به گزارش "ورزش سه"، ستارههای دهه هشتاد و نود استقلال یکی پس از دیگری به این تیم پیوستند. این پیوستنها در ابتدا امیدهای زیادی را در دل هواداران زنده کرد اما به مرور زمان و با افت کیفیت نتایج، این ستارهها از سوی هواداران سلب اعتماد شدند و در نهایت از جمع آبیها فاصله گرفتند. مدیران محبوب دهه هشتاد مانند فتحاللهزاده هم شاهد جدایی استراماچونی و حواشی پس از آن بودند. مربیانی نظیر علیرضا منصوریان، محمود فکری، جواد نکونام و فرهاد مجیدی نیز در این مدت سرمربیگری کردند. تنها فرهاد مجیدی بود که با کسب قهرمانی توانست به نوعی به خیر و خوشی برگردد. در آینده، بسیاری از نفرات دیگر این تیم مانند نوازی و بختیاریزاده که به عنوان مربی موقت در سکوت از تیم محبوبشان فاصله گرفتند، موجب ایجاد شکاف بیشتری میان آبیها و ستارههای محبوبشان شدند.
استقلال در لیگ 1391-1392 یکی از پرستارهترین تیمهای تاریخ باشگاه را در اختیار داشت. در این بازه زمانی، بازیکنان بزرگی نظیر مهدی رحمتی، خسرو حیدری، امیرحسین صادقی، حنیف عمرانزاده، پژمان منتظری، جواد نکونام، مجتبی جباری، آندرانیک تیموریان، فرهاد مجیدی، آرش برهانی و سیاوش اکبرپور در این تیم حضور داشتند. این ترکیب میتوانست مستعدترین تیم برای آیندهسازی باشگاه از لحاظ پشتوانه فنی-مدیریتی باشد اما در عمل، حضور این ستارهها نتوانست کمکی به استقلال کند و هر کدام به شکلی از تیم جدا شدند.
اگر به این لیست نگاهی بیاندازیم، متوجه میشویم که به جز مهدی رحمتی که هنوز هم میتواند گزینهای برای نیمکت استقلال باشد و البته در حال حاضر از نظر رزومه و حمایت هواداران شرایط مساعدی ندارد، سایر نفرات مانند فرهاد مجیدی هم مسیرشان به گونهای پیش رفته که نمیتوانند گزینه اول برای نیمکت استقلال باشند. مجتبی جباری اکنون در مسیری قرار دارد که یا به جمع دیگر نفرات پیوسته و یا به عنوان ناجی استقلال در این فصل کابوسوار شناخته خواهد شد.
با بررسی دقیقتر، درمییابیم که خسرو حیدری با توجه به حضورش در فوتبال پایه، حنیف به عنوان دستیار سعید اخباری در چادرملو، آندرانیک در تیم ملی، پژمان منتظری که هنوز رزومه کافی برای فعالیتهای آکادمیک مربیگری ندارد، سیاوش و آرش برهانی با حضور نوسانی در فوتبال پایه و لیگهای یک و دو و امیرحسین صادقی هیچکدام شرایط لازم را برای حضور در نیمکت استقلال ندارند. شاید بهتر باشد استقلالیها سیاستهای چندین ساله را کنار گذاشته و از پیشکسوتان محبوبشان در کنار مربیانی با پتاسیل قهرمانی و رزومهای در حد و اندازه این تیم استفاده کنند. آنها در سالهای گذشته بیشتر در جایگاه مربیگری و سرپرستی و دیگر عناوینی که به آرامش تیم کمک میکند ضعف داشتند و اکنون میتوانند از بازیکنانی که روزی ورزشگاه را پر میکردند برای شکوفایی دوباره این باشگاه استفاده کنند.
تمام این مسائل به جمعبندی مشخصی منجر میشود. مجتبی در مسیری گام برداشته که همتیمیهایش با محبوبیتهای مختلف روزهای تلخ و شیرینی را تجربه کردند. روزگاری هورا کشیدن و بنرهای حمایتی برای آنها به وفور وجود داشت اما در نهایت با خشم و اعتراض هواداران جدا شدند. او برای آبیها بازیکنی بود که سالها همواره مورد قیاس قرار میگرفت و حالا هیچکس نمیخواهد چهره محبوبش به سرنوشت ستارههایی مانند فکری، نکونام و منصوریان دچار شود. مجتبی باید قدمهایش را با احتیاط بردارد و در تصمیماتش رویاپردازی نکند. همانطور که در سالهای فوتبالیاش باهوش عمل کرده و با اعتماد به نفس بالا مسیر درستی را طی کرده است.
هواداران استقلال باید برای ما بنویسند. حضور مجتبی جباری در این مقطع فصل و شرایط کنونی تیم، از خودگذشتی است که ممکن است به نفع تیم تمام شود یا به شکست بزرگ و ناکامی منجر گردد. آیا او قربانی جدید نیمکت استقلال خواهد شد یا در صورت شکست، مسئولیت به دوش او نخواهد بود و تنها روند ناموفقش در این مسیر به چشم خواهد آمد؟