به گزارش گروه آنلاین روزنامه دنیای اقتصاد؛ گفتوگو با دکتر علی کریمیراد، فارغالتحصیل دانشگاه بریتیشکلمبیا و پژوهشگر اقتصادی در ایالاتمتحده آمریکا ما را به جاهای جالبی برد؛ از نظریات اقتصاد کلان و بازاندیشی در نقش دولت و جایگاه تجارت آزاد در نقشه امنیت ملی تا تبعات جنگ تعرفهای ترامپ.
در سادهترین مدل اقتصاد، دولت نداریم، درنتیجه هزینههای ناشی از دولت نیز به صفر کاهش خواهد یافت. دریافت مالیات نیز بهتبع آن متوقف خواهدشد. در چنین فضایی وضع تعرفه بر تجارت نیز توجیه اقتصادی نخواهد داشت. در چنین شرایطی بهترین تخصیص منابع، در اولویت قرارگرفتن مزیت نسبی است، به اینمعنی که تولید محصول با پایینترین قیمت در هر منطقه از دنیا در اولویت قرار گیرد. به بیان دیگر در سادهترین مدل اقتصادی، تخصیص بهینه منابع در اولویت قرار خواهد گرفت. در چنین شرایطی عبارت کارآیی و تقسیم نهادههای تولید در کارآمدترین حالت ممکن موردتوجه قرار خواهدگرفت.
با توجه به موضوعات مطرحشده این شبهه مطرح میشود که اگر متوسط نرخ مالیات در آمریکا حدود 19درصد برآورد میشود، متوسط تعرفه 3درصدی برای واردات کالای خارجی به این کشور، چندان هم منطقی نیست. ازمجموع موارد یادشده میتوان اینطور نتیجه گرفت که تصمیم رئیسجمهوری ایالاتمتحده مبنیبر وضع تعرفه بر واردات کالا به این کشور، اقدامی بدون فکر و هیجانی نیست. بدونتردید دونالد ترامپ و دولت وی، رفتار متفاوتی از سیاستمداران روزمره از خود بروز میدهند، اما این هیجان بهمنزله اجرای اقدامات بدون فکر و بدون پشتوانه فکری و اقتصادی نیست.
تغییر در نظم و سیاست حاکم بر اقتصاد بینالملل، منوط به چند ماه اخیر و پس از روی کار آمدن دوباره دونالد ترامپ در آمریکا نیست. این تغییر در بلندمدت حاصل شدهاست. در 2 تا 3 دههقبل سیاست برقراری تعامل دوستانه با چین و روسیه در دستور کار قدرتهای غربی بود، به اینمعنی که کشورهای یادشده به بخشی از زنجیره تولید و تجارتجهانی تبدیل شوند. گرهخوردن منافع اقتصادی چین و روسیه به آمریکا بهعنوان عامل مثبت در روابط سیاسی کشورهای یادشده مطرح بود، بههمیندلیل نیز کشورهای غربی روی گشادهای نسبت به روسیه و چین داشتند تاجاییکه چین بهکارخانه تولید دنیا تبدیل شد. در چنین فضایی این احتمال میرفت که توسعه اقتصادی به توسعه سیاسی نیزختم شود. درهمینحال تنشهای میان حزب حاکم در چین و دنیای غرب مرتفع خواهدشد. بااینوجود در دوره ریاستجمهوری شیجینپینگ در چین، همگرایی سیاسی میان چین و آمریکا، حاصل نشد. این واگرایی در دوره همهگیری کووید- 19 شدت گرفت. بهعلاوه آنکه تمهیدات دولت چین برای جلوگیری از گسترش بیشتر این ویروس، زنجیره تامین تولید در دنیا را با مشکلاتی مواجه کرد. این مشکلات به افزایش دوچندان تورم در اقتصاد آمریکا و کشورهای غربی منتهی شد. در این میان بدهبستان میان کارآیی و پایداری سیستم موردبازبینی قرارگرفتند، به اینمعنی که اگر شما خواستار ارتقای مقاومت یک سیستم به شوکها هستید، گاهی ناچار به کاهش کارآیی خواهید شد. افت کارآیی در چنین فضایی بهمنزله پرداخت هزینه مقاومت است.
مشروح این گفتگو را اینجا بخوانید.