در روزی که به «روز آزادی» معروف شد، دنیای اقتصاد با تکانهای شدید مواجه گردید. اعلام تعرفههای ۱۴۵ درصدی آمریکا علیه چین، صحنهای از نبرد اقتصادی را ترسیم کرد که تاثیراتش فراتر از مرزهای دو کشور گسترش یافت. در حالی که بازارهای سنتی سهام با سقوطهای چشمگیر واکنش نشان دادند، دنیای نوظهور ارزهای دیجیتال الگوی متفاوتی را به نمایش گذاشت.
از زنجیرههای تأمین گرفته تا قیمت کالاهای مصرفی و حتی دسترسی به داروهای حیاتی، این جنگ تجاری ابعاد مختلف زندگی اقتصادی را تحت تأثیر قرار داده است. در این گزارش، به بررسی واکنشهای متفاوت بازارهای مالی به این رویارویی اقتصادی میپردازیم و چشمانداز آینده را در سایه این تحولات ترسیم میکنیم.
به گزارش کوین تلگراف (Cointelegraph) در دوم آوریل ۲۰۲۵ (۱۳ فروردین ۱۴۰۴)، دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، وضعیت اضطراری اقتصادی ملی اعلام و تعرفههای جدید و گستردهای بر واردات وضع کرد. این سیاست که «روز آزادی» نام گرفت، تعرفه پایه ۱۰ درصدی بر تمام کالاهای خارجی و نرخ سنگین ۱۴۵ درصدی بر محصولات چینی وضع کرد. این اقدام با هدف اصلاح عدم توازنهای تجاری طولانیمدت و حمایت از صنایع ملی توجیه شد.
واکنش چین تقریباً بلافاصله صورت گرفت. تعرفههای واردات از آمریکا به ۱۲۵ درصد افزایش یافت و محدودیتهایی بر صادرات عناصر کمیاب که برای زنجیره تولید جهانی حیاتی هستند، اعمال شد. تنها در عرض چند روز، تجارت میان دو اقتصاد بزرگ جهان به شدت کاهش یافت.
بازارها به این تنشها واکنش منفی نشان دادند. شاخص S&P ۵۰۰ در کمتر از یک هفته ۱۵ درصد سقوط کرد. شاخص نزدک تا ۷ آوریل (۱۸ فروردین) نزدیک به ۲۰ درصد کاهش سالانه را ثبت کرد. سرمایهگذاران از مقیاس این تشدید تنش و اثرات احتمالی آن بر رشد جهانی به شدت نگران شدند.
بازارها از غافلگیری متنفرند و از جنگهای تجاری بیشتر! وقتی آمریکا در آوریل ۲۰۲۵ تعرفه ۱۴۵ درصدی بر واردات چینی اعلام کرد، واکنش وال استریت سریع و شدید بود. شاخص S&P ۵۰۰ در تنها دو روز بیش از ۱۰ درصد سقوط کرد. سهام فناوری ضربه سختتری خوردند، به طوری که نزدک از ابتدای سال نزدیک به ۲۰ درصد کاهش یافت.
این الگو در جنگهای تجاری گذشته نیز مشاهده شده است. در سالهای ۲۰۱۸-۲۰۱۹، در دور اول نبردهای تعرفهای آمریکا و چین، هر توییت درباره مذاکرات یا تعرفههای جدید باعث نوسان شدید سهام میشد. اگر به گذشته دورتر نگاه کنیم، قانون تعرفه اسموت-هاولی در سال ۱۹۳۰ یکی از قدیمیترین و بدنامترین نمونههاست که در آن تعرفهها افزایش یافت، تجارت جهانی کوچک شد و رکود بزرگ تشدید شد.
چرا سهام چنین ضربه سختی میخورند؟ دلایل متعددی وجود دارد:
این نوع عدم قطعیت باعث میشود شرکتها سرمایهگذاری و استخدام را به تعویق بیندازند، در حالی که مصرفکنندگان ممکن است شروع به کاهش هزینهها کنند. این به صورت افزایش نوسانات بازار ظاهر میشود که معمولاً با شاخص VIX، شاخص معروف به «شاخص ترس» وال استریت، ردیابی میشود و در چنین زمانهایی اوج میگیرد.
جنگ تجاری بر ارزهای دیجیتال نیز تأثیر گذاشت، اما بازار تنها چند روز بعد بهبود یافت که نشاندهنده ماهیت متلاطم اما واکنشپذیر ارزهای دیجیتال در شرایط عدم اطمینان جهانی است.
پس از اعلام تعرفههای جدید ترامپ، قیمت بیت کوین (BTC) به حدود ۷۶,۰۰۰ دلار سقوط کرد. قیمت اتریوم (ETH) و سایر توکنهای اصلی نیز به همین ترتیب کاهش یافتند و در چند روز حدود ۲۰۰ میلیارد دلار از کل ارزش بازار ارزهای دیجیتال از بین رفت.
