سه عارضه سبک زندگی جدید در شهرهای بزرگ، «هبیتات» را در مسیری قرار داد که «توصیهنامه» تازه برای شهرداران تهیه کند. دفتر اسکان بشر ملل متحد –هبیتات- که همواره فرازو فرود زندگی شهری در جهان را رصد و متناسب با تغییرات شهرها، نقشهراه سازگار با شرایط برای شهرداران منتشر میکند، راهنمای جدیدی منتشر کرده است که «احداث فضای عمومی همهکاره را بر ساختمانسازی بیشتر مقدم میداند». در این توصیهنامه از شهرداران شهرهای بزرگ خواسته شده به «فضای سبز» به عنوان «طلای شهری» نگاه کنند و مساحت و تعداد فضاهای باز عمومی را افزایش دهند. این فضاها ترکیبی از پیادهراه، پارک و محلهای پاتوق اجتماعی هستند.
هر چقدر فضای عمومی همهکاره در شهر افزایش یابد، «هزینههای پزشکی ساکنان شهرهای بزرگ از طریق پیادهروی و ورزش کاهش پیدا میکند و همچنین ارتباطات اجتماعی شکلگرفته در این فضاها به رفاه روانی افراد منجر میشود». «هبیتات» معتقد است، وضعیت اقتصادی طبقات پاییندرآمدی در شهرهای بزرگ مناسب نیست و معیشت این افراد از طریق شغلهای غیررسمی تامین میشود. در این وضعیت، فضاهای عمومی همهکاره امکان «شکلگیری کسبوکارهای خیابانی» همچون خیابانهای غذا را فراهم میآورد که به نفع این گروهها خواهد بود. بررسیهای «دنیایاقتصاد» درباره امکانات عمومی شهر تهران متناسب با نسخه سیاستی «هبیتات» نشان میدهد، سرانه فضای سبز شهری در پایتخت و همچنین سرانه پارک و تفرجگاه شهری نیز کمتر از حد توصیهشده جهانی است.
ساختمانسازی همچنان بر «فضاسازی شهری» اولویت دارد و در مواردی هم که «فضای باز عمومی» ایجاد میشود، نواقص آن «مخاطراتی» را برای شهروندان به وجود میآورد. ایجاد مسیر دوچرخهسواری در پارکپردیسان و اتصال آن به پارک نهجالبلاغه در دو طرف اتوبان همت، یک نمونه از «فضای شهری نامناسب» در پایتخت است. مسیر دوچرخه در پارک پردیسان، همزمان برای خودروسواران ساکن در پارک نیز باز است و «شهروندان که برای تفریح، ورزش و نشست اجتماعی» وارد این بزرگترین پارک شهر میشوند، عملا «ایمنی» و «شرایط طبیعی مخصوص فضای باز عمومی» را ندارند.
تراکم جمعیت، افزایش چشمگیر جمعیت سالمند و معیشت و شرایط سخت اقتصادی خانوارها سه عارضه سبک زندگی جدید در شهرهای بزرگ بهشمار میروند که به دشواری در یافتن شغل یا افزایش بیکاری برای ساکنان شهرها منجر شده است، از این رو نقشه راه شهری هبیتات با ایجاد فضاهای عمومی همهکاره یکی از راهکارهای مهم شهرهای جهان برای خروج از این سه عارضه سبک زندگی جدید شهری است.
فضاهای عمومی همهکاره شهرها را با ایجاد هرچه بیشتر پیادهروها، پارکها و... تبدیل به معابر سبز ویژه «پاتوق شهری» میکند. این فضاهای عمومی جدید جنب و جوش اجتماعی را افزایش داده و منجر به همنشینی نسلهای مختلف در یک فضا میشود. این اتفاقات علاوه بر سلامت و رفاه روانی منجر به ایجاد شغلهای جدید و ویژه این موضوع در فضاهای عمومی همه کاره میشود که میتواند کسبو کارهایی را در این پاتوقهای شهری به وجود بیاورد و بخشی به ارائه غذا و بخشی به فروش صنایع دستی و... مشغول شوند. همچنین فضاهای همهکاره باعث فاصله شهرها از فضای همیشه پرترافیک و آلودگی میشود و به عنوان تکنیکی برای رسیدن به محورهای سلامتی جسمی و روانی به کار برده میشود. این اتفاق منجر به افزایش هرچه بیشتر فضاهای باز عمومی میشود.
