از لحاظ حرفه ای اثری منسجم و یکدست به شمار میرفت که همه ی عوامل گروه، با یک هدف مشخص مسیر را دنبال کرده و بدون توجه به بیراهه ها، تکلیف تماشاگر را مشخص کردند.
قصه یک خانواده ایرانی با همه ی خصوصیات و ویژگی های پیدا و پنهانش و با همه ی ضعف ها و قوت های زندگی اش، قصه ای با موقعیت های جذاب و دلنشین و کارگردانی درست و بموقع .
یک خانواده" معمولی "مثل اکثریت مردم ایران ؛ صاف و صادق ، بدون غل و غش که تیق ها و تکه کلام های تلخ و گزنده و گاه لکنت های شیرین و رفتارهای معترضانه شان، همه از روی خلوص و نجابت درونی و ماهیت بدون دوز و کلک شان بود.
فیلمنامه فصل هفتم بخصوص دیالوگ های پینگ پنگی اش کاملا دقیق و موثر و حساب شده بود که تماشاگر در اوج خنده، اشک از چشمانش جاری می شد و در ناخودآگاه خودش به زندگی و رفتارهای فردی و روزمره خود تلنگر میزد . انصافا نمی توان از فیلمنامه منسجم این فصل قدردانی نکرد و یا مدیریت تنابنده بخاطر انتخاب و هدایت درست بازیگران و همچنین کارگردانی هوشمندانه سیروس مقدم را نادیده کرفت و تندیس زرین را به آریا عظیم نژاد برای موسیقی بسیار عمیق و تاثیر گذار تقدیم نکرد . زیباترین سکانس در پایتخت هفتم که تماشاگر را میخکوب و متحول و مجذوب کرد سکانس تقابل نقی و بهتاش به همراه هما و دیگران و سکانس زیبای گفتگو نقی با حضرت رضا علیه السلام و تنهایی هما بود.
"پایتخت هفتم" نشان داد, مردم علاقه مند و نیازمند آثار کمدی خنده دار ، شادی آفرین و امید آفرین به عنوان سرگرمی و تفریح در شرایط سخت زندگی هستند اما نه کمدی های گول زنک و فریبنده ای که، یرخی به ظاهر فیلمساز ،به خورد مردم می دهند و در این وانفسای مدیریت کج فهم در تلویزیون، مجبورند برای تفریح و نشاط خانواده خود، به سراغ اینگونه کمدی ها، در سالن های سینما بروند.
مسئولین فعلی تلویزیون گمان نکنند پایتخت محصول سیاستگذاری آنان است، حتی اگر در فصل هفتم، سکانس ارتباط خانواده نقی با حضرت رضا و حرم اش را پر رنگ تر جلوه داده! و یا احساس کنیم اینبار خانواده نقی معمولی مومن تر و متدین تر و نشانه عای مذهبی و دینی قصه پررنگ تر شده است ، ایده پایتخت از قبل آنان وجود داشت ، تسلیم واقعیت شدن دلیل بر ایده خلاقانه و نگرش جدید مدیریتی نیست ، پختگی تیم پایتخت را نباید به حساب کنترل و نظارت بیشتر دانست و امیدوارم پایتخت تلنگری به مسئولین موجود باشد که بفهمند در قالب های درست داستانی ، میتوان به نگاه آرمانخوانه و ارزشمدارنه هم رسید و برنامه های خنثی و بسیار سطحی و یا فیلمنامه و فیلم و سریالهای دم دستی, سطحی و ضعیف که حتی مخاطب هدف را هم مورد توجه قرار نمی دهد!! کارساز نیستند و سرمایه به هدر دادن و مخاطب را از دست دادن است!
۵۷۵۷