به گزارش مشرق،یکی از کاربران توئیتری در مطلبی با عنوان آینده مذاکرات به کدام سمت و سو خواهد رفت، نوشت:
تحولات اقتصادی جهانی و محدودیتهای داخلی آمریکا، معادلات سیاست خارجی دولت ترامپ را به طور بنیادین تغییر داده است.
بدهی ملی هنگفت آمریکا که از ۳۰ تریلیون دلار فراتر رفته، آزمایش طرح حمله به تأسیسات زیرزمینی در یمن و ملموس شدن ناکارآمدی گزینه نظامی با هزینه هنگفت همگی در مجموع نشانگر هم ناکارآمدی و هم گزاف بودن استراتژی فشار حداکثری است.
در همین راستا و همزمان قدرتیابی اقتصادی چین با افزایش صادرات از ۴۷۴ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۰ به بیش از ۶ تریلیون دلار در سال ۲۰۲۴ و وابستگی ۷۵ درصدی آمریکا به واردات قطعات الکترونیکی چینی، اولویتهای راهبردی واشنگتن را به سمت رقابت با پکن و خنثی کردن تهدید آن سوق داده است.
در این شرایط، با وجود اختلافات اساسی بین ایران و آمریکا در مذاکرات، گزینه «پلن B» یعنی تشدید درگیری برای دولت ترامپ بسیار پرهزینه و کمبازده خواهد بود. به عبارات اخری فلسفه سیاست خارجی ترامپ از ۲۰۱۶ همواره بر کاهش هزینههای خارجی و بازسازی اقتصادی داخلی متمرکز بوده و این واقعیتهای اقتصادی و استراتژیک، به احتمال زیاد دولت آمریکا را به سمت انعطافپذیری بیشتر و پذیرش رویکردی تدریجی در مذاکرات با ایران سوق خواهد داد، هرچند این مسیر با چالش هایی چون مخالفتهایی از جانب اسرائیل و جناح تندرو آمریکا مواجه خواهد شد.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.