در مقابل تهران با نوعی دوقطبی در شهرسازی همگام با جهان مواجه است. فضای سبز یعنی فضایی که باید در آن زیست کرد و نه درختکاری صرف. بر اساس آمارهای ارائه شده از سوی شهرداری، میزان سرانه بوستانهای تفریحی شهری در تهران ۷.۶ مترمربع است، این در حالی است که میانگین استاندارد جهانی ۱۰مترمربع است. همچنین سرانه فضای سبز شهری در تهران ۱۶.۹مترمربع برآورد شده که با استاندارد ۲۵ مترمربع جهانی برای هر فرد فاصله دارد. از این رو نقشه راه هبیتات کلانشهرهای ایران بهویژه تهران را میتواند در مسیر رسیدن به شهرهای سالم از طریق ایجاد فضاهای همه کاره به حرکت دربیاورد.
وضعیت و کیفیت مناطق شهری ارتباط نزدیکی با سلامت و رفاه بخش قابلتوجهی از جمعیت جهان دارد. با توجه به اینکه بیش از نیمی از جمعیت جهان در حال حاضر در مناطق شهری زندگی میکنند، انتظار میرود این تعداد تا سال 2030 به 60درصد و تا سال 2050 به 70درصد افزایش یابد.
مناطق شهری فقط مکانهایی با تراکم جمعیت بالا نیستند، بلکه مرکز نوآوری، تجارت، علم، سیاست و تبادل فرهنگی نیز هستند. فعالیت در این مناطق تاثیر بسزایی در فراتر از مرزهای آنها دارد. بنابراین، تمرکز بر سلامت و رفاه در محیطهای شهری برای پیشبرد برنامه توسعه جهانی بسیار مهم است. این امر مستلزم تلاش هماهنگ سیاستگذاران، برنامهریزان شهری، کارشناسان بهداشت، جامعه علمی، ساکنان و سایر ذینفعان در استفاده از پتانسیل شهرها برای ارتقای سلامت و رفاه است.
ادغام سلامت در برنامهریزی شهری و سرزمینی برای ایجاد شهرهای سالم حیاتی است، ازاین رو هبیتات، سازمان بهداشت جهانی و سازمانهای مختلف دیگر ارتباط بین سلامت و برنامهریزی شهری را برجسته کردهاند و بر پیشگیری از بیماریها و ایجاد محیطهای ارتقادهنده سلامت از طریق سیاستها، استراتژیها و طرحهای شهری موثر تاکید کردهاند. این رویکردهای چندبخشی کیفیت هوا و آب را بهبود میبخشد، تحرک ایمنتر و فعالتر را تقویت میکند و چارچوبهای پیشگیری بهتری از بیماری ایجاد میکند، در نتیجه سلامت و رفاه کلی جمعیت شهری را افزایش میدهد. شهرهایی که فاقد خدمات ضروری و بهداشت هستند، نرخ بالاتری از بیماریهای مسری را نشان میدهند.
منشور فضای عمومی، فضاهای عمومی را اینگونه تعریف میکند: «کلیه مکانهایی که در مالکیت عمومی یا استفاده عمومی، قابل دسترسی و لذت برای همه به صورت رایگان و بدون انگیزه سوددهی هستند.» طبق تعریف هبیتات، فضاهای عمومی به سه دسته اصلی طبقهبندی میشوند: خیابانها، فضاهای باز و امکانات عمومی. توصیه میشود 45 تا 50درصد کاربری اراضی شهری به خیابانها و فضاهای عمومی باز اختصاص یابد که 30 تا 35درصد را خیابانها و پیادهروها و 15 تا 20درصد را فضاهای عمومی باز تشکیل دهند.
