۵ درس بزرگ از سقوط مانترا (OM) و لونا (LUNA)! چگونه در پروژه‌های بی‌ارزش سرمایه‌گذاری نکنیم؟

ارزدیجیتال یکشنبه 31 فروردین 1404 - 16:51
سقوط ناگهانی ارز دیجیتال مانترا (OM) که به کاهش ۹۰ درصدی ارزش آن منجر شد، بار دیگر اهمیت هوشیاری و تحلیل دقیق در سرمایه‌گذاری‌های کریپتویی را نشان داد. این رویداد تلخ که سرمایه‌های تعداد زیادی از کاربران را از بین برد، یادآور پروژه معروف لونا (LUNA) بود؛ پروژه‌ای که در سال ۲۰۲۲ به‌خاطر مشکلات ساختاری، […] The post ۵ درس بزرگ از سقوط مانترا (OM) و لونا (LUNA)! چگونه در پروژه‌های بی‌ارزش سرمایه‌گذاری نکنیم؟ appeared first on ارزدیجیتال.

سقوط ناگهانی ارز دیجیتال مانترا (OM) که به کاهش ۹۰ درصدی ارزش آن منجر شد، بار دیگر اهمیت هوشیاری و تحلیل دقیق در سرمایه‌گذاری‌های کریپتویی را نشان داد. این رویداد تلخ که سرمایه‌های تعداد زیادی از کاربران را از بین برد، یادآور پروژه معروف لونا (LUNA) بود؛ پروژه‌ای که در سال ۲۰۲۲ به‌خاطر مشکلات ساختاری، تمرکز بالای توکن و دستکاری در اقتصاد داخلی‌اش نابود شد و میلیاردها دلار خسارت به کاربران وارد کرد.

این شکست‌ها حاوی درس‌های ارزشمندی برای همه فعالان این بازار است. کارشناسان صنعت ارزهای دیجیتال پنج نشانه هشداردهنده و راهکارهای کاربردی برای جلوگیری از تکرار چنین اتفاقاتی را بیان کرده‌اند که در این گزارش به آنها می‌پردازیم.

ماجرای سقوط مانترا (OM): چه اتفاقی افتاد؟

به گزارش بی‌این‌کریپتو (Beincrypto)، در ۱۳ آوریل ۲۰۲۵ (۲۴ فروردین ۱۴۰۴)، ارز دیجیتال مانترا با سقوط ۹۰ درصدی مواجه شد که سرمایه‌گذاران را در شوک فرو برد. این سقوط سریع باعث شد بسیاری از کاربران تیم پروژه را به طراحی یک برنامه پامپ و دامپ متهم کنند. کارشناسان معتقدند نشانه‌های هشداردهنده‌ای وجود داشته که متأسفانه بسیاری از سرمایه‌گذاران از آنها غافل بودند.

زنگ خطر اول: توکنومیکس معیوب مانترا

در سال ۲۰۲۴، تیم مانترا پس از یک رأی‌گیری در میان اعضای جامعه، توکنومیکس OM را تغییر داد. این توکن از یک توکن ERC20 به ارز بومی زنجیره مانترا تبدیل شد. همچنین، پروژه مدل تورمی با عرضه نامحدود را جایگزین سقف قبلی کرد. به عنوان بخشی از این تغییر، کل عرضه توکن نیز به ۱.۷ میلیارد افزایش یافت.

ژان روسیس (Jean Rausis)، هم‌بنیانگذار SMARDEX، این تغییرات را نگران‌کننده می‌داند و گفت:

پروژه در سال ۲۰۲۴ با دو برابر کردن عرضه‌ی توکن‌های خود (تا سقف ۱.۷۷ میلیارد) و تغییر به مدل تورمی، عملاً ارزش دارایی دارندگان اولیه را کاهش داد. همچنین، زمان‌بندی پیچیده‌ی واگذاری توکن‌ها به نفع افراد نزدیک به تیم پروژه طراحی شده بود. در حالی که تعداد توکن‌های در حال گردش در بازار بسیار پایین بود، ارزش کل پروژه بر مبنای عرضه‌ی کامل، بسیار بالا برآورد شده بود؛ این وضعیت فضای لازم برای ایجاد هیاهوی تبلیغاتی و دست‌کاری قیمت را فراهم کرد.

