دوره فترت اپوزیسیون؟
همشهری نوشت:
بسیار زود است درباره توافق قطعی میان ایران و آمریکا سخن بگوییم. نیم قرن مخاصمه و رو در رویی طبیعی است با یک یا حتی چند دور مذاکره حل نشود. اما استغاثه نیروهای اپوزیسیون برای مسدودکردن راههای توافق و واداشتن ترامپ به «تشدید فشار تا وقوع فروپاشی نظام» جای تامل دارد.
رسانه اسرائیلی ایراناینترنشنال، سعی دارد رضایت جمهوری اسلامی به گفت و گو با آمریکا را نشانه سستی تهران در دوره پساجنگ جلوه بدهد و چنین وانمود کند که کف هدف ترامپ، برچیدن استعداد هستهای ایران، و سقف هدف او، تغییر رژیم است.
این در حالیست که ترامپ -فعلا- هرگز درباره انحلال تاسیسات هسته ای ایران سخنی به میان نیاورده و صرفا به ممتنع بودن تولید سلاح هسته ای اشارت داشته است.
همزمان خبر رسیده که تعدادی از نیروهای سلطنت طلب، امروز با برگزاری میتینگ جلوی کاخ سفید، از ترامپ خواستهاند با مردم ایران برای ساقط کردن جمهوری اسلامی همراه شود.
آنطور که معلوم است، اولین دور مذاکرات، ضربه ای کاری به بدنه نیروهای اپوزیسیون که ترامپ را به مثابه «نیروی برانداز» جا انداخته بودند، وارد کرده است. این ضربه با توافق قطعی میان تهران و واشنگتن، ابعاد و عمق بیشتری به خود خواهد گرفت.
******
جزئیاتی از مذاکره غیرمستقیم ایران و آمریکا در عمان
روزنامه انگلیسیزبان تهران تایمز درباره متن و حواشی مذاکره غیرمستقیم روز شنبه ایران و آمریکا جزئیاتی را ارائه کرد که بخشهایی از آن به شرح زیر است:
۱. مذاکره در منزل البوسعیدی وزیر خارجه عمان انجام شد. در حالی که هیئت های همراه دو مذاکره کننده در هتل مستقر بودند.
۲. مذاکرات بصورت مکتوب و غیرمستقیم انجام شد و کمتر از ده سند میان دو طرف رد و بدل شد. سند اول را عراقچی تحویل داد.
۳. عراقچی در پیامهای خود اعلام کرد که ایران برای نمایش به مسقط نیامده و هدف اصلی تهران سنجش صداقت و جدیت طرف آمریکایی و تعیین امکانپذیری دستیابی به توافق است.
۴. تاکید شد آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) تنها مرجع خارجی خواهد بود که اجازه نظارت به برنامه هستهای ایران را دارد.
۵. در مقابل محدودیت ها و نظارت هسته ای،تهران خواستار لغو تحریمها در چندین بخش است و پس از لغو این تحریمها، آمریکا نباید آنها را تحت بهانههای دیگر بازگرداند.
۶. عراقچی همچنین شرط کرد که برای ادامه مذاکرات، یک چارچوب کلی توافق ضروری است. اگر آمریکا با چارچوب پیشنهادی ایران در جلسه اول مخالفت کند، باید جایگزین خود را برای بررسی ایران ارائه دهد.
۷. ایران روز شنبه به آمریکا گفت که مسئولیت اطمینان از عدم فعالسازی مکانیسم ماشه کاملاً بر عهده واشینگتن است.
۸. ویتکاف به همراه خود دو نفر را به مسقط برده بود. یکی از این دو نفر کارشناس مسائل هسته ای است.
۹. تروئیکای اروپایی از کنار گذاشته شدن در این پرونده به شدت نگران هستند.
******
وسط مذاکرات، ستاد انتخاباتی را تعطیل کنید
روزنامه فرهیختگان نوشت:
نمیشود منکر این موضوع شد که رسیدن به نقطه توافق آن هم با کشوری که کمپین فشار حداکثری علیه ایران را راهبری میکند، در فضای اقتصادی کشور مؤثر است اما تجربه نشان داده با فرض به نتیجه رسیدن یک توافق حتی در قالب مورد انتظار، آمریکاییها برخلاف تصور ایدئالگرایان داخلی، آنقدرها هم میدان را برای بهرهبرداری حداکثری ایرانیها باز نخواهند گذاشت. شروع مذاکرات ایران و نوسانات غیرعادی بازار ارز و طلا، برخی چهرههای دولتی را در دام اشتباهی انداخته که دولت یازدهم در آن افتاد. گرهزدن مسائل اقتصادی کشور به مذاکره با آمریکا، دولت یازدهم را درباتلاق سختی انداخت که در مشکلات اقتصادی گسترده فرورفت.