برنامهریزی شهری مبتنی بر سلامت باعث افزایش فعالیت بدنی و سرمایه اجتماعی و بهبود دسترسی به غذای سالم میشود و میتواند مانع بیماریهای غیرواگیر در شهرها مانند چاقی، دیابت، فشار خون بالا و افسردگی شود و همچنین سطح جرم و جنایت را کاهش دهد. فضاهای سبز شهری نیز نقش حیاتی در کاهش غلظت ذرات معلق، بهبود کیفیت هوا و افزایش سلامت تنفسی دارند.
فضاهای عمومیباز فرصتهایی را برای اوقات فراغت، معاشرت و فعالیت بدنی، پرورش عادات سالم و کاهش بروز بیماریهای مرتبط با سبک زندگی بیتحرک یا گوشهنشینی فراهم میکند. یک شبکه خیابانی که با اتصال و ایمنی بالا مشخص میشود، میتواند تحرک و تعامل فعال بین شهروندان را تقویت کند، پیادهروی و دوچرخهسواری را تشویق کند، و امکان ورزش روزانه با شدت کم را فراهم نماید. در طول همهگیری کووید-19، اهمیت فضاهای عمومی در تنظیم رفاه جسمی، روانی و اجتماعی بهویژه به دلیل محدودیتها و اقداماتی که نیاز به مناطق در دسترس در فضای باز برای تعامل اجتماعی و فعالیت بدنی ایمن را برجسته میکرد، آشکار شد.
برای استفاده حداکثری از فضاهای عمومی در بافت شهری، نخست باید فضاهای عمومی را به عنوان یک سیستم یکپارچه برای یک استراتژی جامع شهری شناخت. به جای اجرای مداخلات محلی مجزا، یک استراتژی فراگیر، چارچوبی قوی برای بهبود فضاهای عمومی در سطح شهر فراهم میکند. چنین استراتژی توسط شهرداری با تاثیرگذاری در توزیع، کمیت، کیفیت و دسترسی به فضاهای عمومی به طور قابلتوجهی بر رفاه فیزیکی، روانی و اجتماعی ساکنان میافزاید.
تحقیقات نشان داده است که فضاهای سبز و آبی با بهبود نتایج سلامت روان در میان جمعیتهای مختلف مرتبط است. شهرها این انعطاف را دارند که چشمانداز و رویکرد استراتژیک خود را برای اولویت دادن به سلامت ساکنان شکل دهند. به عنوان مثال، برخی از شهرها ممکن است بر «بازسازی» آبنماها تمرکز کنند و به ساکنان فرصتی برای برقراری ارتباط مجدد با طبیعت و فرار از تراکم شهری بدهند. این فرآیند بازسازی دارای فواید زیبایی شناختی و تفریحی است و به حفاظت از تنوع زیستی و احیای اکولوژیکی کمک میکند و کیفیت کلی محیطی مناطق شهری را افزایش میدهد. برخی دیگر ممکن است برای کاهش انتشار کربن و آلودگی هوا، استراتژیهای سبز کردن را در خیابانها و فضاهای عمومی اجرا کنند. سبز شدن شهری میتواند در کاهش اثر گرمایش شهری، بهبود کیفیت هوا، و ایجاد سایه و خنککننده، که بهویژه در تغییرات آب و هوایی مهم هستند، حیاتی باشد.
مثال دیگر استراتژی «شهر فعال» یا همان Active City است که میتواند یک تغییردهنده در سیاست شهری باشد. این استراتژی شامل ایجاد امکاناتی برای فعالیت بدنی در فضاهای عمومی و مبارزه با شیوع بیماریهای قلبی عروقی است. همچنین شامل ایجاد فضاهایی برای پیادهروی، دوچرخهسواری و سایر اشکال ورزش است که میتواند به طور قابلتوجهی سلامت عمومی را با تشویق به شیوههای زندگی فعالتر افزایش دهد. این تسهیلات به وجود آمده میتوانند به مراکز اجتماعی تبدیل شوند که تعامل و مشارکت اجتماعی را تقویت کرده و رفاه اجتماعی ایجاد کنند. این استراتژیها بهگونهای طراحی شدهاند که اطمینان حاصل شود که هر شهروند، صرفنظر از پیشینه یا موقعیت اجتماعی-اقتصادی، میتواند از مزایای فضاهای عمومی بهرهمند شود.
