رئیس‌جمهوری که ۲۰ روز بعد از انتصاب ترور شد/چرا ایران در کنفرانس مادرید سکوت کرد؟

تابناک سه شنبه 02 اردیبهشت 1404 - 09:27
با تاثیرگذاری‌ و صحنه‌گردانی‌های آمریکا، اسرائیل و سوریه، در نهایت رینه معوض به ریاست جمهوری لبنان انتخاب شد. اما ۲۰ روز بعد در یک‌عملیات ترور کشته و مجلس لبنان دوباره تشکیل شد.

رئیس‌جمهوری که ۲۰ روز بعد از انتصاب ترور شد/چرا ایران در کنفرانس مادرید سکوت کرد؟

به گزارش خبرنگار فرهنگی تابناک، کتاب «خیلی محرمانه؛ خاطرات حسن تابان‌منش از کودکی تا پایان ماموریت در مصر» نوشته فاطمه ملکی دی ماه ۱۴۰۳ توسط نشر ۲۷ بعثت منتشر و راهی بازار نشر شد و دربرگیرنده خاطرات یکی از مسئولان امنیتی وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران است که بیش از ۳۰ سال با گروهک منافقین، نیروهای حزب توده و معاندین جمهوری اسلامی ایران مبارزه کرده و در سال‌های دفاع مقدس و پس از جنگ ماموریت‌های امنیتی و اطلاعاتی را در خارج از کشور انجام داده است.

چندی پیش مرور و بررسی این‌کتاب را آغاز کردیم که قسمت اول و دوم آن در پیوندهای زیر قابل دسترسی و مطالعه هستند:

«خاطرات ضربه‌زدن به توده در شیراز و شنود از کانال کولر»

«دنبال این‌پرونده را نگیر وگرنه اخراج می‌شوی!/ضربه‌ سپاه به حزب بعث عراق در لبنان»

در ادامه مشروح سومین‌قسمت از بررسی و مرور کتاب «خیلی محرمانه» را می‌خوانیم؛

جنگ داخلی لبنان و کلیدخوردن جدایی حزب‌الله از سپاه

حسن تابان‌منش از روزهای درگیری بین جنبش امل و حزب‌الله در منطقه اقلیم التفاح لبنان این‌روایت را دارد: «حرکت امل با کاتیوشا و توپخانه داپما منطقه را می‌زد. در حرکت امل منابعی داشتم که به ما کد و مواقع گلوله‌باران را می‌دادند. ساختمان‌شان هم روبه‌روی ساختمان ما بود. کدها و زمان گلوله‌باران را به نیروهای حزب‌الله می‌گفتم تا جلوی تلفات بیشترشان را بگیرند.» (صفحه ۲۰۲) 

در خلال همین‌جنگ داخلی بوده که آیت‌الله احمد جنتی، حسین شیخ‌الاسلام و علی‌محمد بشارتی از ایران به لبنان رفتند. همچنین، سپاه و نیروهای حزب‌الله ضربه سختی خوردند چون حزب‌الله مقرهای خود را از دست داد و سوریه وارد معاملات سیاسی لبنان شد. به این‌ترتیب ایران و حزب‌الله از معاملات جنوب لبنان بیرون گذاشته شدند و جبهه امل و سوریه تبدیل به مهره‌های اصلی شدند. آمریکا هم به حمایت از حرکت امل در مقابل حزب‌الله پرداخت. 

این‌اتفاقات تاثیر بدی روی روابط حزب‌الله و سپاه گذاشت و کمی بعد حزب‌الله، جدایی از سپاه را کلید زد. به‌گفته جواهری، حزب‌الله اعلام کرد نمی‌شود به‌طور مستقیم زیر نظر سپاه کار کرد. اتفاق دیگری که در آن‌مقطع رخ داد و حسن جواهری در کتاب خاطراتش روایت کرده، عزل فرمانده وقت سپاه در لبنان و انتصاب فرمانده جدید بود. به این‌ترتیب، خاکسار به ایران فراخوانده، و عسگری فرمانده جدید شد. 

سختی‌های اقتصادی زندگی یک سپاهی در لبنان

راوی کتاب «خیلی محرمانه» می‌گوید در سال‌های ماموریت در لبنان که در محله ضاحیه اقامت داشت، حقوق خود را به ریال دریافت می‌کرد و خبری از حقوق دلاری نبود. به همین‌علت، گاهی برای خرید مایحتاج عمومی زندگی، مبلغی هم به لیر به حقوق او اضافه می‌شد. در مقابل، اعضای سفارت ایران در لبنان،‌ حقوق بهتری دریافت می‌کردند و وضعیتی شبیه وضع جواهری نداشتند. او تا سال ۱۹۹۱ حقوق ارزی نداشت.

