عصر ایران؛ راضیه عقیلیمهر- شهرستان عسلویه، قلب تپندۀ انرژی ایران است؛ جایی که میلیاردها تومان از دل زمین بیرون میآید. اما سهم مردم بومی از این همه ثروت چیزی نیست جز دود، آلودگی و وعدههایی که کمتر رنگ واقعیت به خود گرفتهاند.
صیادان این دیار که نسل به نسل با دریا گره خوردهاند، امروز احساس میکنند فراموششدهترین بخش این سرزمیناند. در حالی که صنایع پتروشیمی و پالایشگاهها با برق هزاران چراغ شب را چون روز روشن میکنند صیادان بومی هنوز برای پهلو گرفتن قایقهایشان اسکلهای استاندارد ندارند.
هر چند شهرداری اسکلهای تدارک دیده اما از نظر صیادان کارایی ندارد. آنها زیر آفتاب سوزان جنوب یا در باد و باران، باید بار بزنند، تعمیر کنند و دل به دریا بزنند.
چون لای روبی انجام نشده اسکله های موجود کارایی اولیه را از دست داده اند تا جایی که عمق آن به یک و نیم متر رسیده است! میگویند ساخت اسکله سرمایهگذار میخواهد؛ اما کدام سرمایهگذار به زندگی این مردم فکر میکند؟
چگونه می توان برای آن ها سرمایه گذار یافت؟ آنها حتی جایگاه مخصوص بنزین ندارند. برای سوخترسانی به لنجها و قایقها باید بشکههای بنزین را در کنار خیابان انبار کنند؛ کاری که هم خطرناک است و هم تحقیرآمیز برای کسانی که اقتصاد غیرنفتی منطقه را روی دوش دارند.
این شرایط نهتنها معیشت صیادان را تهدید میکند، بلکه کرامت انسانی آنها را نیز خدشهدار کرده است. امروز صیادان عسلویه صدایی برای شنیده شدن میخواهند نه وعدهای دیگر. آنها میخواهند خودشان و فرزندانشان کنار دود پالایشگاه، نفس راحت بکشند. این کمترین انتظار آنها از این همه ثروتی است که درست در کنار خانههایشان از زمین بیرون کشیده میشود.
درد مردم عسلویه اما فقط دریا و قایق نیست. اینجا در دل منطقهای با این حجم از سرمایه و صنعت، از بیمارستان استاندارد هم نیست و در منطقهای که با خطرات کاری، تصادف و آلودگیهای محیطی دستوپنجه نرم میکند، این یک فاجعه است.
در حال حاضر دو بیمارستان نبی اکرم (ص) و بیمارستان شهید سلیمانی شهر چاه مبارک وجود دارد اما با کمبود تجهیزات و کادر متخصص روبه رو است و پاسخگوی نیاز مردم شهرستان عسلویه نیست. مردم ناگزیرند برای درمان با وجود هزینه بالا کیلومترها به مرکز استان یا استانهای همجوار مانند شیراز سفر کنند که به ویژه برای بیماران صعبالعلاج و خانواده هایشان دشواری های فراوان به همراه دارد.
شهرستان عسلویه پزشکی هم قانونی ندارد. مرناچارند با چند روز تاخیر مردههایشان را به خاک بسپارند البته با پیگیری و تلاش رییس کل دادگستری استان بوشهر گفته شده قرار است تا چند ماه دیگر پزشکی قانونی در شهرستان عسلویه راه اندازی شود.
دود توسعه بر چشم کسانی میرود که کمترین سهم را از آن دارند. در حال حاضر فرزندان این سرزمین به جای آشنایی با ادبیات، سینما و تئاتر تنها با دود و ماشین آلات صنعتی بزرگ میشوند. کمبود فضای فرهنگی مانند کتابخانه عمومی به ویژه برای نسل جوان آسیب اجتماعی پنهانی است که آثار آن سالها بعد بروز میکند.
تبعیض در جذب نیرو هم یکی دیگر از گله های همیشگی بومیان است. اشتغال و جذب 50 درصدی بومیان استان بوشهر در شرکتهای پتروشیمی و دیگر صنایع واقع در شهرستان عسلویه یک الزام قانونی است و تاکنون بیش از 30 درصد از این الزام رعایت شده ولی هنوز تا رسیدن به 50 درصد فاصله دارد؛ رسیدنی که سال هاست به عنوان یک مطالبه جدی از سوی بومیان رسانه های محلی و برخی مسئولان متعهد و دلسوز در پایتخت فریاد زده می شود اما سنگینی گوش منفعت طلبان باعث شده در تحقق این اتفاق مهم تاخیر رخ دهد.
تأخیری که بهای از دست رفتن جوانی و استعداد نیروهای بومی استان بوشهر تمام خواهد شد. بومیان از مسئولان میپرسند سهم ما مردم عسلویه از این همه ثروت چیست؟ چرا باید بومیان این خاک، در حاشیه توسعه بمانند؟ توسعهای که اگر با عدالت اجتماعی همراه نباشد، تنها نام آن توسعه است و در عمل، تبدیل به زخم نابرابری بر تن مردم خواهد شد.