فضاهای عمومی، عناصر مختلفی از جمله پارکها، پیادهروها، زمینهای بازی، بازارها و خیابانها را در بر میگیرند. خیابانهایی با طراحی مناسب که پیادهروی را در اولویت قرار میدهند، میتوانند فعالیت بدنی را تقویت کنند، که به نوبه خود به کاهش شیوع بیماریهای قلبی عروقی و شرایطی مانند دیابت کمک میکند.
با ارائه خیابانهای ایمن و مناسب برای عابر پیاده و گزینههای حملونقل عمومی بدون انتشار کربن، میتوانیم وابستگی جوامع خود را به خودرو کاهش دهیم. این تغییر در عادات حملونقل نه تنها آلودگی هوا را مهار میکند، بلکه سلامت تنفسی را نیز بهبود میبخشد. گزینههای حملونقل بدون آلایندگی، مانند خطوط دوچرخهسواری و حملونقل عمومی برقی، نقش مهمی در کاهش ردپای کربن شهری و کاهش اثرات تغییرات آب و هوا دارند. علاوه بر این، خیابانهای با برنامهریزی خوب در محلههای پرجمعیت، همراه با محدودیتهای سرعت مناسب، میتوانند از صدمات و تصادفات جلوگیری کنند. طراحی استراتژیک خیابان و مدیریت متفکرانه ترافیک میتواند خیابانها را به فضاهای امن تبدیل کند که کیفیت زندگی و رفاه کلی ساکنان شهری را افزایش میدهد. اقدامات آرامکننده ترافیک، مانند سرعتگیرها، خطوط عابر پیاده، و دوربرگردانها، میتوانند به طور قابلتوجهی وقوع تصادفات و تلفات ناشی از ترافیک را کاهش دهند.
خیابانها فقط محل عبور و مرور نیستند، بلکه فضاهای اجتماعی هستند که تعامل و انسجام جامعه را تقویت میکنند. با ترکیب عناصری مانند نیمکتها، هنر خیابانی و فضاهای سبز، خیابانها میتوانند به فضاهای عمومی پرجنب و جوشی تبدیل شوند که اجتماعی شدن و مشارکت اجتماعی را تشویق میکنند. این فعل و انفعالات به رفاه ذهنی و ایجاد حس اجتماعی کمک میکند که برای یک محیط شهری منسجم ضروری است. علاوه بر این، نقش خیابانها در سلامت شهری تنها به سلامت فیزیکی محدود نمیشود. خیابانهای روشن، تمیز و زیبا میتوانند با فراهم کردن محیطهای ایمن و جذاب برای فعالیتهای روزانه، «سلامت روان» ساکنان را افزایش دهند.
فضاهای عمومی دارای پتانسیل قابلتوجهی به عنوان مناطق درآمدزا هستند، بهویژه برای کسانی که با چالشهای اقتصادی مواجه هستند. فراتر از مزایای تفریحی و اکولوژیکی، فضاهای عمومی با امکان دادن به فروشندگان برای فروش محصولات و سایر کالاهای خود، از معیشت حمایت میکنند. شهرها و دولتهای محلی باید این مدل تعاملات اجتماعی را به رسمیت بشناسند و از آنها حمایت کنند، بهویژه در شهرهایی که به سرعت در حال شهرنشینی و منابع محدود هستند، جایی که بخش بزرگی از جمعیت در بخش غیررسمی دستمزد روزانه دریافت میکنند. این فضاها که اغلب از نظر اهمیت اقتصادی کمتر ارزشگذاری میشوند، میتوانند طیف وسیعی از فرصتهای درآمدزا را ارائه دهند که بهعنوان یک پایه مالی برای زندگی سالمتر عمل میکند. تحقیقات نشان میدهد که سرمایهگذاری در پارکهای شهری میتواند مزایای سلامتی قابلتوجهی به همراه داشته باشد که به صرفهجویی اقتصادی در هزینههای مراقبتهای بهداشتی معنی میشود.