رئیس‌جمهوری که ۲۰ روز بعد از انتصاب ترور شد/چرا ایران در کنفرانس مادرید سکوت کرد؟

رون آراد خلبان اسرائیلی، پیش و پس از اسارت

فرار رون آراد و انتشار خبر کشته‌شدن برادر سیدحسن نصرالله

جواهری در خاطراتش اشاره‌ای هم به رون آراد خلبان اسرائیلی دارد که هواپیمایش مورد اصابت قرار گرفت به اسارت حزب‌الله درآمد. در برهه‌هایی، گمانه‌زنی‌هایی می‌شد که بناست حاج‌احمد متوسلیان و همراهانش که به‌ظاهر اسیر شده‌اند ( والبته امروز مشخص است که به شهادت رسیده‌اند) با این‌خلبان مبادله شوند. به‌هرحال جواهری می‌گوید ۲ اردیبهشت ۱۳۶۷ خبر رسید رون آراد از بعلبک فرار کرده و کسی هم از محل اختفا و همدستانش برای فرار خبر ندارد. 

در این‌مقطع زمانی، جواهری شب‌ها به سفارت ایران می‌رفت و اخبار امنیتی را گزارش می‌کرد. پس از یک‌ساعت توقف هم به ضاحیه نزد نیروهای حزب‌الله برمی‌گشت. مقطع زمانی مورد اشاره، دوره‌ای است که ضاحیه در محاصره دشمنان حزب‌الله بود و نیروهای ارتش سوریه با برپایی ایستگاه‌های بازرسی، اجاره ورود هیچ‌گونه تجهیزات و تسلیحاتی را به این‌محله نمی‌دادند. همان‌روزها بود که خبر رسید برادر سیدحسن نصرالله که عضو جنبش امل بود و مسئولیت منطقه شیاه را به عهده داشت، کشته شده است. 

در یکی از رفت و آمدهای جواهری، خوردن به پست بازرسی جنبش امل باعث شد توسط نیروهای این‌جنبش دستگیر و به مقر آن‌ها منتقل شود. او و همراهانش یک‌ساعت در مقر جنبش امل ماندند تا نبیه بری رهبر گروه مورد اشاره، دستور آزادی‌شان را صادر کرد. لبنان در آن‌مقطع رئیس‌جمهور نداشت و به‌اصطلاح حکومت ملوک‌الطوایفی در آن‌ حاکم بود که هر گروه، بخشی از کشور را در اختیار داشت. حزب‌الله هم هرچه‌ بیشتر مقابل اسرائیل قد علم می‌کرد، قدرت بیشتری پیدا می‌کرد. 

راه‌اندازی دوباره تشکیلات از صفر

با رسیدن سال ۱۳۶۷، میشل عون با پشتیبانی فرانسه و ارتش لبنان، جنگ با سوریه را آغاز کرد. بهانه شروع جنگ نیز به‌تعبیر جواهری، حمله به نیروهای سوری بود اما در اصل مناطقی از لبنان بود که گلوله‌باران می‌شد. جواهری مهرماه ۶۷ به ایران بازگشت و به‌دلیل سانحه تصادف خودرو با موتورسیکلتش، پرواز بازگشت به لبنان را از دست داد و چندماهی خانه‌نشین شد تا بهبود پیدا کند. او در این‌فرصت دبیرستان خود را تمام کرد و کنکور داد. سپس راهی لبنان شد و متوجه شد سپاه و حزب‌الله از نظر ساختار کاری از یکدیگر جدا شده‌اند. از تشکیلات مخفی و اطلاعاتی خودش هم که با سازماندهی او ساخته و پرداخته شده بود، چیزی باقی نمانده است. به این‌ترتیب متوجه شد باید کار را از صفر شروع کند. 

آموزش و پشتیبانی جنبش امل/احمد کاظمی از همه فعال‌تر بود

اتفاق مهم بعدی، رحلت امام خمینی (ره) بود که پس از چندماه از گذشت آن، نبیه بری رهبر جنبش امل به ایران سفر و درخواست آموزش و پشتیبانی از نیروهایش را نزد فرماندهان سپاه مطرح کرد. به این‌ترتیب «محسن رضایی، احمد کاظمی، علی فضلی، محمدجعفر اسدی، غلامرضا محرابی، علی فدوی و امیرعلی امیری را با مسئولیت احمد غلام‌پور به لبنان فرستاد و فرماندهان به بعلبک رسیدند.» (صفحه ۲۲۲)

در این‌سفر فرماندهان سپاه به لبنان، جواهری نقش راهنمای آن‌ها را به عهده داشت و در دیداری که با فرماندهان جنبش امل ترتیب داده شده بود، برادر سیدحسن نصرالله را شناخت و به او گفت که خبر کشته‌شدنش را شنیده است. واکنش این‌فرمانده جنبش امل نیز خنده و شوخی بود. نکته جالبی که حسن جواهری در خاطرات خود از این‌سفر فرمانده سپاه به لبنان دارد، این است که شهید احمد کاظمی در بازدید از مراکز مختلف، از دیگران فعال‌تر بود. 