دور افتخار چهرههای دولتی با یک دور مذاکره مقدماتی، ترسیم مسیر مذاکره و دادن وعده گشایش اقتصادی به مردم، حکایت از آن دارد که دولت چهاردهم جدای از آنکه خیلی زود جشن پیروزی توافق را شروع کرده، در حال گره زدن دورنمای اقتصادی کشور به مذاکرات است و به نظر میرسد، خبری هم از برنامهریزی برای وضعیت اقتصادی کشور در شرایط عدم مذاکره و با احتمال به نتیجه نرسیدن توافق نیست. نتیجه این نگاه سادهانگارانه و خوشخیالانه به مناسبات بینالمللی، آن هم برای مذاکره با کشوری مثل آمریکا، توقع افکار عمومی از مذاکره و نتایج آن را به سقف میرساند و اگر توافقی حاصل نشود یا بدتر از آن حاصل شود و با آن تصویر برساخته، وضعیت اقتصادی خود به خود، بسامان نشود، بیاعتمادی و نارضایتی، کف نتایج خسارتبار این دور افتخارهای نمایشی است.
ذوقزدگی زودهنگام برخی چهرههای دولتی و رسانهای برای روند مذاکراتی نیز گران تمام خواهد شد. بارها پیش از این به این موضوع تأکید کردیم که ابراز اشتیاق برای مذاکره با آمریکا، میز مذاکره را میسوزاند و طرف مقابل به این یقین میرسد که حتی یک توافق بد برای ایران بهتر از بیتوافقی است؛ تحلیلی که ایران را عملاً در موضع ضعف قرار میدهد، تلاشهای تیم دیپلماسی ایران را نابود میکند و طرف آمریکایی در موضعی طلبکارانه، با اعمال فشار به تیم سیاست خارجی به دنبال امتیاز گرفتن از ایران خواهد بود. بخشی از لفاظیهای دونالد ترامپ برای مذاکره مستقیم با ایران، متأثر از برداشتی بود که از فضای سیاسی ایران داشت، براین اساس که گروهی مشتاق مذاکره در ایران حضور دارند که پشت میز مذاکره نشستن با آمریکا را هم دستاورد میدانند. باید توجه داشت آمریکاییها با رصد دقیق فضای رسانهای و با تحلیل برداشت مقامات دولتی از مذاکرات و برداشت آنها، اخبار مذاکراتی را منتشر میکنند و با توجه به همین فضا، شرط و شروط مذاکراتی را روی میز میگذارند.
******
اسرائیل قبل از مذاکرات عمان احضار و گوشش پیچانده شد
شنبه گذشته نمایندگان جمهوری اسلامی و فرستاده ویژه کاخ سفید در حالی از محل مذاکره در مسقط خارج میشدند که گفتگوها را سازنده و در احترام متقابل ارزیابی کردند. این نخستین بار است که بین تهران و واشنگتن، آن هم در دولت دونالد ترامپ، فضای تفاهم حاکم می شود. شنبه گذشته اما تازه آغاز راه بود. اینکه سرنوشت این مذاکرات چه خواهد شد هنوز قابل پیش بینی نیست. علی شکوری راد، تحلیلگر و فعال سیاسی اصلاحطلب درباره مذاکره ایران و آمریکا مصاحبهای با سایت خبرآنلاین انجام داده که بخشهایی از آن به شرح زیر است:
* طرفین ارزیابی نسبتا دقیقی از همدیگر دارند و هریک از طرفین میتواند توانمندیها، امکانات، خواستهها و نیازهای خود را در نظر بگیرند و براساس آن گفتگو کند. بنابراین گفتگوها در زمین واقعیات صورت میگیرد و نه بلوف و رجزخوانی. تفاوت دیگر «بیرونی» است. در این دور از مذاکرات همه طرفهایی که میتوانند در این مذاکرات تحت تاثیر قرار بگیرند، به غیر از اسرائیل خواهان موفقیت این مذاکرات و دستیابی به یک توافق هستند.