فضاهای عمومی برای فعالیتهای اقتصادی محلی، مانند غرفههای غذای تازه، که به رژیم غذایی متنوع و سالم کمک میکند، بازارهای هنری و صنایع دستی، و رویدادهای فرهنگی با استعدادهای محلی، اقتصاد شهر را تقویت میکند. این فعالیتها میتوانند با ارائه فرصتهای غیررسمی و منابع قابل دسترس در جوامع، فشارها را کاهش دهند. این امر بهویژه بسیار مهم است زیرا امکانات مالی محدود اغلب باعث استرس قابلتوجهی در زندگی افراد میشود. نگرانیهای مالی به شدت با پریشانی روانی مرتبط است که بر سلامت روان تاثیر میگذارد. این استرس میتواند منجر به اضطراب، افسردگی و سایر چالشهای سلامت روان شود که همگی از مسائل شایع سلامت شهری هستند.
با این حال، در برخی شهرها، محدودیتها و سیاستهای قانونی مانع استفاده اقتصادی خانوارها از این فضاها میشود و توانایی آنها را برای درآمدزایی محدود میکند. این اقدامات محدودکننده به طور ناخواسته نابرابری را تداوم میبخشد، بر رفاه ذهنی و جسمی تاثیر میگذارد و مانع تحرک اجتماعی و اقتصادی برای جوامعی است که قبلا به حاشیه رانده شدهاند. برای پرداختن به این موضوع، سیاستها باید فضاهای عمومی را بهعنوان عوامل تولید درآمد به رسمیت بشناسند و توسط آییننامههایی شکل بگیرند که مشارکت افراد را تسهیل میکند. علاوه بر این، ایجاد فضاهای عمومی کافی نیست. حفظ آنها و معرفی برنامهها و فعالیتها و رویدادهای مختلف برای جان بخشیدن به فضا و لذت بردن از آن برای مردمی که در آنجا زندگی میکنند به همان اندازه مهم است. این فعالیتها و رویدادها میتوانند به طور مثبت بر رفاه کلی تاثیر بگذارند و به سلامت بهتر کمک کنند. رویدادهای اجتماعی و فرهنگی مانند جشنوارههای خیابانی، نمایشگاههای سلامت، کارناوالها، جشنهای ملی و رویدادهای ورزشی میتوانند شیوههای زندگی فعال را تشویق، مشارکت جامعه را ترویج ، حس تعلق را تقویت و فرصتهایی برای آرامش فراهم کنند.
فعالیتها میتوانند تعاملات بین جوامع مختلف را تسهیل کنند، تبادلات فراغتی و بینفرهنگی را در سطح شخصیتر تقویت کنند. در نتیجه، بهزیستی روانی، انسجام اجتماعی و شمولیت در عین کاهش انزوای اجتماعی و تعارضات ارتقا مییابد. به عنوان مثال، پروژههای باغبانی اجتماعی با تشویق ساکنان به همکاری، به اشتراکگذاری منابع و ایجاد پیوندهای اجتماعی قویتر، سلامت شهری و انسجام اجتماعی را به طور موثر ارتقا دادهاند.
شهرها باید از تمام پتانسیل خود استفاده کنند و حتی فضاهای نامرئی خود را که تقریبا بلااستفاده ماندهاند نیز برای ایجاد شهری سالم به کار گیرند. چرا افراد باید پیادهروی کنند در حالی که مسیر عابر پیاده در دسترس نیست، دوچرخهسواری بدون خط دوچرخه یا بازی فریزبی در جایی که سبزه وجود ندارد؟ ارائه طیف جذاب و متنوعی از امکانات رفاهی از همان ابتدا میتواند ساکنان را تشویق کند تا فعالتر شوند. یکی از راههایی که یک شهر میتواند کاوش کند، دمیدن زندگی جدید در مناطق کم استفاده است، مانند تبدیل فضاهای زیر بزرگراهها یا پلها به پارکهای پر جنب و جوش یا کوهنوردی. با تغییر کاربری فضاهای نادیده گرفته شده، شهرها میتوانند محیطهای شهری را بهینه کرده و آنها را به قطبهایی برای تفریح فعال تبدیل کنند. با این حال، فضاهای عمومی باید تبدیل به پلتفرمهای همه کاره شوند که نیازها و علایق گروههای مختلف جمعیتی را برآورده کنند. آنها باید به همه، صرفنظر از سن، جنسیت و تواناییها اجازه دهند تا در فعالیتها شرکت کنند و مزایای سبک زندگی فعالتر را تجربه کنند. این تنوع باید در طراحی فضاهایی که آرامش، مدیتیشن و حرکت فعال را ترویج میکنند، منعکس شود. فضاهای عمومی چندمنظوره فرصتهایی را برای افراد یا گروههایی ایجاد میکنند که قبلا ممکن است به ندرت مسیرهایی برای تعامل داشته باشند و به رفاه اجتماعی کمک کنند.