علاوه بر این، میزان کنترل تیم توسعه‌دهنده بر عرضه‌ی توکن‌های OM نگرانی‌هایی جدی در خصوص تمرکزگرایی ایجاد کرده است. به باور کارشناسان، این موضوع می‌تواند یکی از عوامل زمینه‌ساز برای وقوع دست‌کاری‌های احتمالی در قیمت توکن باشد. فیل فوگل (Phil Fogel)، هم‌بنیانگذار کورک (Cork) هم در این رابطه گفت:

«حدود ۹۰ درصد از توکن‌های OM در اختیار تیم پروژه قرار داشته که نشان‌دهنده‌ی سطح بالای تمرکز مالکیت است؛ امری که می‌تواند زمینه‌ را برای سوءاستفاده و دست‌کاری قیمت فراهم کند. همچنین، حفظ کنترل کامل تیم بر فرآیندهای حاکمیتی، اصول بنیادین غیرمتمرکز بودن پروژه را زیر سؤال می‌برد.»

در پروژه لونا (LUNA) نیز، وعده غیرمتمرکز بودن داده شده بود. اما در عمل:

  • تیم توسعه‌دهنده Terraform Labs، خصوصاً دو کوون، کنترل عمده‌ای بر کد، خزانه و استراتژی‌های اقتصادی داشتند.
  • بسیاری از تصمیمات حیاتی، از جمله تغییر الگوریتم‌ها، بدون اجماع واقعی جامعه انجام شد.
  • حاکمیت بیشتر یک ابزار نمایشی بود تا یک مکانیزم واقعی دموکراتیک.

در دادخواست رسمی SEC، این موضوع یکی از محورهای اصلی اتهام بود: ادعای غیرمتمرکز بودن، در حالی که تصمیم‌گیری‌ها به‌شدت متمرکز و پشت‌پرده بودند.

راهکارهایی برای شناخت این زنگ خطر

فیل فوگل تأکید می‌کند که تمرکز مالکیت توکن‌ها همیشه نشانه‌ی خطر نیست؛ اما برای سرمایه‌گذاران بسیار مهم است که بدانند چه افرادی مقدار زیادی از توکن را در اختیار دارند، این دارایی‌ها تا چه زمانی قفل هستند، و آیا نقش آن‌ها با اهداف غیرمتمرکز بودن پروژه هم‌خوانی دارد یا خیر.

از سوی دیگر، مینگ وو، بنیان‌گذار RabbitX نیز تحلیل این اطلاعات را برای شناسایی ریسک‌های پنهانی که ممکن است در بلندمدت به پروژه آسیب بزنند، حیاتی می‌داند. او پیشنهاد می‌کند:

«ابزارهایی مانند نقشه‌های حبابی (Bubble Maps) می‌توانند در شناسایی ریسک‌های احتمالی مربوط به نحوه‌ی توزیع توکن‌ها بسیار مفید باشند.»

زنگ خطر دوم: نمودار قیمتی غیرعادی

سال ۲۰۲۵ به‌عنوان دوره‌ای با نوسانات شدید در بازار رمزارزها شناخته می‌شود. فشارهای اقتصادی کلان به‌شدت بر بازار تأثیر گذاشته و اکثر کوین‌ها با کاهش‌های قابل توجهی مواجه شده‌اند. با این حال، عملکرد قیمتی توکن OM تا پیش از سقوط اخیر نسبتاً پایدار به‌نظر می‌رسید. ژان روسیس در این‌باره گفت:

«بزرگ‌ترین زنگ خطر همین رفتار قیمتی غیرعادی بود. در حالی که کل بازار در حال سقوط بود و توجهی به پروژه MANTRA نمی‌شد، قیمت توکن OM به شکلی عجیب و غیرطبیعی رشد می‌کرد، جهش، توقف، دوباره جهش، و دوباره توقف.»

او افزود که این الگوی رفتاری می‌توانست نشانه‌ی روشنی از وجود مشکل یا بی‌ثباتی در پروژه باشد. با این حال، تشخیص چنین تفاوت‌هایی نیازمند آشنایی با تحلیل تکنیکال است و بسیاری از سرمایه‌گذاران بدون دانش تخصصی، احتمالاً متوجه آن نمی‌شدند.