* این اشتیاق فراگیر را پس از اولین دور مذاکرات که دولتهای دیگر پیامهایی صادر کردند میشود دید. از اظهار نظرهایی هم که در این مدت صورتگرفته این تفاوت را میشود فهمید. یعنی علاوه بر طرفین، همه ذینفعان ثالث میخواهند این گفتگوها به نتیجه برسد. اسرائیل، تنها مخالف است؛ که به نظر میرسد برای آنکه کارخرابی نکند قبل از مذاکرات به امریکا احضار شده و ضمن ملاطفت ظاهری گوشش پیچانده شده است.
* ترامپ در این مدت اظهارنظرهایی کرده و افقها را برای رسیدن به توافق روشننگه داشته است. به خصوص آقای ویتکاف فرستاده ویژهای ترامپ «پیشینه بدی» در مورد ایران ندارد و اظهارنظرهای منفی نداشته است. این، برخلاف اظهار نظرهای تند و تیز و حداکثری برخی از اعضای کابینه ترامپ است. در مورد ویتکاف به نظر میرسد که او بسیار واقعگراتر و عزم او برای دستیابی به توافق جزمتر است.
* از سوی دیگر ترامپ همه تندروها را در دولت خود جمع کرده تا خود او رئیس آنها باشد و بتواند آنها را هدایت و کنترل کند و همزمان با مذاکرات دارد این کار را انجام میدهد. به نظر میرسد که ترامپ در این مذاکرات در حال پیشبردن اراده خود برای ثبت یک توافق مهم با ایران در کارنامهاش است تا ضمن تفاخر به آن بتواند نگرانیهایش را در خاور میانه کاهش دهد.
******
روایتی از اقدامات شهید رئیسی در عملیات وعده صادق
خبرگزاری تسنیم نوشت:
25 فروردین ماه سال 1403 نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی عملیات «وعده صادق یک» را در پاسخ به حمله تروریستی رژیم صهیونیستی به سفارت ایران در دمشق و شهادت سرداران زاهدی و حاجرحیمی و همراهانشان اجرا کرد. در این عملیات پهپادهای انتحاری، موشکهای کروز و بالستیک طی یک عملیات ترکیبی، اهداف نظامی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی در سرزمینهای اشغالی شامل پایگاه هوایی نواتیم و پایگاه اطلاعتی شلاخیم را با موفقیت هدف قرار دادند.
در زمان اجرای این عملیات شهید آیتالله سید ابراهیم رئیسی بهعنوان رئیسجمهور و رئیس شورایعالی امنیت ملی نقش پررنگی در اجرای این عملیات ایفا کرد. بهمنظور بررسی نقش شهید رئیسی در عملیات وعده صادق یک و تدابیر و هماهنگیهایی که صورت گرفت، گفتوگویی با «مهدی مجاهد» معاون پیگیریهای ویژه دفتر رئیسجمهور شهید آیتالله رئیسی انجام دادیم.
مجاهد در اینخصوص بیان کرد: «شهید رئیسی فرمانده ارشد عملیات وعده صادق بود. سردار حاجیزاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه در اینباره میگوید اگر آقای رئیسی نبود، نهایتاً 20 درصد از این موفقیتهایی که بهدست آوردیم، حاصل میشد».
وی ادامه داد: «شهیدان رئیسی و امیرعبداللهیان این ادراک را برای طرف مقابل ایجاد کردند که جمهوری اسلامی ایران پاسخ قاطعی به تعرض رژیم صهیونسیتی خواهد داد و اگر آنها واکنشی نشان دهند، مجدداً جواب شدیدتری به آنها داده خواهد شد و اینگونه نظام محاسباتی دشمن با واقعیت میدانی حاکم در داخل کشور یعنی ارادهی قطعی برای پاسخ به اقدام رژیم آشنا شد».
مجاهد عنوان کرد: «همسر شهید رئیسی نقل میکند که یکی-دو شب قبل از عملیات وعده صادق، رئیسجمهور شهید با یکی از فرماندهان ارشد نیروهای مسلح که احترام ویژهای هم برای او قائل بود، گفتوگوی تلفنی داشت؛ در اثنای صحبت، خطاب به فرمانده گفته بود مسئول نرخ ارز و سفره مردم من هستم؛ شما دستور صادر شده را انجام دهید و نگران این مسائل نباشید».
