مهسا مژدهی: هر بار که حرف مذاکره میان ایران و آمریکا، به میان میآید، فضای سیاست داخلی در ایران به شدت تنشآلود میشود و دو قطبیها چنان بالا میگیرند که کنترل فضای تنش کار سادهای به نظر نمیرسد. مخالفان گفتگو و نشستن بر سر میز مذاکره از سال ۱۳۹۲ تا امروز رویکرد مشابهی داشتهاند و حالا حتی از گذشته هم تندتر شدهاند.
بین سالهای ۹۲ تا ۹۴، ایران و غرب درگیر مذاکرات و گفتگوهایی بودند که در نهایت به امضای برجام در تیر ماه ۱۳۹۴ انجامید. در این سالها مخالفان هر نوع گفتگو با غرب پای خود را در یک کفش کردند تا با انواع و اقسام اقدامات، مخالفت خود را به گوش حاکمیت برسانند. با اینحال امضای نهایی ایران و ۵+۱ پای قرارداد هستهای آنها را سرخورده کرد.
حضور ترامپ، چهره راستگرای آمریکایی در کاخ سفید در ابتدای سال ۲۰۱۷ و سپس خروج او از برجام، باعث شد تا تندروها فرصت را برای سرکوفت زدن به دولت حسن روحانی و دیپلماتهایش غنیمت بشمارند. پس از آن هرگونه مذاکره با آمریکا و یا حتی اروپا، با واسطه یا بیواسطه مورد حمله شدید اصولگرایان تندرو قرار گرفته است.
تندروها تندروتر شدهاند؟
تندروها که شامل گروهی از نزدیکان به جبهه پایداری و اعضای این جبهه و اطرافیان سعید جلیلی و... میشوند، در طول بیش از یک دهه گذشته، نگرانیهای تقریبا ثابتی داشتهاند. آنها علیه هر گونه ارتباط با ایالات متحده هستند و ارتباط با آن را با سرنوشت و قدرت جمهوری اسلامی ایران گره زدهاند و نگران تضعیف قدرت کشور با نشستن بر سر میز مذاکره بهنظر میرسند. طی سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۴، یعنی از روزی که مشخص شد حسن روحانی و دیپلماتهایش قصد رسیدن به یک توافق را دارند تا روزی که برجام به امضا برسد، تندروها مخالفت خود را با رویکرد دولت یازدهم، از طریق رسانهها، شبکههای اجتماعی، تجمع مقابل مجلس و نطقهای تندتیز و ساخت برنامههایی علیه مذاکرات نشان دادند. در آن زمان نوک پیکان حمله مستقیما جواد ظریف وزیر خارجه وقت و حسن روحانی را نشانه میرفت.
کار تا جایی پیش رفت که گروهی از آنها دولت یازدهم را به خیانت علیه ایران متهم میکردند. مثلا در سال ۱۳۹۳؛ آیت الله جنتی بهعنوان امام جمعه تهران تعارف را کنار گذاشت و گفت: «من نمیدانم اینها چه قوم و خویشاوندی با آمریکا دارند که تصور میکنند آمریکا باید آب و نانشان را تامین کند.» او در بخش دیگری تاکید کرد: «اگر تصمیم گرفتید که با دشمن دست دوستی بدهید دیگر نباید انتظار عزت الهی داشته باشید بلکه باید ذلت را تحمل کنید».
آنها حتی وقتی علی باقری، در ادامه روندی که از پایان دولت دوازدهم آغاز شده بود، برای گفتگو با کشورهای اروپایی پا پیش گذاشت تحمل نکردند؛ به عبارت دیگر حتی کسی که پیش از این در اردوگاه اصولگرایان هم برای خودش بروبیایی داشت را از دم تیغ تیز انتقاداتشان گذراندند.
در همان زمان احمد خاتمی امام جمعه موقت تهران گفته بود «راه حل مشکلات کشور مقاومت و نه مذاکره کردن با دشمنان است، شاهد بودیم که آمریکایی ها چگونه برجام را زیرپا گذاشتند و به تعهدات خود عمل نکردند. در حکومت گرگها و زورگویان موشک حرف نخست را میزند.»
