به گزارش خبرورزشی، در اینتر، دو شکست پیاپی اتفاقی نادر است — چیزی که از دو سال پیش تجربه نشده بود.
همین کافیست تا بفهمیم با یک لحظهی عادی طرف نیستیم. همهچیز از حالت طبیعی خارج شده و همانطور که بارلا گفته: «باید حتی آنچه را نداریم، خرج کنیم.»
اینزاگی واکنش نشان داده. بلافاصله بعد از دربی، سکوت رختکن را شنید، چهرهها را دید، و تصمیم گرفت تمرین روز بعد لغو شود. حالا وقت تمرین ذهن است، نه فقط بدن. اگرچه دقایق بالای بازی قطعاً بیتأثیر نیست، اما مشکل فقط فیزیکی نیست.
دیروز در کمپ، شوخی میچرخید: «ما در دقیقه ۹۴ بازی با بولونیا شکست خوردیم، نه در دربی!» اشاره به گل اورسولینی. انگار بگویند اگر آن بازی را در وقت قانونی برده بودیم، شاید مقابل میلان نتیجه فرق میکرد. اما حالا «اگر» فایده ندارد. فقط باید دوباره شروع کرد.
امروز، اینزاگی تیم را در آپیانو جمع میکند تا هم دربارهی دربی صحبت کند، هم دربارهی رم. هدف روشن است: بازگشت بازیکنان مصدوم، بدون عجله برای جلوگیری از مصدومیت مجدد، و آمادهسازی ابزارهای کلیدی.
به همین دلیل، دیروز دومفرایس، زیلینسکی و تورام به کمپ آمدند. هیچ استراحتی برایشان نبود؛ تمرین اضافه انجام دادند. وضعیت فعلاً این است: دومفرایس و زیلینسکی احتمالاً مقابل رم در ترکیب نیستند، اما در جریان بازی به میدان خواهند رفت. تورام کمی عقبتر است، و اگر مشکلی پیش نیاید، مستقیماً برای بارسلونا برمیگردد — برای بازی در ترکیب اصلی.
این بازگشتها حیاتیاند. چون در اینتر، همه جایگزین ندارند. فاصلهی بین نفرات اصلی و نیمکت در بعضی پستها بسیار زیاد است؛ اختلافی که در بازی با بولونیا و میلان آشکار شد. دومفرایس جایگزین ندارد، بهخصوص با دارمیانی که افت کرده. زیلینسکی میتواند استراحتهایی به هافبکها بدهد، حتی به چالهاناوغلو، بدون اینکه پای آسلانی وسط بیاید. و در حمله، تورام و لائوتارو کیلومترها جلوتر از بقیهاند.
بنابراین، از اینجا به بعد، مسیر عوض میشود. مخصوصاً در ماه مه. اینزاگی گفته: «همهی بازیها برای ما مثل فینال جام جهانیاند» و اشتباه نمیکند. اینتر دیگر جایی برای خطا ندارد.
سه بازی کلیدی در پیش است: رم، بارسلونا، و سپس هلاس ورونا. بعد از آن، ترکیب اصلی تثبیت میشود. از بازی برگشت با بارسلونا، فقط بهترینها به میدان میروند. اگر اینتر بخواهد روز ۳۱ مه در مونیخ حضور داشته باشد، فقط با بهترینها ممکن است.
چون اینتر نشان داده برای اجرای بازیاش، به سطح بدنی بالا و بازیکنان کلیدیاش وابسته است. اگر نه، تیم آسیبپذیر میشود — تیمی که نمیتواند نقشی متفاوت از بازی همیشگیاش اجرا کند. شاید برای چند دقیقه در یک بازی (مثل بایرن) بتواند مدلش را تغییر دهد، اما نه بهعنوان سبک اصلی.
هدف روشن است: فرار از کابوس بدون جام.
بازیکنان حالا بیشتر از آنکه از ۵۱ بازی انجامشده لذت ببرند، فشارش را حس میکنند. اینزاگی باید جو تیم را تغییر دهد — و شاید تکیه کند به تنها آماری که هنوز امید میدهد: او با اینتر، هرگز سه شکست پیاپی نداشته است.