لار شهری از استان فارس است که زلزله آن را با خاک همرنگ کرده و در منطقهای کوهستانی، حال و هوای شهرهای جنوبی را یدک میکشد و آثار تاریخیاش افسانه و داستانهای اعجابانگیزی دارند.
به گزارش مهر، در ورای آبهای نیلگون خلیج همیشه فارس، در نشیب کاخهای باستانی فیروزآباد و در فراز دالانهای تنگ جنوب در سینه قلعهای اژدها پیکر به کهن سالی تاریخ ایران و در دشتی لخت و عریان به شهری میرسی که بر بن خاک نهاده شده و در چندین بار تمام هستیاش را به آن سپرده است، آنجا تمامی رنگها خاکی و نامش لار است.
«لار»، که نامهای مختلفی از «لاد» و «ایراهستان» گرفته تا نامهای باستانی دیگر شهری است که تازیانه خشم طبیعت بارها او را به ویرانی کشانده و تنش را لرزانده است. اما همچنان استوار و صبور ایستاده و رنج رفته بر خویش را به تماشا نشسته است. هنوز در این شهر آثار به جا مانده از عهد پیش از اسلام را دارد که با وجود تکانهای متعدد باز هم مورد بیمهری قرار گرفته و دارد. مانند مسجد جامع لار که اگرچه سبک معماری عصر سلجوقی را داشت اما از بین رفت و جایش را یک مسجد جدید گرفت. یا قلعهای با پیکری اژدهایی در معرض نابودی است و بنایی تاریخی در مجاورتش بوم رنگآمیزی عدهای ناآگاه قرار گرفته تا روی آن یادگاری بنویسند.
در شهر لار بناهای تاریخی متعددی میتوان یافت که جاذبهای برای دیدن گردشگران این شهر باشد. شهری که از تهران پرواز مستقیم دارد. هر سه شنبه از تهران میرود و هر جمعه صبح برمیگردد بنابراین شهری است که به رغم کوچک بودنش تردد از پایتخت به آن زیاد است ضمن اینکه متولیان در نظر دارند تا تعداد این پروازها را نیز بیشتر کنند. اگر این اتفاق بیفتد و جاذبههای گردشگری و تاریخی این شهر بیشتر معرفی شود، میتوان گفت لار یک مقصد برای گردشگران تهرانی میتواند باشد همچنان که اهالی هرمزگان و همسایگانش در استان فارس به آنجا سفر میکنند.
اما چه حیف که این شهر ناشناخته است هر چند که در گذشته محل تجارت و شهری با قدرت بوده و حالا رونق از آن رفته است و بناهای تاریخیش هم رو به زوال رفتهاند. در این گزارش که با اطلاعاتی از کتابهای مختلفی از جمله تاریخ لار، تاریخ مفصل لار، لار شهری به رنگ خاک گردآوری شده، مشاهدات خبرنگار مهر نیز در معرفی آن دخیل است.
لارستان سرزمینی کهن، از مرزهای غربی به شهرستانهای قیروکارزین و فیروزآباد متصل بوده و از جنوب به سواحل و جزایر خلیج فارس میرسیده و از شرق به استانهای سیستان و بلوچستان و کرمان منتهی میشد و از شمال تا شهرستانهای داراب و جهرم پیش میرفته است.
در برخی کتب مینویسند وقتی کیخسرو کشور خود را بین بزرگان ایران تقسیم کرد لار هم به گرگین میلاد رسید و او نیز به طرف لار حرکت کرد چون به حوالی شهر رسید منجمین را احضار و ساعت سعدی خواست منجمین ساعت را نیک ندانسته بنابراین پس از هفت سال که در خارج شهر اقامت کرده بود در ساعت سعد داخل شهر شد مسجد جامع سابق و قیصریه یا همان چهار بازار که فعلاً هم آباد است از آثار اوست.
در کتاب تاریخ مفصل لار آمده که در زمان هخامنشیان نام لارستان کهن، ی او تی یا یا یوتیا یا یوتی بوده است. احتمالاً این نام از یکی از قبایل ساکن این منطقه گرفته شده است. اما باستانشناسان آن را رد میکنند و میگویند که این نام در زمان هخامنشیان متعلق به کرمان بوده است!
در هر روی در «افواه والسنه» آمده هنگامی که کیخسرو کیانی گرگین میلاد را به حکومت آن شهر فرستاد چون یک پسر او لار نام داشت و بعد از پدر قائم مقام او گشته، آن شهر به اسم او موسوم شده و کیخسرو تاج مذکور را به او داده بود و از آن تاریخ در سلسله ایشان مانده هر کدام به جای دیگری سلطنت میکرده به پوشیدن آن تیمن و تبرک میجستهاند.
در کتاب تاریخ قم هم نوشته حسن بن محمد بن حسن قمی آمده که لار یکی از فرزندان گرگین میلاد بوده و در شعر مشهور و منسوب به فردوسی نیز نام لاد ذکر شده است به این ترتیب واژههای لار، وار و لاد را میتوان اسامی اولیه این شهر باستانی دانست که در طول ایام تغییر کرده است.