در پروژه Terra/LUNA نیز، پیش از سقوط، قیمت LUNA افزایش شدیدی را تجربه کرد که بیشتر ناشی از اعتماد بیش‌ از حد بازار به الگوریتم حفظ ارزش UST بود. با شروع ریزش UST، الگوریتم به‌طور دیوانه‌واری شروع به چاپ LUNA کرد، و قیمت LUNA به‌سرعت از ۸۰ تا۹۰ دلار به کمتر از ۰.۰۱ دلار سقوط کرد.

راهکارهای محافظت از سرمایه

در حالی که بسیاری از سرمایه‌گذاران نسبت به پایداری توکن OM در شرایط نزولی بازار خوش‌بین بودند، همین خوش‌بینی در نهایت میلیون‌ها دلار زیان برایشان به همراه داشت. اریک هی، مسئول جامعه و مشاور کنترل ریسک در صرافی LBank، بر اهمیت مدیریت فعالانه‌ی ریسک برای جلوگیری از فروپاشی‌هایی مشابه با OM تأکید می‌کند. او می‌گوید:

«اولین نکته‌ی کلیدی، تنوع در سرمایه‌گذاری است. تقسیم سرمایه بین پروژه‌های مختلف، ریسک وابستگی به یک توکن خاص را کاهش می‌دهد. همچنین استفاده از ابزارهایی مثل تعیین حد ضرر (stop-loss)، مثلاً ۱۰ تا ۲۰ درصد پایین‌تر از قیمت خرید، در شرایط پرتلاطم بازار می‌تواند جلوی ضررهای بزرگ را بگیرد».

مینگ وو نیز دیدگاهی مشابه دارد و بر اجتناب از سرمایه‌گذاری بیش‌ازحد روی یک توکن تأکید می‌کند. او توضیح می‌دهد که یک استراتژی متنوع‌سازی شده، علاوه بر کاهش ریسک، به پایداری کلی سبد سرمایه‌گذاری نیز کمک می‌کند. او اضافه می‌کند:

«سرمایه‌گذاران می‌توانند از قراردادهای آتی دائمی (perpetual futures) برای پوشش ریسک و مقابله با افت احتمالی قیمت دارایی‌های خود استفاده کنند.»

در همین حال، فیل فوگل بر اهمیت تمرکز بر نقدشوندگی توکن‌ها تأکید می‌کند. به گفته‌ی او، عواملی مانند حجم آزاد در گردش، حساسیت قیمت نسبت به سفارش‌های فروش، و اینکه چه کسانی می‌توانند بازار را به‌شکل مؤثر تحت تأثیر قرار دهند، باید به‌دقت بررسی شوند.

زنگ خطر سوم: اصول بنیادین پروژه

کارشناسان همچنین به اختلاف‌های جدی در شاخص ارزش قفل‌شده (TVL) پروژه MANTRA اشاره کرده‌اند.
اریک هی به شکاف قابل توجهی میان «ارزش کل رقیق‌شده» (FDV) توکن مانترا و TVL آن اشاره کرد. در حالی که ارزش رقیق‌شده‌ی توکن OM به ۹.۵ میلیارد دلار رسیده بود، میزان دارایی‌های قفل‌شده در پروتکل تنها ۱۳ میلیون دلار بود؛ موضوعی که به باور کارشناسان، نشانه‌ای از ارزش‌گذاری غیرواقعی و ناپایدار است. فارست بای، هم‌بنیان‌گذار Foresight Ventures، در این خصوص گفت:

«ارزش‌گذاری ۹.۵ میلیارد دلاری در برابر تنها ۱۳ میلیون دلار TVL، به‌وضوح نشانه‌ی بی‌ثباتی پروژه بود.»

از سوی دیگر، مشکلات متعددی نیز در خصوص ایردراپ مطرح شد. ژان روسیس وضعیت ایردراپ را «آشفته» توصیف کرد و به مواردی نظیر تأخیرهای مکرر، تغییر دائم قوانین واجد شرایط بودن، و حذف نیمی از شرکت‌کنندگان اشاره کرد. این در حالی بود که حساب‌های مشکوک (مانند ربات‌ها) همچنان در لیست باقی مانده بودند. فیل فوگل نیز تأکید کرد:

«ایردراپ به‌طور نامتناسبی به نفع افراد نزدیک به تیم پروژه بود، در حالی که حامیان واقعی را نادیده گرفت. این مسئله نشانه‌ی آشکار نبود عدالت در اجرای آن بود.»