این نوع ریزش و فروش گسترده، بیسابقه نیست. هنگامی که عدم اطمینان افزایش مییابد، مانند زمان تشدید ناگهانی تنشهای تجاری جهانی، سرمایهگذاران تمایل دارند محتاطانه عمل کنند. این به معنای خارج شدن از داراییهای پرنوسانتر، از جمله ارزهای دیجیتال، و حرکت به سمت آنچه امنتر تلقی میشود، مانند پول نقد یا اوراق قرضه است. این یک حرکت کلاسیک برای «ریسکگریزی» است.
اما ارزهای دیجیتال معمولاً برای مدت طولانی پایین نمیمانند. تا اواسط آوریل، بیت کوین بهبود یافته و با قیمتی کمتر از ۸۵,۰۰۰ دلار معامله میشد. اتر (ETH)، ریپل (XRP) و سایر آلت کوینهای اصلی نیز تا حدودی بهبود یافتند. برای بسیاری از سرمایهگذاران، این بهبود یادآوری کرد که اگرچه ارزهای دیجیتال متلاطم هستند، اما به طور فزایندهای به عنوان یک پوشش ریسک ارزشمند، چیزی که خارج از دسترس هر دولت یا تصمیم سیاسی است، در نظر گرفته میشوند.
در سالهای ۲۰۱۸-۲۰۱۹، در دوره قبلی تنشهای آمریکا و چین، بیت کوین الگوهای مشابهی را نشان داد: افتهای کوتاهمدت به دنبال بهبودهای سریع. و اوایل سال ۲۰۲۵، تعرفههای جدید بر واردات کانادا و مکزیک نیز باعث کاهشی شد که به سرعت معکوس شد.
در مقابل، سهام معمولاً برای بهبودی زمان سختتری دارند. تا آوریل، شاخص S&P ۵۰۰ نزدیک به ۹ درصد برای سال ۲۰۲۵ کاهش یافته و نزدک بیش از ۱۳ درصد پایین آمده است. پس از توقف موقت برخی تعرفهها برای ۹۰ روز، افزایش مختصری وجود داشت، اما در کل، فضای بازارهای سهام همچنان متزلزل است.
اثرات موجی جنگ تجاری ۲۰۲۵ در حال نفوذ به زنجیرههای تأمین جهانی است و یک صنعت پس از دیگری را درگیر میکند. از الکترونیک گرفته تا خودرو تا دارو، هزینه حمل کالا در سراسر جهان در حال افزایش است. به چند صنعت خاص نگاهی میاندازیم.
صنعت الکترونیک در قلب این بحران قرار دارد. در سال ۲۰۲۴، آمریکا ۱۴۶ میلیارد دلار الکترونیک از چین وارد کرد. با افزایش تعرفهها بر این کالاها و تداوم نرخهای افزایشی، شرکتها میتوانند با هزینه اضافی سالانه ۱۸۲ میلیارد دلار مواجه شوند.
این برای مصرفکنندگان نیز مشکلساز است. به عنوان مثال، اپل (Apple) را در نظر بگیرید. بدون معافیت دائمی برای تلفنها، قیمت آیفون ۱۶ پرو مکس میتواند از ۱,۱۹۹ دلار به بیش از ۱,۸۰۰ دلار افزایش یابد. با افزودن عدم اطمینان درباره تعرفههای آینده بر لپتاپها، تراشهها و دستگاههای هوشمند، کل بخش در وضعیت متزلزلی قرار گرفته است.
خودروسازان هم در وضعیت مشابهی قرار دارند. آمریکا تعرفههای خودروهای ساخت چین را از ۲۵ درصد به بیش از ۱۰۰ درصد افزایش داده است. و این تنها خودروهای نهایی نیستند، باتریها، تراشهها و قطعات دیگر تهیه شده از چین نیز در این نبرد گرفتار شدهاند.
به ویژه برای تولیدکنندگان خودروهای الکتریکی، این ضربه جدی است. اجزای باتری چینی برای بسیاری از برندهای خودروهای الکتریکی آمریکایی و اروپایی ضروری هستند. با گرفتار شدن ناگهانی زنجیرههای تأمین در بوروکراسی و هزینههای بالاتر، برخی از خودروسازان تولید را متوقف کرده یا تأمینکنندگان را تغییر میدهند.
حتی سیستم بهداشت و درمان نیز از اثرات این جنگ در امان نماندهاند. آمریکا به شدت به چین برای تأمین ملزومات پزشکی و مواد اولیه دارویی وابسته است. با تعرفههای جدید، قیمتها در حال افزایش است و کمبودهای موجود در حال بدتر شدن هستند.
