فکر میکنم سال ۸۲ اتفاق مهمی افتاد که ما با استقلال به نتایج خوبی رسیدیم و باور مدیران نسبت به مربیان جوان تغییر کرد. از آن زمان بود که رویکرد مدیران نسبت به مربیان جوان بهتر شد و اقبال خوبی به آنها پیدا شد. برخی افراد ۱۰ تا ۱۵ سال در ایران تلاش کردند تا بگویند مربیان ایرانی توانایی ندارند، اما این موفقیت فرصتی بود تا نگاهها به مربیان ایرانی در عرصه ملی تغییر کند.» شاید بهتر باشد مشاوران رسانهای بیشمار سرمربی تیم ملی به او یادآوری کنند همین اظهارنظرهای غیرواقعی، گریزهای متعدد به گذشته و تلاش برای نزدیک شدن به مردم باعث گریزانی آنها از هر مربی ایرانی میشود؛ وگرنه که شکست دادن قرقیزستان و امارات و تساویهای پیاپی با ازبکستان را که احتمالا هر انسان عادی هم میتواند کسب کند!
قلعهنویی مدام در تلاش است از صعود به جامجهانی ۴۸ تیمی و با آسانترین قرعه ممکن، دستاورد بسازد و احتمالا منت سخن گفتن از مشکلات اقتصادی با معاون رئیسجمهور را هم تا سالها سر ما رعایا بگذارد! او باید بداند اگر ۲۰ سال قبل در استقلال مطرح شد، به خاطر جسارتش برای بازی دادن به جوانان و نداشتن اظهارنظرهای بیمورد بود؛ نه اینکه مثل الان مدام سخنان تکراری مطرح و از تیم مسن و فرتوتش به شکل مذبوحانهای دفاع کند. اگر مردم برای این تیم ذوق سابق را ندارند و صعود به جام جهانی دیگر دستاورد مهمی محسوب نمیشود، به خاطر عوامل زیادی است که کادرفنی فعلی هم یکی از آنهاست!