تاریخنگاری یکی از وجوه مهم تمدنهای جهانی است. در تاریخنگاری احوالات و نوع زندگی گذشتگان از زوایای مختلف خصوصا از منظر اجتماعی و سیاسی مورد توصیف قرار گرفته و ثبت میشده است.
به گزارش اعتماد، در ایران باستان شاهان بر پایه قدرتی که در خود میدیدهاند بهطور مستقیم در تاریخنگاریهای زمان خود نقش داشتهاند از اینرو وقایع مهمزمانه یا تفسیر، ذهنیت یا اعتقاد خود را در قالب نگاره یا کتیبه یا هر دو ثبت میکردند و برای آنکه از گزند آسیبها یا حوادث دور بمانند به ساخت آنها در سینه کوهها یا اماکن مورد حفاظت اقدام میکردند. در این یادداشت از آنجا که در نظر است به یکی از مهمترین کتیبههای حال حاضر هخامنشی بپردازیم لذا ابتدا اطلاعاتی در خصوص موقعیت جغرافیایی محل نقش شدن این اثرمهم تاریخی تقدیم میگردد.
شهر وان در شرق کشور ترکیه یکی از شهرهای باستانی است که طی قرون مختلف و به واسطه محل ژئوپولیتیکش از اهمیت فراوانی برخوردار بوده است. مردم این شهر به زبان کردی تکلم میکنند و جمعیتی بالغ بر ششصد هزار نفر را در خود جای داده است. شهر وان در گذشته محل زندگی ارمنیان بوده است. قدمت این شهر به یونان باستان باز میگردد و معروفیت آن به دریاچه زیبای آن به عنوان بزرگترین دریاچه ترکیه است که به خاطر املاح آن اغلب به رنگ سبز سیر دیده میشود.
دریاچه وان پس از دریاچه ارومیه (قبل از خشکسالی) بزرگترین دریاچه خاورمیانه است. این شهر از اولین و قدیمیترین سکونتگاههای انسان است که در هزاره اول با نام توشپا و به عنوان پایتخت پادشاهی اورارتو در عصر آهن محسوب شده و بعدها به عنوان پایتخت پادشاهی ارمنی و با نام واسپوراکان شناخته شد. این منطقه یکی از محلهای درگیری عثمانیها و روسها در جنگهای استراتژیک در جنگ جهانی اول بود. پس از جنگ، وان به ترکیه الحاق شد و شهر جدیدی در ضلع شرقی ارگ باستانی بازسازی گردید.
این قلعه در غرب شهر وان و در شرق دریاچه وان قرار دارد و از استحکامات شهر باستانی توشپا پایتخت پادشاهی اورارتو در قرن ۹ میلادی بوده که با سنگهای بزرگ و دیوارهای بلند از شهر باستانی محافظت میکرده است. این بنای سنگی باشکوه بین قرن ۷ تا ۹ میلادی بنا شده و دارای چهل برج مختلف بوده است که طی زمان از بین رفتهاند.
قلعه وان در گذر زمان به حکومتهای مختلف تعلق داشته است و پادشاهیهای گوناگون همچون اورارتو، ارمنیان، هخامنشیان، پارسیان، ساسانیان، سلجوقیان، مادها، اشکانیان، رومیها، بیزانس، اعراب، روسها، صفوی و افشاریه از آن استفاده کردهاند. عمده کار این قلعه محافظت از شهر اصلی و مرکز دیدهبانی بوده است و در نوع خود بزرگترین و معروفترین قلعه بر جای مانده از دوران اورارتوها است.
قلعه وان تقریبا شرقی-غربی میباشد و در ضلع جنوبی قلعه کتیبهای با شکوه خودنمایی میکند که در فاصله بیست متری از سطح زمین و در ابعاد حدودی چهار متر در پنج متر دیده میشود این کتیبه در زمان تسلط هخامنشیان بر این قلعه توسط داریوش بزرگ قاببندی و آماده حک گردید و صخره برآمده بهطور واضح برای ایجاد یک سنگ نوشته تراش خورده است اما اینکه چرا متنی در زمان داریوش بر آن نوشته نشده است همچنان مجهول است. سالها بعد اما متن این کتیبه توسط فرزندش خشایارشا حکاکی گردید. این حکاکی طبق تحقیقات به عمل آمده احتمالا در سال۴۸۱ پیش از میلاد و در هنگام لشگر کشی او به یونان صورت پذیرفته است، یعنی چیزی حدود بیست و پنج قرن قبل (دو هزار و پانصد سال پیش).
