به گزارش مشرق، اوایل تیر سال گذشته، مرد میانسالی به پلیس تهران مراجعه کرد و از ربوده شدن پسرش خبر داد: «ساکن یکی از شهرستانهای مرکزی کشور هستم و پسرم افشین، برای کار به تهران آمد. اما به طرز مشکوکی ناپدید شد. هر چه با او تماس میگرفتیم، تلفنش را پاسخ نمیداد تا اینکه چند روز بعد از ناپدید شدن افشین، مردی از تلفن همراهش با من تماس گرفت و مدعی شد که پسرم را گروگان گرفته و برای آزادیاش ۳۰ میلیون تومان باید پرداخت کنیم.»
او ادامه داد: «گروگانگیران تأکید کردند که اگر از این موضوع حرفی به پلیس بزنم، پسرم را خواهند کشت. من ۳۰ میلیون تومان را به حساب آنها واریز کردم اما پسرم آزاد نشد و تصمیم گرفتم درنهایت ماجرا را به پلیس خبر دهم.»
با شکایت مرد جوان، تحقیقات پلیسی آغاز شد و کارآگاهان پی بردند افشین در دام اعضای یک شرکت هرمی گرفتار شده است. با مشخص شدن این موضوع، مأموران پلیس وارد عمل شدند اما زمانی که گروگانگیران از وجود مأموران مطلع شدند، تصمیم گرفتند از راه بالکن خود را به ساختمان دیگری رسانده و فرار کنند.
در این میان یکی از همسایهها که شاهد ماجرا بود، تصمیم گرفت به کمک پلیس رفته و از فرار متهمان جلوگیری کند. اما ناگهان خودش از بالکن به پایین افتاد و سقوط کرد.
مرد همسایه به نام حمید در این ماجرا جانش را از دست داد و کارآگاهان نیز در نهایت موفق شدند سایر اعضای باند را در چند مرحله بازداشت کنند. متهمان دستگیر شده در تحقیقات به گروگانگیری و اخاذی اعتراف کردند و مدعی شدند با راهاندازی شرکت هرمی و به بهانه کار با حقوق و مزایای بالا، جوانان را فریب داده و در مرحله بعدی از آنها میخواستند که عضوگیری کنند و مبلغی هم به عنوان حق عضوگیری بپردازند. اعضای باند برای رسیدن به پول، سوژهها را گروگان گرفته و در تماس با خانوادههایشان آنها را مجبور میکردند که به حسابشان پول واریز کنند.
در ادامه رسیدگی به این پرونده از آنجا که هنگام دستگیری متهمان، مرد همسایه سقوط کرده و جان باخته بود، اعضای باند با اتهام قتل هم روبهرو شدند و این احتمال وجود داشت که آنها هنگام فرار از خانه، مرد همسایه را که میخواسته مانعشان شود به پایین پرتاب کردهاند. اما متهمان دخالت در مرگ مرد همسایه را رد کردند و مدعی شدند او خودش سقوط کرده و در این ماجرا هیچ نقشی نداشتهاند.
تحقیقات تیم جنایی در این رابطه ادامه داشت تا اینکه مرد جوانی چند روز قبل به پلیس رفت و گفت: «زمانی که پلیس برای دستگیری اعضای شرکت هرمی وارد عمل شد، من در ساختمان مقابل در حال تماشا بودم. دیدم که مرد همسایه تعادلش را از دست داد و به پایین پرتاب شد. متهمان در این ماجرا نقشی نداشتند، آن زمان تصور نمیکردم که سقوط مرد همسایه در پرونده اعضای شرکت هرمی نقش داشته باشد و برای انجام کارهایم به خارج کشور رفتم. اما زمانی که برگشتم، تصمیم گرفتم بیایم و مشاهداتم را به پلیس بگویم.»
بدین ترتیب با اظهارات شاهد ماجرا، اعضای شرکت هرمی از اتهام قتل نجات یافتند و تحقیقات در رابطه با آدمربایی و اخاذی آنها ادامه دارد.