دامنه‌ی انتقادات فراتر رفت؛ فوگل مدعی شد که تیم پروژه با نهادهایی دارای سابقه‌ی مشکوک و همچنین عرضه‌های اولیه‌ی پرسؤال (ICOهای مشکوک) ارتباط داشته‌ است؛ موضوعی که اعتماد به اعتبار پروژه را زیر سؤال می‌برد.
اریک هی نیز اظهار داشت که احتمالاً پروژه MANTRA در گذشته با پلتفرم‌های شرط‌‌بندی ارتباط داشته است.

راهکارهای محافظت از سرمایه

فارست بای بر اهمیت بررسی صلاحیت و پیشینه‌ی اعضای تیم پروژه تأکید کرد. او همچنین توصیه کرد که سرمایه‌گذاران باید نقشه‌ی راه پروژه (Roadmap) را به‌دقت بررسی کرده، فعالیت‌های درون‌زنجیره‌ای را زیر نظر بگیرند و از میزان شفافیت پروژه اطمینان حاصل کنند.
او افزود که برای ارزیابی پایداری و دوام بلندمدت یک پروژه، باید میزان تعامل جامعه‌ی کاربران و همچنین تطابق آن با مقررات قانونی نیز مورد توجه قرار گیرد.

مینگ وو نیز بر لزوم تمایز قائل شدن میان رشد واقعی و آمارهای ساختگی یا بزرگ‌نمایی‌شده تأکید کرد. او گفت:

«مهم است که بتوانیم بین رشد واقعی یک پروژه و فعالیت‌هایی که صرفاً با انگیزه‌های مصنوعی مثل ایردراپ یا پاداش‌های موقت ایجاد شده‌اند، تفاوت قائل شویم. روش‌هایی مانند «فروختن یک دلار به ۹۰ سنت» شاید در کوتاه‌مدت شاخص‌های آماری را بالا ببرد، اما نشان‌دهنده‌ی مشارکت واقعی کاربران نیست.»

در پایان، مینگ وو توصیه کرد که سرمایه‌گذاران حتماً پیشینه‌ی اعضای تیم پروژه را بررسی کنند تا در صورت وجود سابقه‌ی فعالیت‌های مشکوک یا پروژه‌های نامعتبر پیشین، پیش از سرمایه‌گذاری تصمیم آگاهانه‌تری بگیرند.

زنگ خطر چهارم: تحرکات نهنگ‌ها

پیش از سقوط توکن OM، یک کیف پول بزرگ که گفته می‌شود با تیم پروژه MANTRA در ارتباط بوده، حدود ۳.۹ میلیون توکن OM را به صرافی OKX منتقل کرده است. کارشناسان تأکید دارند که این اتفاق یک مورد استثنایی نبوده، بلکه بخشی از الگوی گسترده‌تری از انتقال‌های بزرگ به صرافی‌ها بوده است. فارست بای در این خصوص گفت:

«چند روز پیش از سقوط، در مجموع ۴۳.۶ میلیون توکن OM (به ارزش حدود ۲۲۷ میلیون دلار) به صرافی‌ها منتقل شد؛ این انتقال‌ها یک هشدار جدی درباره‌ی احتمال فروش‌های گسترده بود.»

مینگ وو نیز توضیح داد که سرمایه‌گذاران باید به چنین انتقال‌های بزرگ به‌شدت حساس باشند، چرا که معمولاً به‌عنوان سیگنال هشدار عمل می‌کنند.
در همین راستا، تحلیلگران پلتفرم کریپتوکوانت (CryptoQuant) نیز چند شاخص کلیدی را برای شناسایی این نوع ریسک‌ها معرفی کردند. آنها اعلام کردند:

«در یک ساعت، حجم انتقال توکن OM به صرافی‌ها به ۳۵ میلیون دلار رسید. این در حالی است که در شرایط عادی (به‌جز صرافی بایننس که ذاتاً حجم بالایی دارد)، میانگین انتقالات ساعتی معمولاً زیر ۸ میلیون دلار است. در آن بازه، بیش از یک‌سوم کل توکن‌های OM منتقل‌شده، مستقیماً وارد صرافی‌ها شده بود؛ که این موضوع نشان‌دهنده‌ی یک حجم غیرعادی از ورود به صرافی‌هاست.»

