مقصر است، اساسا به نظر میرسد باشگاههای ایرانی به این نتیجه غمانگیز رسیدهاند که برای بالا بردن شانس موفقیت خودشان، باید یک «شلوغکن» در کنار خود داشته باشند. همین خداداد عزیزی بدون یک روز سابقه حضور در تراکتور، اواسط بهمن سال گذشته به کادر اجرایی این تیم اضافه شد. چرا؟ لابد، چون تراکتوریها فکر میکردند در هفتههای سرنوشتساز پایانی باید کسی را داشته باشند که با سر و صدا و داد و بیداد از حقشان دفاع کند و مثلا جنگهای روانی را به نفع آنها برگرداند. عزیزی از روزی که آمده یک ریز در حال انجام همین کار است، در حالی که همه احتمال میدهیم به خیلی از چیزهایی که میگوید باور ندارد. به عنوان مثال خداداد در حالی بارها از بیرانوند به عنوان یک دروازهبان ملی و سرمایه مهم کشور یاد کرده و خواهان حفظ احترام او شده که خودش کمی قبل از پست گرفتن در تراکتور، با تندترین ادبیات و زنندهترین رفتارها علیه کل این نسل تیم ملی شوریده بود!
فقط هم تراکتور نیست. در پرسپولیس طی سالهای اخیر، بیش و کم افشین پیروانی همین نقش را بازی کرده بود و وقتی این تیم از کورس قهرمانی عقب افتاد، رضا درویش مدیرعامل باشگاه با وجود مخالفت شدید هواداران، رضا کرمانشاهی داور بازنشسته را هم برای تقویت همین موضع به کادر تیمش افزود! الان کرمانشاهی در نقش «داد زن» پرسپولیس حضور دارد و استوریهای تند و تیز به نفع این تیم منتشر میکند، کاری که تا چند ماه پیش در تراکتور انجام میداد. لابد اگر فردا پرسپولیس هم به خداداد پول بدهد، او همین نقش را روی نیمکت سرخپوشان تهرانی ایفا خواهد کرد! پارسال هم همه دیدیم که مهدی هاشمینسب همین ماموریت را در استقلال داشت و همینطور الی آخر... این، داستان اندوهبار فوتبالی است که تمرین و تاکتیک و تامل و ترقی را از یاد برده و دوست دارد با جاروجنجال و جدل به هدفبرسد. افسوس!