اسفندماه گذشته در هنگامه تشییع پیکر شهید سیدحسن نصرالله، دبیرکل فقید حزبالله لبنان موسیقی خاصی در فضای این مراسم شنیده شد که توجهها را به سوی خود جلب کرد؛ کاربری در شبکه اجتماعی ایکس (توئیتر) نوشته بود: «نه، این فقط یک موسیقی نیست، بلکه تشییعی در قالب یک موسیقی است.» این موسیقی از آلبوم «سیدالامه» ساخته کارن همایونفر بود که برای این مراسم تنظیم شد.
به گزارش ایسنا، همایونفر خود درباره این آلبوم موسیقی گفته که؛ «این آلبوم فقط سوگ نیست، ترکیبی از سوگ، امید، حماسه و انتظار است و همین باعث میشود که به دل بنشیند چرا که نه سوگش آنقدر است که مخاطب را به زانو در بیاورد و نه اینکه امید را از شما بگیرد و این ویژگی شاخصی است.»
موفقیت آلبوم «سیدالامه» موجب شد کارن همایونفر، آهنگساز برجسته سینما و تلویزیون ایران، برنده جایزه یازدهمین چهره هنر انقلاب اسلامی شود؛ مراسمی که حوزه هنری انقلاب اسلامی، امسال آن را برای یازدهمین دوره برگزار کرد. چهره سال هنر انقلاب با نظرخواهی از خبرگان و نخبگان هنر انقلاب اسلامی و از میان ۵ نامزد انتخاب میشود. آیین اختتامیه هفته هنر انقلاب اسلامی روز یکشنبه ۳۱ فروردین در تالار اندیشه حوزه هنری، برپا بود.
آنچه در پی میآید نظر چند تن از اهالی فرهنگ و هنر است که در مراسم تشییع پیکر سید مقاومت در بیروت حضور داشتند و آثار ساخته شده کارن همایونفر برای این آیین را با حال و هوای اصلی تجربه کردند. صحبتهای آنان این موضوع را بیشتر نشان میدهد که چطور کارن همایونفر با این آلبوم امسال برازنده چهره هنر انقلاب بود.
۵ موسیقی تشکیل دهنده آلبوم «سیدالامه»، بنمایه سوگ دارند. ملودیهای برگرفته از سنتهای تعزیه و نغمههای آیینی جنوب لبنان، بافت صوتی ارکسترال و هارمونیهای تلخ اما باشکوهی را شکل میدهند که مخاطب را نه صرفاً در معرض شنیدن، بلکه در آستانه تأمل قرار میدهند. در این میان، نقش سازهای زهی در ایجاد حس تعلیق و بغض فروخورده و ورود سازهای بادی در لحظات اوج، با مهارت و پختگی دراماتیک طراحی شده است.
همه آنهایی که این موسیقی پرسوگ اما پررنگ از مقاومت را شنیدهاند، تحتتاثیر قرار گرفتند اما قطعا حال و هوای شنیدن این اثر در میانه مراسم تشییع سیدمقاومت، متفاوت بوده است.
راحله امینیان، مجری صدا و سیما از افرادی بود که توانست خود را برای این مراسم به بیروت برساند؛ او درباره حال و هوای این موسیقی در میانه آن مراسم گفت: هنوز هیچکس نمیتوانست به طور کامل باور کند که سید حسن نصرالله دیگر در میان ما نیست. اما در آن لحظهها، بهت و بغضها در یک آن به اشک تبدیل شد.
او ادامه داد: موسیقی که پخش شد، به طرز عجیبی همه چیز در آن لحظه معنا یافت؛ در چنین لحظاتی، هنگامی که همه بغض دارند، همیشه دنبال چیزی میگردند که بتوانند آن حس را از دل بیرون بیاورند؛ چیزی که بهانهای باشد برای آرامش و اشک ریختن. موسیقی همان بهانه بود. موسیقی در آن لحظات بیش از یک هنر بود؛ به زبان دیگر، تبدیل به رسانهای قدرتمند شد که تمامی احساسات مشترک را منتقل میکرد. موسیقیای که هر نت آن برآمده از تفکر و احساس عمیق هنرمند بود، توانست غم و اندوه جمعی را به بهترین وجه بیان کند.
امینیان همچنین گفت: این موسیقی به قدری تأثیرگذار بود که نه تنها در روز، بلکه بعد از تشییع سید حسن نصرالله در خیابان و در کنار مزار ایشان پخش میشد. هر بار که آن موسیقی به گوش میرسید، دوباره آن روز، آن غم و آن لحظات پر از احساس را به یاد میآورد. موسیقی به نوعی شناسنامه سید حسن نصرالله شد، نشانهای که نام او را برای همیشه در دل خود جاودانه کرد. این موسیقی تبدیل به یک زبان مشترک شد که احساسات مشترک را در میان تمامی کسانی که در مراسم تشییع حضور داشتند، یکسان ساخت.
سیدمحمدعلی صدرینیا نیز که سابقه ساخت مستندهایی درباره جبهه مقاومت را دارد، فراتر از بیان احساسات از جنبه دیگری به این موسیقی پرداخت و گفت: این موسیقی به بخشی از هویت این آیین بدل شد. صدای همایونفر، دیگر صدای یک اثر موسیقایی نبود؛ صدای یک جمع بود، صدای یک ملت.
حتی در آیینهایی که پس از تشییع سیدحسن نصرالله برگزار میشد، باز هم همان نغمه به گوش میرسید؛ در میان ناله و حماسه. اکنون با حسرتی شیرین به آن لحظهها میاندیشم. اینکه چگونه یک اثر هنری میتواند در دل یک حماسه، چنین جاودانه شود.
به باورم، این اتفاق صرفاً حاصل استعداد فردی نبود. دو عامل کنار هم قرار گرفتند؛ نخست، درک و تدبیر برگزارکنندگان مراسم که بهجای بهرهگیری از قطعات آماده، خواستند یک موسیقی تازه و مختص آن لحظه پدید آید؛ و دوم، حسی که از دل آقای همایونفر برخاسته بود. ترکیب این دو، بدل به رویدادی یگانه شد؛ اتفاقی که صدا شد، بغض شد، اشک شد، و در جان مردم نشست. اتفاقی که این روزها، با هر شهیدی که بر دوش مردم میرود، دوباره تکرار میشود.
محبوبه سادات رضوینیا، نویسنده کتاب «عائده» هم در این مراسم تشییع حضور داشت؛ کتابی که خاطرات عائده سرور، مادر یکی از شهدای حزبالله لبنان (علی عباس اسماعیل) را مرور میکند. او درباره «سیدالامه» که در محل تشییع پیکر پاک شهید سیدحسن نصرالله شنیده بود، نیز گفت: «وقتی موسیقی پخش شد، اصلاً نمیدانستم که این موسیقی ساخته ایرانیهاست. خود لبنانیها به ما میگفتند که این موسیقی را ایرانیها ساختهاند.
در همان روزها، وقتی در بیروت بودم، میدیدم که مردم در جاهای مختلف این موسیقی را گوش میدهند و از خود لبنانیها میشنیدم که میگفتند: داریم میشنویم این موسیقی از ایران است. برای من این خیلی جالب بود، چون موسیقیای که ساخته شده بود، کاملاً با فضای تشییع همخوانی داشت. یک موسیقی فاخر و زیبا بود که به دل مینشست.