مسعود پزشکیان در همان ابتدا و در مناظرههای انتخاباتی، تمایل خود را به حل و فصل بحرانهای ناشی از تحریم اعلام کرد. البته در آن زمان هنوز مشخص نبود که ترامپ، باعث و بانی خروج ایالات متحده از برجام، قرار است بار دیگر به کاخ سفید بازگردد و حتی بعد از انتخابات ریاستجمهوری در ایران، تا روزی که ترامپ دست به امضای دستور فشار حداکثری به ایران نزده بود، رویکرد اصلی دولت و توصیهها حول محور نوعی از مذاکره مستقیم برای عبور از بحرانی که با رسیدن به پاییز ۲۰۲۵ ایران را تهدید میکرد، میچرخید. با اینحال پس از آغاز دوباره فشار حداکثری علیه ایران، تندروها فضا را بیش از هر زمان دیگری برای مخالفت با هرگونه گفتگو، مستقیم یا غیرمستقیم مناسب ارزیابی کردند.
تیتر روزنامهها چه میگوید؟
بار اصلی مخالفت با هرگونه گفتگو با آمریکا بر دوش روزنامه کیهان است. این روزنامه این روزها در بخش گفتوشنود خود مطلبی را منتشر کرده که تهدید مستقیم رئیسجمهور آمریکاست؛ کیهان دلیل این اقدام را هم دست داشتن ترامپ در ترور سردار سلیمانی دانسته است. این روزنامه اغلب تیترهای خود را به سوژه اصلی فعلی، یعنی مذاکره غیرمستقیم با آمریکاییها اختصاص داده است. مثلا روز ۲۰ فروردین ماه، کیهان در گزارشی نوشت که تجربه نشان داده آمریکا به تعهداتش عمل نمیکند. یک روز قبل از این تیتر، کیهان لاپوشانی بیکفایتیها با ننگ حمایت از قاتل شهید سلیمانی را روی صفحه یک خود آورد. نگاهی به تیترهای این روزنامه در سالهای منتهی به برجام هم نشان میدهد که رویکرد حسین شریعتمداری تفاوت چشمگیری نکرده است. مثلا کیهان در روز ۲۶ اسفندماه سال ۱۳۹۳؛ گزارشی از فارینپالیسی را با عنوان غرب نمیخواهد چماق تحریم را کنار بگذارد به صفحه یک روزنامه برد. در روز ۲۰ فروردین سال ۱۳۹۴ هم این روزنامه تیتر «تحریمهای دوباره اولین دستاورد توافق لوزان» را زد.
روزنامه جوان هم در آخرین شمارهای که سال ۱۳۹۳ منتشر کرد، نتوانست شادی خود را از عدم دستیابی به یک توافق در تمام طول آن سال پنهان کند. در روز پنجم اردیبهشت این روزنامه نوشت مذاکرات به تحریم که رسید کند شد. البته جوان در مقابل وطن امروز و کیهان مخالف نرمتری برای توافق هستهای محسوب میشد. روزنامه وطنامروز هم از ۱۶ فروردین به این سو مدام رذالت آمریکاییها را مطرح کرده؛ در سالهای منتهی به برجام هم رویکردی مشابه داشت و در مورد برداشته شدن تحریمها به شدت بدبین بود.
راهکار دولتها برای مقابله با تندروها
یکی از مهمترین راهکارهای دولت یازدهم و دولت چهاردهم که هر دو درگیر گفتگو با ایالات متحده بودند و هستند، نادیده گرفتن تندروهاست. تجربه نشان داده که قانع کردن آنها تقریبا غیر ممکن است و اظهارات مشابه تندروها در دورههای مختلف مذاکرات این را به آنها حرفهای مشابه را در تمام این دورهها تکرار میکنند و توجه چندانی به وقایع و فرصتها و تهدیدها ندارند. از سوی دیگر دولتها معمولا برای بازخورد داخلی گفتمانی را انتخاب میکنند که از تشدید تنش با گروههای تندرو جلوگیری کند. البته این رویکرد در داخل ایالات متحده هم مرسوم است.
آیا تندروها دیپلماتها را محتاطتر میکنند؟
یک دیدگاه خوشبینانه در مورد تاثیر تندروها بر روند مذاکرات این است که درخواستهای آنها از تیم مذاکرهکننده، میتواند دیپلماتها را محتاطتر کند. بر اساس این ایده، دیپلماتها با توجه به انتقاداتی که از آنها در داخل کشور رخ میدهد، نسبت به امتیازاتی که قرار است در مذاکرات بگیرند یا امتیازاتی که ممکن است بخواهند به طرف مقابل بدهند، با احتیاط بیشتری عمل میکنند. در مقابل این رویکرد اما ایده دیگری وجود دارد که میگوید تند شدن فضا میتواند اوضاع را برای دیپلماتها سختتر کرده و به مخالفان دیگر توافق از جمله اسرائیل یا تندروهای آمریکایی خوراکی برای سنگاندازی در مسیر مذاکرات بدهد.
۲۹۲۹