******
اقتصاد بدون سکاندار/ توضیح سخنگوی دولت درباره وزیر احتمالی اقتصاد
روزنامه شرق نوشت:
عبدالناصر همتی، وزیر امور اقتصادی و دارایی دولت چهاردهم، در تاریخ ۱۲ اسفند ۱۴۰۳ توسط مجلس شورای اسلامی استیضاح و برکنار شد. دلیل عمده برکناری همتی از نگاه مجلس این بود که او با حذف دلار نیما، زمینه افزایش شدید قیمت ارز را فراهم کرده است.
حالا اما اسامی متعددی برای تصدی گری وزارت اقتصاد به گوش می رسد. یکی از پر تکرارترین این اسامی علی طیبنیا، وزیر اقتصاد دولت حسن روحانی است که تک رقمی شدن تورم به نام او گره خورده است. اگرچه که بسیاری اعتقاد دارند پس از امضای برجام، کاهش قیمت دلار، کاهش کسری بودجه دولت و ثبات نسبی اقتصاد دور از انتظار نبود و رسیدن نرخ تورم به ۹ درصد در آن شرایط رخ داده است. البته که نه برجام ماندگار شد و نه تورم تک رقمی اما این آمار با نام طیب نیا ثبت شد.
گمانه زنی درباره تصدی وزارت اقتصاد از سمت طیب نیا در حالی است که بارها این موضوع از سمت اطرافیان او تکذیب شده است و موضع روشنی در این زمینه وجود ندارد. اسامی وزیر اقتصاد بعدی گاه به گزینه های دور از انتظاری رسیده است مانند حسین نمازی، علی عرب مازار یزدی و حسن سبحانی که از طرفداران سرسخت اقتصاد اسلامی هستند.
با این حال فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت درباره اسامی مختلف که در باره وزیر پیشنهادی اقتصاد در رسانه ها مطرح می شود، به شرق می گوید: «این اسامی همه در سطح و گمان است و دولت هم چنان مشغول بررسی است». به گفته او داشتن تخصص،تجربه و برنامه جهت کنترل سکان اقتصاد کشور مهم ترین ویژگی های مد نظر دولت در این زمینه است.
با این حال باید گفت که اقتصاد کشور این روزها بلاتکلیف آینده گفتگوهای هسته ای بین ایران و امریکاست و در حالت انتظار به سر می برد. هنوز آینده این گفتگوها چندان روشن نیست همچنان که آینده تصدی گری یکی از مهمترین وزارتخانه های دولت بلاتکلیف است.
******
فرماندهان سپاه در مذاکرات ایران و آمریکا نقش دارند؟
خبرگزاری فارس نوشت:
منابع آگاه در سپاه اعلام کردند ادعای مطرحشده توسط محمود صادقی، نماینده مجلس دهم مبنی بر حضور فرماندهان عالیرتبۀ سپاه در تیم نظارتی مذاکرات ایران و آمریکا کذب محض است.
این منابع تأکید کردند که روند مذاکرات تحت هدایت و نظارت وزارت خارجه و در چارچوب سیاستهای تعیینشده توسط مقامات رسمی کشور در جریان است و ادعای مشارکت فرماندهان سپاه در این فرآیند فاقد هرگونه پایۀ واقعی است.
گفتنی است محمود صادقی، نمایندۀ سابق مجلس، پیشینهای پُر از اظهارات غیرواقع و گمراهکننده دارد و در گذشته نیز بهدلیل انتشار اخبار نادرست و تحریف حقایق، مورد انتقاد و حتی محکومیت قرار گرفته است.
******
ویتکاف هم از مذاکره موشکی با ایران گفت!
سایت یورونیوز نوشت:
استیو ویتکاف، فرستاده ویژه دونالد ترامپ در امور خاورمیانه و سرپرست هیات آمریکایی در مذاکرات با ایران در مصاحبه با فاکسنیوز گفتوگوها با هیات ایرانی را «مثبت و قانع کننده» خواند. او در این مصاحبه گفت که راستیآزمایی برنامه هستهای ایران پایه اصلی توافق احتمالی در مذاکرات هستهای واشنگتن و تهران خواهد بود.
استیو ویتکاف تاکید کرد که این گفتگوها بر دو محور راستیآزمایی برنامه هستهای ایران و ابعاد نظامی آن خواهد بود.