بر طبق شواهد محققین و پژوهشگران از وجود چنین کتیبهای اطلاع داشتهاند لیکن از محل دقیق آن اطلاعی نداشتهاند. اوژن بورنوف شرقشناس بنام فرانسوی که با زبان نگارش پارسی باستان و الفبای آن و خط میخی آشنا بوده، سهم مهمی در خوانش این کتیبه در سال ۱۸۳۶ میلادی (یکصد و هشتاد و نه سال پیش) داشته است. به نظر نقاشیهای کشیده شده از این کتیبه نقش اصلی را در خوانش و کار بر روی آن داشته است. عدهای نیز نقل کردهاند که در قرن نوزده میلادی پژوهشگران اروپایی برای اولینبار این کتیبه را یافتند.
«رولند گراب کنت» محقق امریکایی در زمینه مطالعات هندواروپاییشناسی و پژوهشگر ممتاز زبان فارسی باستان در سال ۱۹۰۸ میلادی برابر با ۱۲۸۶ شمسی (یکصد و هجده سال پیش) بر اساس طرحی که بهطور دقیق معلوم نیست چگونه تهیه شده است این کتیبه را خوانده و ترجمه کرده است. البته بر طبق نظریههایی از طناب و نردبان جهت یادداشتبرداری از این کتیبه اقدام شده است که با توجه به امکانات آن موقع پر بیراه نیست.
این کتیبه توسط زوج جهانگرد ایرانی خانم و آقای قیدی (محمود قیدی و معصومه امیری مقدم) در سال۱۳۸۶ بازکشف گردید. ایشان که برای سفری هشتصد روزه به منظور معرفی فرهنگ ایران اقدام کرده بودند که پس از تهیه عکس و فیلم از این کتیبه و ارسال آنها برای متخصصین تاییدیه آن را دریافت نمودند. پایین کتیبه به نظر راه پلهای برای عبور و مرور سازندگان کتیبه تا پایین ساخته شده که پس از اتمام آن و برای حفظ و جلوگیری از آسیب احتمالی به کتیبه تخریب شده است.
این کتیبه به همراه کتیبههای سوئز از معدود کتیبههای هخامشیان در بیرون از مرزهای کنونی ایران است ولی با توجه اینکه کتیبههای سوئز در موزه لوور است کتیبه وان تنها کتیبهای است که علیرغم گذشت قرنها در خارج از مرزهای کنونی ایران در محل اصلی خود جای دارد و از این جهت خاصترین کتیبه باستانی است.
نوشتههای کتیبه در سه ستون و در بیست و هفت سطر و به سه زبان زنده زمان خود از چپ به راست نگاشته شده است. زبانهای به کار رفته در کتیبه وان شامل پارسی باستان، ایلامی و اکدی میباشد. لازم است به این نکته اشاره شود که زبان اکدی یک زبان از مجموعه بزرگ زبانهای آفریقایی-آسیایی است که از هزاره سوم پیش از میلاد در میانرودان (بینالنهرین) بین آشوریان و بابلیان رایج بوده است. این زبان اولین زبان سامی (یا سِمیتی یکی از زیرشاخههای خانواده زبانهای آفریقایی-آسیایی هستند که ریشه آنها به غرب آسیا بازمیگردد) میباشد. در بیشتر کتیبهها (منهای چند کتیبه از جمله کتیبه دیوان در تختجمشید) خشایارشا فرمودههای پدر خویش را تکرار نموده البته در تعدادی پس از متنهای تکراری به تمجید از پدرش پرداخته و در انتها از خداوند طلب حمایت و مساعدت نموده است.
ترجمه فارسی از متن پارسی باستان
اهورامزدا خدایی است بزرگ
خدای خدایان که زمین را آفرید
آسمان را پدید آورد
انسان را خلق کرد
شادی را برای انسانها قرار داد
کسی که خشایارشا را شاه کرد
شاهی برای تمامیان
حاکمی برای همه
من خشایارشا
فرمانروای بزرگ
شاه شاهان
شاه تمام مردم با هر نژادی
شاه این زمین بزرگ و پهناور
پسر داریوش شاه هخامنشی
گوید خشایارشا: پدرم، داریوششاه، با عظمت و لطف اهورامزدا سازههای بسیار بنا کرد و به فرمان او (اهورا مزدا) این کتیبه را ساخت. اما از آن جا که کار او نیمه تمام ماند، فرمان تکمیل کتیبه را صادر کردم.