کارشناسان صنعت از اختلالات عمده هشدار میدهند. همه چیز از داروهای رایج تا تجهیزات بیمارستانی احتمالاً گرانتر خواهد شد. و در یک سیستم بهداشت و درمان که همین حالا هم تحت فشار است، حتی یک گلوگاه کوچک میتواند مشکلات بزرگی در آینده ایجاد کند.
چشمانداز کلی جنگ تجاری ۲۰۲۵ آمریکا و چین همچنان مبهم است، اما پیامدهای واقعی برای سرمایهگذاران، رهبران تجاری و سیاستگذاران در سراسر جهان وجود دارد. به چشماندازهای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت نگاهی میاندازیم.
اخیرا کمی آرامش کوتاهمدت در بازارها تزریق شد. پس از آنکه ایالات متحده اعلام کرد برخی از محصولات فناوری از جمله تلفنهای هوشمند و لپتاپها، از اعمال شدیدترین تعرفهها معاف خواهند بود، بازارها واکنشی مثبت نشان دادند. شاخص S&P ۵۰۰ اندکی افزایش یافت و سایر بازارهای جهانی نیز روندی مشابه را دنبال کردند. شاخصهای آسیایی با تمرکز بر بخش فناوری رشد قابل توجهی داشتند و بازارهای اروپایی، از جمله DAX آلمان و FTSE ۱۰۰ بریتانیا، نیز صعود کردند. حتی گزارشهای مثبت از درآمد بانکهای آمریکایی نیز به تقویت فضای خوشبینانه کمک کرد.
با این حال، این وضعیت به احتمال زیاد موقتی است. این معافیتها همچنان در حال بازنگریاند و سیاست کلی تجاری بیش از پیش بیثبات و ناپایدار به نظر میرسد.
نگاهی به آینده نشان میدهد که ریسکها در حال افزایشاند. اگر درگیریهای تجاری ادامهدار شود، میتواند روند رشد اقتصاد جهانی را بهطور جدی کند کند. بانک جیپی مورگان اخیراً احتمال وقوع رکود جهانی را تا ۶۰ درصد افزایش داده است؛ رقمی که به هیچ وجه کماهمیت نیست. بانکهای مرکزی نیز بار دیگر در حال بررسی گزینههای پیشِرو هستند؛ از تعدیل نرخ بهره گرفته تا اقدامات هماهنگ و طرحریزی برای شرایط اضطراری.
برخی چهرهها مانند گوردون براون، نخستوزیر پیشین بریتانیا، خواستار پاسخی جهانی شبیه به آنچه در بحران مالی سال ۲۰۰۸ شاهد بودیم شدهاند. در همین حال، بسیاری از شرکتها در حال بازنگری در زنجیرههای تأمین خود هستند و با شتاب به دنبال جایگزینهایی میگردند؛ کاری که گفتنش آسانتر از انجام آن است.
در حال حاضر شاهد یک چرخش در رویکرد کشورها هستیم؛ بسیاری از دولتها به دنبال امضای توافقهای تجاری جدید هستند و میکوشند وابستگی خود را به قدرتهای سنتی کاهش دهند. چین، برای نمونه، تلاشهای خود را برای بینالمللیسازی یوآن افزایش داده و بهدنبال تسریع ابتکار کمربند و راه است. در مقابل، ایالات متحده تمرکز بیشتری بر تولید داخلی دارد و در صدد کاهش وابستگی خود به واردات است.
پیامدهای این روند میتواند بسیار گسترده باشد. سازمان تجارت جهانی هشدار داده که مبادلات تجاری میان آمریکا و چین ممکن است تا ۸۰ درصد کاهش یابد، تغییری بزرگ، آن هم در شرایطی که این دو کشور حدود ۳ درصد از کل تجارت جهانی را به خود اختصاص دادهاند. در صورت تحقق چنین افتی، اقتصاد جهانی ممکن است با تکانهای شدیدی روبهرو شود.
جنگ تجاری ۲۰۲۵ آمریکا و چین تأثیرات متفاوتی بر بازارهای سنتی و ارزهای دیجیتال داشته است. در حالی که بازارهای سهام ضربه سختی خوردند و هنوز در حال بهبودی هستند، ارزهای دیجیتال پس از افت اولیه، بهبود سریعتری نشان دادند. این الگو تأییدی بر دیدگاه فزاینده نسبت به ارزهای دیجیتال به عنوان پناهگاهی امن در برابر تنشهای ژئوپلیتیکی است.
تأثیرات این جنگ تجاری از بازارهای مالی فراتر رفته و زنجیرههای تأمین جهانی، قیمت کالاهای مصرفی و حتی دسترسی به دارو را تحت تأثیر قرار داده است. با ادامه این تنشها، نه تنها اقتصاد جهانی بلکه چشمانداز سرمایهگذاری نیز دستخوش تغییرات اساسی خواهد شد و ممکن است شاهد تغییر ساختاری در روابط اقتصادی بینالمللی باشیم.