او با اشاره به غنیسازی ۳.۶۷ درصدی مجاز در توافق برجام گفت: «آنها به غنیسازی بیش از ۳.۶۷ درصدی نیاز ندارند، اما اکنون در برخی موارد تا ۶۰ درصد و در برخی دیگر تا ۲۰ درصد غنیسازی انجام دادهاند و این نباید چنین باشد. چنین غنیسازی با ادعای آنها که تنها میخواهند برنامه هستهای غیرنظامی داشته باشند همخوانی ندارد».
سرپرست تیم مذاکره کننده آمریکایی بیان کرد: «این گفتگوها بیشتر درباره راستیآزمایی برنامه غنیسازی اورانیوم و درنهایت راستیآزمایی ابعاد نظامی آن است که شامل موشکهایی که در زرادخانههایشان دارند و هدف احتمالی آنها برای دستیابی به بمب نیز میشود».
استیو ویتکاف دور نخست مذاکرات را «مثبت، سازنده و قانعکننده» ارزیابی کرد و یادآور شد که جزئیات توافق احتمالی از اهمیت و پیچیدگی بالایی برخوردار خواهد بود.
او افزود: «راستیآزمایی بخش کلیدی هر توافق احتمالی خواهد بود و امیدواریم که بتوانیم به مرحله تدوین سند برسیم. ما باید راستیآزمایی بسیار سختگیرانهای داشته باشیم».
******
سادهانگاری نگرانکننده
روزنامه صبح نو نوشت:
در شرایط پیچیده کنونی، مذاکرات بین ایران و آمریکا، یکی از مسائل حساس و حیاتی بهشمار میآید. این مذاکرات معمولا با توجه به تاریخچه سیاسی و اقتصادی کشورها، چالشها و موانع زیادی را پیش روی خود دارند. اخیرا برخی از مسئولین داخلی چنان در اظهارات و نطقشان صحبت گفتند که گویی با یک جلسه گفتوگو تمامی مشکلات مابین ایران و آمریکا حل شده و همه تحریمها هم برطرف شدهاند.
این نگرش، اگرچه ممکن است امیدوارکننده به نظر برسد؛ اما در شرایط واقعی مذاکرات بینالمللی، نگرش خوشبینانه و سادهانگارانه میتواند پیامدهای منفی به دنبال داشته باشد. مذاکرات پیچیدگیهای زیادی دارند که نمیتوان آنها را تنها بر اساس پیشبینیهای خوشبینانه و سادهسازی شده ارزیابی کرد.
نمونهای از این ادعا را میتوان در بخشی از اظهارات اخیر قائمپناه پیدا کرد. محمدجعفر قائمپناه، معاون اجرایی رئیسجمهور در اظهارات اخیر خود پیرامون مذاکرات ایران و آمریکا در عمان، به تبیین دیدگاههای مثبت و امیدوارکنندهای پرداخته است. وی تأکید کرد که این مذاکرات بهطور موفقیتآمیز پیش رفته و این مذاکرات به صورت برد-برد و با حفظ منافع ملی انجام خواهد گرفت. وی همچنین به مذاکرات بعدی که برای روز شنبه برنامهریزی شده است اشاره و ابراز امیدواری کرد که با رفع مشکلات تحمیلی از سوی دشمن، شاهد گشایشهای اقتصادی برای فعالان اقتصادی کشور خواهیم بود.
گویی او بهطور ضمنی اینگونه القا میکند که مذاکرات هماکنون به یک نتیجه قطعی و مثبت رسیده و گشایشهای اقتصادی بزرگ در راه است. این اظهارات درحالیکه امیدوارکننده به نظر میرسند، میتوانند نوعی نگرش سادهانگارانه یا خوشبینی بیش از حد تلقی شوند. مذاکرات بین ایران و آمریکا بهویژه در موضوعات پیچیده و حساس، همواره با چالشهای زیادی مواجه هستند و نمیتوان به راحتی از آنها بهعنوان «توافقی قطعی» یاد کرد.
انتظار برای گشایش اقتصادی و رفع تنگناهای اقتصادی بهطور قطع برای مردم و فعالان اقتصادی بسیار حیاتی است. بااینحال، بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که مذاکرات و توافقات در سطح کلان بینالمللی، نیازمند زمان، دقت و اقدامات عملی بیشتری هستند که هنوز در مراحل اولیه قرار دارند. بنابراین پیشبینیهایی که تنها بر اساس خوشبینی و بدون بررسی دقیق واقعیتها مطرح میشوند، ممکن است در آینده با چالشها و مشکلات بیشتری مواجه شوند.