لارستان که زمانی مرکز تجاری و حکمرانی مهم بوده است در سال ۱۹۳۰ میلادی وقتی مردم لار علیه حکومت پهلوی شوریدند؛ پس از یک جنگ سهساله آخرین پناهگاه آنها که در قلعهای به نام اژدها پیکر بود تصرف و منهدم شد. در سال ۱۹۶۰ میلادی هم یک زمین لرزه شدید شهر قدیمی لار را لرزاند و بسیاری از بناهای تاریخی آن را از بین برد. این شهر تقریباً در فاصله ۶ کیلومتری جنوب بازسازی شد ولی مرکز اصلی را امروز شهر قدیمی مرمت شده با نام شهر قدیم تشکیل میدهد.
در کتابهای مختلفی نوشته که قلعه اژدها پیکر دارای دیوار سنگی محاطی، قلعه بالایی و قلعه میانی است. قدمتش با توجه به یافتههای قلعه قدمگاه به پیش از اسلام میرسد آثار چینی دوره مغولی و پیش از آن در قلعه مشاهده شده است. این مکان تا صد سال پیش مسکونی بوده و در زمان سلطنت رضاشاه بمباران شده است. البته برخی منابع دیگر نوشتهاند که این قلعه میتوانسته در دورهای زندان سلطنتی باشد یعنی جایی که سلاطین صفویه فرزندان حکام پرخاشگر را به عنوان گروگان زندانی میکردهاند. برخی هم آن را به واسطه غیر قابل نفوذ بودن و مستحکم بودنش طلسم کیانی معرفی کردهاند ولی منبع موثقی برای آن وجود ندارد.
داستانها درباره بناهای تاریخی لار کم نیست مانند قلعه اژدها پیکر که در کتاب تحفة الغرائب، از کتب دوران صفوی چنین آمده است: «از قلّه کوه تا به قعر آن سنگ تراشیدهاند. گویند در آن چاه گنجی عظیم و ماری موکّل است و کسان به طلب آن گنج بسیار رفتهاند و کشته شدهاند. گویند در زمان شاه عباس ثانی حاکم لار، سیّدی را در آن چاه فرستاد، بعد از مدتی مدید او را بیرون آوردند. نقل کرده که چون داخل چاه شدم چندین هزار شمشیر دیدم که در اندرون چاه از چپ و راست بر یکدیگر میخورد.»
با توجه به کاوشهای انجام شده در این محوطه تاریخی، قدمت قلعه اژدها پیکر به دوره ساسانیان میرسد و تا یک قرن پیش این قلعه مسکونی بوده است همچنین برخی معتقدند که قلعه اژدها پیکر تا دوره پهلوی اول سالم بوده است. همچنین میگویند در دوره پهلوی این بنا محل اسکان اشرار و سارقین میشود و به دستور رضا شاه این بنا بمب باران و قسمتهای عمده آن هم تخریب میشود.
گفته شده در اطراف این بنا سفالهای پراکنده از دوره اسلامی دیده شده که برخی از محققین قدمت بنا را به دوره صفوی نسبت دادهاند اما با توجه به کاوشهای صورت گرفته بقایایی از آثار دوره ساسانی و اشکانی در محل کشف شده است که به احتمال زیاد این بنا معبد یا نیایشگاه بزرگی بوده است و بعدها به قلعه نظامی تبدیل میشود.
با این حال اکنون این قلعه که رو به ویرانی است بر فراز شهر جایی که لار زیر پایش است، جا خوش کرده تا گردشگرانی که به این شهر میروند هم نمای شهر را در شب از اینجا ببینند و هم این قلعه را مشاهده کنند و در کنارش سری هم به محلی بزنند که گفته میشود آرامگاه مادر نادرشاه بوده است.
البته در این باره هم روایات متعدد است. در برخی از اسناد تاریخی آمده است که لاریها به محض اینکه با خبرمی شوند که دولت افشار قصد حمله کردن به شهرشان را دارند از این رو به سرعت بنایی را در نزدیکی قلعه تاریخی شهر میسازند و نام آن را مقبره ننه نادر میگذارند و از سویی شهر را هم با پارچههای سیاه آذینبندی میکنند. آن زمان که سردار جنگ نادر شاه افشار به این منطقه میرسد و شهر را عزادار میبیند تصور میکند که مردم لار ارادت خاصی به دولت دارند و از این رو شهر و مردم از خطر جنگ و قتل عام در امان میمانند.
برخی روایات و داستانها نیز این اقدام مردم لار را به دلیل زرنگی آنها در زمان اخذ مالیات ذکر کردهاند. با این وجود در تاریخ مفصل لار هم که به وضوح اشاره شده اینجا یک قبر وجود داشته است و آن قبر مادر نادرشاه است!
این بنای ساده که مردم محلی لار به آن آرامگاه «ننه نادر» میگویند در گوشه شرقی قلعه اژدها پیکر و بر روی بلندی یک صفه محصور قرار دارد که فنداسیون آن را در گوشه جنوب شرقی حصار قلعه تشکیل میدهد. دیوارهای خارجی ساختمان مربعی شکل چهار و نیم در چهارونیم متر است و هر کدام به سه قسمت تقسیم شدهاند و به طرف بالا سرنیزهای شکل بسته میشوند. در ارتفاع بالای بنا یک برآمدگی ۸ ضلعی است و کل ارتفاع ساختمان نه متر است.
این بنا اکنون در معرض انواع و اقسام یادگارینویسیها قرار دارد و با وجود اینکه مشخص است بارها مرمت شده ولی همچنان روی آن با این زخمها سیاه است چه نمای بیرونی و چه نمای داخلی آن.