امید است که اهورامزدا و دیگر خدایان
مرا، پادشاهیم را و تمام آن چه را که ساختهام، حفظ کنند.
فارغ از اهمیت این کتیبه به لحاظ ارزش تاریخی و قدمت دیرین آن، این اثر بیانگر چند مطلب مهم دیگر نیز میباشد.
نکته بسیار مهم در این کتیبه آن است که به احتمال زیاد این تنها کتیبه مشترک پدر (داریوش بزرگ) و پسر (خشایارشا) است. چراکه همانطور که پیشتر ذکر شد لوح کتیبه توسط داریوش و متن آن توسط خشاریاشا حک گردیده است.
از این کتیبه میتوان دریافت که خشایارشا فردی یکتاپرست و معتقد به خدای یگانه بوده، در متن کتیبه وی ضمن صحه گذاشتن بر آفرینش، هرآنچه هست را از خداوند دانسته و به نوعی تسبیح الهی را به جا میآورد و پادشاهیش (هر آنچه دارد را) از لطف الهی میداند.
در بخش آخر کتیبه خشیارشا از خداوند میخواهد هر آنچه ساخته است حفظ نماید. قاعدتا او این مهم را برای آیندگان خود میخواهد چراکه سلطنت و پادشاهی لازم را دارد لذا توجه و نگرانی او به آیندگان در حالی که شاهان در تاریخ به فکر خوشگذرانی و رفاه خود بودهاند، نشان از یکی دیگر از وجوه شخصیتی خشایارشا مثل مطلب قبلی است.
خشایارشا با ذکر تبار خویش و تاکید بر دستاوردهای پدرش خود را فرزندی شایسته برای داریوش میداند چراکه کار نیمهتمام وی را تکمیل کرده است.
این کتیبه به واسطه محل قرارگیری، وسعت قلمرو هخامنشیان را تا جغرافیای منطقه آناتولی نشان میدهد.
استفاده از زبانهای بینالنهرینی و پارسی باستان از یک سو نشان از اظهارات قاطعانه ایشان و در نتیجه اقتدار حکومت آنها است و از سوی دیگر اعلانی است بر برتری ایرانیان هخامشی بر اقوام باستانی بینالنهرین.
کسی به درستی از علت قرار گرفتن این کتیبه در شهر وان خبر ندارد. شاید وقوع نبردهای مختلف دلیلی است برای استقرار این کتیبه در این محل اما نشانههای تاریخی این محل موید این مطلب است که انتخاب قلعه توشپا که قبلها متعلق به پادشاهی اورارتوها بوده است به منظور نشان دادن آن است که این منطقه تحت حاکمیت قدرتمند هخامنشیان بوده است و حک آن در دو زمان مختلف و توسط دو پادشاه برای اثبات استمرار این حکومت از زمان داریوش تا زمان خشایارشا بوده است. ایشان با ثبت این کتیبه به نوعی اقتدار خود را در این سرزمین محکمتر نموده و بر آن تاکید نمودهاند.
در قلعه وان کتیبهها و نوشتههای دیگری نیز وجود دارند که به نسبت کتیبه سه زبانه خشایارشا اندازههای کوچکتری دارند اما متاسفانه نه در جایی ثبت شدهاند و نه در ماخذی به آنها اشاره شده است. حتی تعلق زمانی و دیرینگی این کتیبه یا نوشتارها دقیقا مشخص نیست چه بسا ترجمه این آثار توسط متخصصین زبانهای باستانی منجر به کشف بیشتر تمدن غنی هخامنشیان یا سایر ملل آن موقع گردد.
متاسفانه حفظ و نگهداری از این آثار ارزشمند چندان جدی گرفته نشده است و با توجه به آب و هوای منطقه و بارشها در فصول سرد و تابش آفتاب در فصول گرم، همچنین مجاورت آثار با دریاچه وان و وجود رطوبت احتمال تخریب این آثار را بالا برده است. امید آنکه با رایزنیهای فرهنگی از این آثار با ارزش تمدن جهانی محافظت به عمل آید.