در پرونده Terra/LUNA نیز، پس از سقوط قیمت، کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا (SEC) اعلام کرد که بنیان‌گذار پروژه، دو کوون (Do Kwon) و تیمش:

  • بیش از ۱۰٬۰۰۰ بیت‌ کوین را از خزانه پروژه خارج کرده‌اند.
  • این انتقال‌ها به کیف‌پول‌هایی صورت گرفته که تحت کنترل مستقیم آن‌ها بوده، و سپس به صرافی‌ها منتقل شده‌اند.

این اقدامات بخشی از اتهام‌های حقوقی علیه Terraform Labs و شخص دو کوون بود.

راهکارهای محافظت از سرمایه

پلتفرم CryptoQuant تأکید دارد که سرمایه‌گذاران باید همواره جریان ورود توکن‌ها به صرافی‌ها را زیر نظر داشته باشند؛ چرا که این داده‌ها می‌توانند نشانه‌ای از نوسانات قیمتی شدید در آینده‌ی نزدیک باشند. در همین راستا، اریک هی، مشاور کنترل ریسک، چهار راهکار کلیدی برای رصد به‌موقع این انتقال‌های بزرگ پیشنهاد می‌دهد:

۱. ردیابی زنجیره‌ای (Chain Sleuthing): ابزارهایی مانند Arkham و Nansen امکان ردیابی تراکنش‌های بزرگ و فعالیت کیف پول‌ها را برای سرمایه‌گذاران فراهم می‌کنند.

۲. تنظیم هشدار (Set Alerts): پلتفرم‌هایی مثل Etherscan و Glassnode می‌توانند هشدارهایی درباره‌ی حرکات غیرمعمول بازار ارسال کنند.

۳. بررسی جریان ورودی به صرافی‌ها (Track Exchange Flows): کاربران باید حجم انتقال‌های بزرگ به صرافی‌های متمرکز را به‌دقت رصد کنند.

۴. بررسی وضعیت قفل توکن‌ها (Check Lockups): ابزار Dune Analytics ابزاری مناسب برای بررسی این است که آیا توکن‌های تیم زودتر از موعد در حال آزاد شدن هستند یا خیر.

اریک هی همچنین توصیه کرد که سرمایه‌گذاران باید به ساختار بازار نیز توجه ویژه‌ای داشته باشند. او گفت:

«سقوط OM نشان داد که عمق بازار (Market Depth) مسئله‌ای حیاتی است و نمی‌توان آن را نادیده گرفت. داده‌های Kaiko نشان دادند که عمق سفارش ۱ درصدی در دفتر سفارشات، درست پیش از سقوط، تا ۷۴ درصد کاهش یافته بود. همیشه باید معیارهای نقدشوندگی را در پلتفرم‌هایی مانند Kaiko بررسی کرد؛ اگر عمق ۱ درصدی کمتر از ۵۰۰ هزار دلار باشد، این یک زنگ خطر جدی است.»

از سوی دیگر، فیل فوگل نیز بر اهمیت رصد پلتفرم‌هایی مانند X (توییتر سابق) برای دنبال کردن شایعات یا بحث‌ها پیرامون فروش‌های ناگهانی (dump) تأکید کرد.
او خاطرنشان کرد که تحلیل نقدشوندگی بازار برای ارزیابی این نکته ضروری است که آیا یک توکن توان تحمل فشار فروش سنگین را بدون افت شدید قیمت دارد یا نه.

زنگ خطر پنجم: دخالت صرافی‌های متمرکز

پس از سقوط توکن OM، جی‌پی مالین، مدیرعامل پروژه MANTRA، بلافاصله صرافی‌های متمرکز (CEXها) را مقصر دانست. او ادعا کرد که این سقوط به دلیل «بستن‌های اجباری و شتاب‌زده» معاملات در ساعات کم‌نقدشوندگی رخ داده و صرافی‌ها یا از روی سهل‌انگاری و یا حتی عامدانه باعث این اتفاق شده‌اند. با این حال، صرافی بایننس در پاسخ اعلام کرد که علت اصلی، «لیکوییدیشن‌های بین‌صرافی» بوده است.