بنابراین، نگهداری مستمر فضاهای عمومی برای افزایش جذابیت آنها و حفظ رفاه و رضایت کلی جامعه ضروری است. جذابیت و اندازه فضاهای باز عمومی از عوامل مهم در تشویق پیادهروی و فعالیت بدنی در میان ساکنان شهری است. هنگامی که مردم مالکیت فضاهای مشترک خود را به دست میگیرند یا احساس میکنند این فضاها به آنها تعلق دارد تا به خودروها، به احتمال زیاد به آنها احترام میگذارند و از آنها محافظت میکنند، وندالیسم را کاهش میدهند و اطمینان میدهند که فضاهای عمومی ایمن، تمیز و لذتبخش باقی میمانند.
به منظور استفاده کامل از پتانسیل فضاهای عمومی در ارتقای سلامت و رفاه شهری، هبیتات توصیههای کلیدی برای استفاده از فضاهای عمومی به عنوان نقاط ورودی برای ایجاد شهرها و جوامع سالمتر مطرح کرده است. اول از همه تثبیت سلامت و رفاه در سیاستهای شهری محلی مورد توجه است. همکاری موثر میان بخشها و متخصصان مختلف برای دستیابی به سلامت شهری بهتر ضروری است. «مشارکت» در شهرها برای اجرای موفقیتآمیز سیاستهای شهری ارتقادهنده سلامت بسیار مهم است. علاوه بر این، با گنجاندن سلامت شهری در سیاستهای شهری، مانند توسعه یک استراتژی شهری هماهنگ، میتوانیم اطمینان حاصل کنیم که هر دولتشهری در طول دوره محدود خود، سلامت شهری را در درازمدت اولویتبندی میکند.
همچنین، مقامات محلی باید رویکردهای مختلفی را برای تامین مالی این طرحها در نظر بگیرند. آنها میتوانند بخشی از بودجه سالانه شهرداری را به طور خاص برای ایجاد و نگهداری فضاهای عمومی اختصاص دهند. این تخصیص فعال تضمین میکند که این مناطق نه تنها توسعهیافتهاند، بلکه در طول سالها به خوبی نگهداری میشوند. کسب و کارها و شرکتهای محلی میتوانند از طریق فرصتهای حمایت مالی یا مشارکتهای دولتی-خصوصی، که ممکن است شامل تامین مالی مستقیم، مشارکتهای غیرنقدی، یا قراردادهای تعمیر و نگهداری باشد، به سرمایهگذاری در فضاهای عمومی تشویق شوند. سازوکارهای تامین مالی مبتنی بر جامعه مانند تامین مالی جمعی یا انجمنهای محلهای که به جمعآوری بودجه برای فضاهای عمومی محلی اختصاص داده شدهاند، میتوانند مشارکت جامعه را افزایش داده و حمایت محلی مداوم را تضمین کنند. علاوه بر این، استفاده از کمکهای مالی و یارانههای دولتی که برای تقویت توسعه شهری و سلامت عمومی طراحی شدهاند، میتواند جریانهای بودجه اضافی را باز کند. با تنوع بخشیدن به استراتژیهای مالی برای تامین مالی فضاهای عمومی، شهرها میتوانند محیطهای پایداری ایجاد کنند که جوامع سالمتری را تقویت کرده و منافع اقتصادی بلندمدت ایجاد کند.