این سخنان ممکن است نوعی فشار روانی به منظور ایجاد امید و انگیزه در میان مردم و فعالان اقتصادی برای حمایت از روند مذاکرات باشد؛ اما واقعیت این است که برای رسیدن به یک توافق واقعی و پایدار، لازم است که فرآیندهای پیچیده و طولانیمدت مذاکرات به درستی طی شوند و تمامی طرفها در برابر چالشها و تغییرات محتمل آماده باشند. روند مذاکرات معمولا پر از فراز و فرود است، گاهی ممکن است گامهایی به جلو برداشته شود و در برخی مواقع، موانع جدیدی پیش روی طرفین قرار گیرد.
******
یک ادعا درباره ممانعت روحانی از اجرای حکم پرونده کرسنت علیه زنگنه
سایت رجانیوز نوشت:
اظهارات اخیر حجتالاسلام محسنی اژهای درباره نحوه رسیدگی به پرونده کرسنت و مقایسه آن با دوران ریاست شهید رئیسی بر قوه قضائیه، موج تازهای از سوالها و بحثها درباره چگونگی مدیریت این پرونده در دورههای مختلف ایجاد کرده است. پرونده کرسنت که یکی از جنجالیترین پروندههای فساد اقتصادی کشور محسوب میشود، به دلیل دخالتهای دولتی، موانع اجرایی و پیچیدگیهای متعدد حقوقی، همواره با چالشهای بسیاری روبهرو بوده است. در این گزارش، روند رسیدگی به این پرونده در دوره ریاست شهید رئیسی بر قوه قضائیه و عوامل سیاسی دخیل در تأخیر اجرای احکام آن مورد بررسی قرار میگیرد.
براساس اعلام سخنگوی فعلی دستگاه قضا در نشست خبری مورخ ۱۴۰۳/۱۲/۲۲، رسیدگی به پرونده کرسنت در دوران ریاست آیتالله رئیسی بر قوه قضائیه متوقف نشده بود. در سال ۱۳۹۹، در دوره مدیریت ایشان بر دستگاه قضایی، کیفرخواست جدیدی با موضوع تبانی در معاملات دولتی صادر شد. در ادامه، دادگاه در تاریخ ۶ اسفند ۱۴۰۱، حکم محکومیت و پرداخت جریمه علیه هشت متهم پرونده را به اتهام پرداخت رشوه و تحصیل مال نامشروع صادر کرد. این حکم پس از اعتراض متهمان به دادگاه تجدیدنظر ارجاع شد و نهایتاً با تغییراتی جزئی، در مرحله تجدیدنظر تأیید گردید.
یکی از مسائل اساسی در پرونده کرسنت، دخالت دولت حسن روحانی در روند اجرای احکام صادره، بهویژه علیه مسئولان بلندپایه دخیل در این پرونده بود. دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی در دولت وقت به دلیل فشارهای رئیسجمهور و ادعای حساس بودن شرایط اقتصادی کشور، مانع اجرای حکم علیه وزیر و معاون وزیر وقت شد. این افراد که مسئولیتهای کلیدی در وزارت نفت داشتند، تحت حمایت دولت قرار گرفتند و اجرای احکام صادرشده به بهانه «حفاظت از مسئولان خط مقدم جنگ اقتصادی» متوقف شد. این مداخلات، عملاً روند اجرای عدالت را مختل کرد و فرصت رسیدگی سریع و کامل به بخش مهمی از این پرونده را از بین برد.
با تغییر دولت و آغاز فعالیت شهید رئیسی در ریاستجمهوری، رویکرد رسیدگی به این پرونده تغییر کرد. دولت جدید، بهویژه معاونت حقوقی ریاستجمهوری، علاوه بر پیگیری حقوق ملت در محاکم بینالمللی، از قوه قضائیه خواست تا رسیدگی به این پرونده را تسریع کند چرا که دیگر مسئولان دخیل در این پرونده در هیچ جایگاه رسمی دولتی حضور ندارند و هیچ مصلحتی برای تأخیر در اجرای احکام قضایی آنها وجود ندارد.
در دوران ریاست شهید رئیسی بر دستگاه قضائی، تلاشهای قابلتوجهی برای پیگیری پرونده و محکومیت متهمان انجام شد، اما موانعی که از سوی دولت وقت ایجاد شد، اجرای برخی از احکام این پرونده را مختل کرد. با این حال، دولت سیزدهم تلاش کرد با پیگیری همهجانبه، عدالت را در این پرونده محقق کند.