حسن تابان‌منش که سال‌ها در حزب‌الله کار کرده و همه تشکیلات و سازماندهی‌اش را می‌شناخت، با ورود به جنبش امل و شروع فعالیت در این‌سازمان، همه‌چیز را تازه یافت. نظم و نظام و اصطلاحا دیسیپلین خاصی برقرار نبود و جواهری همه‌چیز را در امل، آشفته دید. در آن‌دوره، جنوب لبنان و بخشی از بیروت غربی و بقاع در اختیار جنبش امل بود و دولت سوریه نیز با آن‌ها همکاری داشت. نکته‌ای که جواهری درباره ویژگی‌های آن‌روز جنبش امل در خاطراتش بیان کرده و در حکم مقایسه با نیروهای حزب‌الله است، از این‌قرار است که فساد و رشوه بین املی‌ها زیاد بود و نیروهای این‌جنبش، بین راه‌ها اقدام به برپایی ایست بازرسی کرده و از مردم پول می‌گرفتند. در سنگرهای نظامی‌شان هم مشروب و فساد اخلاقی بیداد می‌کرد. 

آشنایی بیشتر حسن جواهری با ساختار جنبش امل به این‌جا رسید که متوجه شد از نظر اطلاعاتی، ضعف‌های زیادی دارند. مرکز امل در آن‌مقطع، دیرانی بود و همین‌مساله جغرافیایی باعث شده بود نفوذی‌های زیادی از نیروهای مسیحی و اسرائیلی و به‌قول جواهری، «حتی فلسطینی» بین‌شان نفوذ پیدا کنند. بنای سپاه در آن‌روزها بر این شد که با امل، تعامل و همکاری بیشتری داشته باشند اما نه این‌که حزب‌الله فدای جنبش امل شود چون این‌سازمان به‌دلیل نفوذی‌های زیادی که در آن رخنه کرده بودند، چندان قابل اعتماد نبود. جواهری همزمان با آموزش‌ها و سازماندهی‌هایش در امل، تشکیلات خود را هم سازمان می‌داد و نفوذی‌هایی را بین نیروهای اسرائیلی و آمریکایی هدایت می‌کرد. 

در ادامه مسیر حوادث، کنکوری که جواهری پیش از رفتن دوباره به لبنان در آن شرکت کرده بود، به نتیجه رسیده و خانواده‌اش ضمن تماس از ایران، خبر قبولی‌اش در دانشگاه را دادند. اما چون در ماموریت لبنان به سر می‌برد، نمی‌توانست در دانشگاه شرکت کند. در نتیجه درخواست مرخصی داد. وقتی مسئول اطلاعات سپاه در لبنان از مرخصی برگشت، کارها را به او سپرد و فرصت پیدا کرد تا تشکیلات اطلاعاتی سپاه در لبنان را تقویت کند. او مسئولان اطلاعات مناطق را انتخاب کرده و به آن‌ها ماموریت‌هایی را محول کرد. 

رئیس‌جمهوری که ۲۰ روز بعد از انتصاب ترور شد/چرا ایران در کنفرانس مادرید سکوت کرد؟

میشل عون در سال‌های دوستی با حزب‌الله؛ دیدار با سیدحسن نصرالله

حمایت‌های فرانسه از میشل عون و عقب‌نشینی سوریه

با شدت‌گرفتن درگیری‌های میشل عون و ارتش سوریه، نیروهای سوری به نزدیکی جبل رسیدند. در چنین‌شرایطی فرانسه احساس خطر کرده و ناو جنگی کلمانسو را به سواحل لبنان فرستاد. همراه این‌آرایش جنگی، این‌پیام تهدید نیز به دست نیروهای سوری رسید که اگر پای خود را به بیروت بگذارند، با پاسخ شدید فرانسه روبرو می‌شوند. به این‌ترتیب و با اعلام جنگ فرانسه، سوریه عقب‌نشینی کرد. حال و هوایی که حسن جواهری در خاطراتش از آن‌روزهای لبنان تشریح می‌کند، این است که این‌کشور به حال خود رها شده بود و شهرداری بیروت برای یک‌سال دست به نظافت این‌شهر نزده بود. 