جالب اینکه کارشناسان درباره‌ی نقش صرافی‌های متمرکز در این سقوط، نظرات متفاوتی داشتند. فارست بای معتقد است که لیکویید شدن موقعیت‌ها در ساعات کم‌نقدشونده بازار، بحران را تشدید کرد و باعث ایجاد موج دوم از فروش‌های سنگین شد. اریک هی نیز این دیدگاه را تأیید می‌کند. او توضیح داد:

«لیکویید شدن در صرافی‌های متمرکز نقش مهمی در سقوط OM داشت و مثل یک شتاب‌دهنده عمل کرد. وقتی عمق بازار به شدت کاهش یافت، از ۶۰۰ هزار دلار به ۱۴۷ هزار دلار، بسته شدن‌های اجباری معاملات باعث شروع موج پی‌درپی لیکوییدیشن‌ها شد. در عرض ۲۴ ساعت، بیش از ۷۴.۷ میلیون دلار از بازار حذف شد.»

با این حال، مینگ وو نظر متفاوتی دارد و توضیحات مدیرعامل را صرفاً «بهانه» می‌داند. او گفت:

«بررسی بازار مشتقات OM نشان می‌دهد که میزان موقعیت‌های باز در این بازار، کمتر از ۰.۱ درصد از ارزش کل بازار OM بوده. اما نکته‌ی جالب اینجاست که هم‌زمان با سقوط قیمت، میزان موقعیت‌های باز در بازار مشتقه نه‌تنها کم نشد بلکه ۹۰ درصد افزایش یافت.»

به گفته‌ی او، این داده‌ها نظریه‌ی سقوط به‌دلیل لیکویید شدن‌های اجباری را زیر سؤال می‌برد و نشان می‌دهد که در واقع، معامله‌گران و سرمایه‌گذاران هم‌زمان با افت قیمت، موقعیت‌های فروش خود را افزایش دادند.

راهکارهای محافظتی

با وجود اختلاف‌نظرها درباره‌ی نقش صرافی‌های متمرکز (CEXها) در سقوط OM، کارشناسان بر یک نکته‌ی اساسی اتفاق‌نظر دارند: حفاظت از سرمایه‌گذار باید در اولویت باشد. فارست بای در این زمینه توصیه می‌کند:

«سرمایه‌گذاران می‌توانند با محدود کردن استفاده از اهرم مالی (Leverage)، از لیکویید شدن اجباری جلوگیری کنند. همچنین انتخاب پلتفرم‌هایی با سیاست‌های شفاف در زمینه‌ی ریسک، پایش موقعیت‌های باز برای شناسایی ریسک لیکویید شدن، و نگهداری دارایی‌ها در کیف پول‌های غیرحضانتی (self-custody) می‌تواند وابستگی به صرافی‌ها را کاهش دهد.»

اریک هی نیز پیشنهاد می‌کند که سرمایه‌گذاران باید میزان اهرم خود را بر اساس شرایط بازار و نوسانات تنظیم کنند. به گفته‌ی او، اگر ابزارهایی مانند ATR یا Bollinger Bands نشانه‌هایی از بی‌ثباتی بازار نشان دهند، باید میزان ریسک و سرمایه‌گذاری کاهش پیدا کند.

او همچنین هشدار داد که باید از معامله در بازه‌های زمانی کم‌نقدشونده، مانند نیمه‌شب به وقت UTC (ساعت ۳:۳۰ بامداد به وقت ایران)، اجتناب شود؛ چرا که در این زمان‌ها، احتمال لغزش قیمتی (slippage) بسیار بالاست.

سقوط پروژه‌‌هایی مثل مانترا و لونا یک یادآوری جدی است از اینکه در بازار پرنوسان رمزارزها، تحقیق دقیق و مدیریت ریسک، حیاتی هستند. سرمایه‌گذاران با بررسی دقیق توکنومیکس پروژه‌ها، تحلیل داده‌های آنچین و ایجاد تنوع در سبد سرمایه‌گذاری خود می‌توانند از گرفتار شدن در پروژه‌های مشابه جلوگیری کنند. با استفاده از دیدگاه‌های تخصصی ارائه‌شده، این راهکارها می‌توانند سرمایه‌گذاران را در مسیر تصمیم‌گیری‌های هوشمندانه‌تر و امن‌تر در بازار ارزهای دیجیتال راهنمایی کنند.

منبع خبر "ارزدیجیتال" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.