به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، هوش مصنوعی دیگر صرفاً یک فناوری آیندهنگرانه نیست؛ حالا کنار دست ماست، در کارخانهها، بانکها، فروشگاهها، و حتی پشت فرمان ماشینها. آنچه برای بسیاری امید به پیشرفت بود، برای برخی دیگر به کابوسی بدل شده: بیکار شدن میلیونها نفر، افزایش شکاف طبقاتی، و شکلگیری نوعی جدید از «بردگی دیجیتال». آیا بازار کار ایران برای این تغییرات آماده است؟ پاسخ کوتاه: نه.
در ایران، مشاغل کممهارت بیشترین سهم را در اشتغال دارند؛ از کارگران انبار و فروشگاه گرفته تا کارکنان ادارات دولتی و خصوصی. اتوماسیون و هوش مصنوعی دقیقاً همین دستهها را هدف قرار دادهاند. مثلاً با ورود سامانههای هوشمند پاسخگویی، هزاران منشی و اپراتور دیگر نیازی به حضور فیزیکی ندارند. در صنایع بستهبندی و تولید، رباتهایی که خسته نمیشوند، جای نیروی انسانی را گرفتهاند.
در حالیکه کشورهایی مانند آلمان، کره جنوبی یا حتی هند، در حال تنظیم مقررات و بازآموزی نیروی انسانی برای مواجهه با عصر جدید هستند، ایران هنوز به مرحلهای نرسیده که حتی پیامدهای این تغییر را درک کند. نه برنامهای برای ارتقای مهارت کارگران داریم، نه صندوق حمایتی برای بیکاران تکنولوژیزده.
مثلا در طرح تحول دیجیتال وزارت صمت، هیچ اشارهای به آموزش مجدد نیروهای حذفشده از بازار کار نشده است.
جالب اینجاست که هوش مصنوعی هم میتواند ناعادلانه باشد. الگوریتمهایی که بر اساس دادههای نابرابر آموزش دیدهاند، میتوانند در استخدام یا ارزیابی عملکرد، تبعیض قائل شوند. نتیجه؟ کارگران کمسواد یا زنان و اقلیتها بیشتر در معرض حذف قرار میگیرند.
چین با توسعه مهارتهای دیجیتال در بین کارگران کارخانهای، توانسته بخشی از نیروی انسانی را با ماشینها همسو کند. در مقابل، مکزیک با فقدان سیاستگذاری درست، شاهد افزایش بیکاری، مهاجرت و نارضایتی عمومی بوده. ایران در کدام مسیر قرار دارد؟
یکی از ترسناکترین سناریوها، نه بیکاری بلکه «بیشکاری» است. وقتی انسان با ماشین رقابت میکند، باید بیشتر، سریعتر و بیوقفه کار کند. دورکاریهای بدون مرز، زمان کاری سیال، و نظارت لحظهای، کارگر را به بردهای دیجیتال تبدیل کرده است.
ایران به نقطهای رسیده که نه میتواند جلوی موج هوش مصنوعی را بگیرد، نه خودش را برای سواری روی این موج آماده کرده. اگر سیاستگذاری، آموزش، و عدالت اجتماعی جدی گرفته نشوند، آیندهی بازار کار نه فقط بیکار، بلکه بیانسان خواهد بود.