وقتی کویتی‌ها زندگی مردم لبنان را مختل کردند

سال ۱۳۶۹ آمریکا عملیات طوفان صحرا را علیه صدام حسین شروع کرد که کشورهای عرب برای طراحی این‌عملیات، حدود ۶۰ میلیارد دلار به آمریکا اجرت دادند. اما آمریکا در مقابل، دست صدام را باز گذاشت. صدام هم با همکاری آمریکا و نیروهای سازمان مجاهدین خلق، عده زیادی از شیعیان را دستگیر و قلع و قمع کرد. تحلیل جواهری از این‌ماجرا این است که دولت ایالات متحده می‌ترسید کشورهای عربی به‌سمت ایران متمایل شوند و یا این‌که عراق به عربستان که متحد مهم آمریکا بود، حمله کند. جواهری همچنین معتقد است تغییر رویکرد خصمانه آمریکا نسبت به صدام و ایستادنش در کنار او، برای جلوگیری از روی کار آمدن یک‌دولت دینی دیگر مثل ایران در منطقه بود. 

با حمله صدام به کویت و سپس انجام طوفان صحرا، سیل مهاجران کویتی به لبنان آغاز شد که گستردگی جمعیت‌شان باعث شد اوضاع معیشتی مردم لبنان به هم ریخته و قیمت اجناس و مسکن افزایش پیدا کند. 

تشکیل مجلس لبنان با فشار آمریکا/رئیس‌جمهوری که ۲۰ روز بعد ترور شد

اوضاع به‌هم‌ریخته لبنان در روزهای پس از طوفان صحرای آمریکایی، به فرار میشل عون که رئیس‌جمهور محسوب می‌شد، انجامید و لبنان دوباره بدون رئیس‌جمهور ماند. آمریکا در ادامه فشار آورد تا مجلس لبنان تشکیل شود و این‌اتفاق افتاد. در لبنان، رئیس‌جمهور با توافق طوایف مختلف انتخاب می‌شود اما سوریه و اسرائیل هم نقش مهمی را درانتخاب این‌مهره سیاسی ایفا می‌کردند. 

با تاثیرگذاری‌ و صحنه‌گردانی‌های آمریکا، اسرائیل و سوریه، در نهایت رینه معوض به ریاست جمهوری لبنان انتخاب شد. اما ۲۰ روز بعد در یک‌عملیات ترور کشته و مجلس لبنان دوباره تشکیل شد. این‌بار با فشارهای سوریه، الیاس هراوی به ریاست جمهوری انتخاب شد که این‌انتخاب به یکپارچگی و اتحاد انجامید و همه احزاب و گروه‌ها، مبارزه علیه رژیم صهیونیستی را شروع کردند. حسن جواهری می‌گوید در آن‌روزها، نیروهای مقاومت سوریه، حزب‌الله و ایران، احزاب اسلامی و حتی جریانات مسیحی ضد اسرائیل قدرتمندتر شده و دامنه فعالیت‌شان گسترده‌تر شد. در چنین‌شرایطی که دیگر لبنان درگیر جنگ داخلی نبود، جواهری شروع به نفوذ بین فلسطینی‌ها کرد و راه ورود به مخیمات فلسطینی برای سپاه باز شد. 

رئیس‌جمهوری که ۲۰ روز بعد از انتصاب ترور شد/چرا ایران در کنفرانس مادرید سکوت کرد؟

نمایی از کنفرانس مادرید؛ جورج بوش پدر و بنیامین نتانیاهو در تصویر دیده می‌شوند

چرا ایران در نشست مادرید سکوت کرد؟

حادثه مهم بعدی در تاریخی که حسن جواهری روایت‌گر آن است، کنفرانس صلح مادرید در سال ۱۹۹۱ است که با میزبانی اسپانیا و حمایت مشترک آمریکا و شوروی برگزار شد. جواهری در کتاب «خیلی محرمانه» علت سکوت ایران در این‌کنفرانس را به‌طور خلاصه بیان کرده است. او می‌گوید در این‌کنفرانس، همه دنبال صلح بودند و حتی سوریه هم اجازه نداد کسی جلوی انعقاد قرارداد مادرید را بگیرد. ایران هم در موقعیتی نبود که به‌تنهایی جلوی امضای قرارداد را بگیرد. در نتیجه سکوت کرد. 

پس از امضای پیمان مادرید که در نهایت به پیمان اسلو در سال ۱۹۹۳ انجامید، شرایط رکود و نخوت در کارهای اطلاعاتی ایجاد شد و جواهری هم که به روزهای پایانی ماموریت خود در لبنان نزدیک می‌شد، تمایلی به ماندن نداشت. در نتیجه مردادماه ۱۳۷۰ به ایران بازگشت. 

صادق وفایی

ادامه دارد ...

منبع خبر "تابناک" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.