به گزارش افکارنیوز، آغاز دور جدید مذاکرات فنی میان ایران و آمریکا در مسقط، بهظاهر گامی مثبت در مسیر دیپلماسی است، اما در واقع ورود به عرصهای پر از چالشهای حساس و خطوط قرمز استراتژیک محسوب میشود. حضور چهرههایی مانند تختروانچی، غریبآبادی و مایکل آنتون نشاندهنده جدیت دو طرف در پرداختن به جزئیات فنی است که میتواند منبع اصلی تنشها باشد.
موضوعاتی مانند سطح غنیسازی، نحوه بازرسیها، نقش آژانس بینالمللی انرژی اتمی و تأمین سوخت از خارج کشور، در کنار رفع مؤثر و تضمینشده تحریمها، نهتنها مسائل فنی بلکه موضوعات سیاسی حساسی هستند که مستقیماً با منافع ملی ایران گره خوردهاند. در این میان، اظهارات برخی مقامات آمریکایی مبنی بر توقف کامل غنیسازی در ایران، نشان از دیدگاههای متناقض و فشارهای سیاسی دارد که میتواند روند مذاکرات را به بنبست بکشاند.
برای ایران، ادامه غنیسازی اورانیوم نه یک انتخاب، بلکه یک اصل تثبیتشده در سیاست ملی است. تجربههای گذشته و ساختار حقوقی و فنی برنامه هستهای کشور، این رویکرد را تقویت کرده است. در این شرایط، هرگونه فشار برای توقف غنیسازی میتواند مذاکرات را به مسیر تنشآفرین سوق دهد.
اگرچه برگزاری نشستهای فنی میتواند به تقویت اعتمادسازی کمک کند، اما بدون تعیین چارچوبهای سیاسی مشخص و احترام متقابل به اصول بنیادین هر دو طرف، خطر تقابل فنی به جای تفاهم فنی بسیار جدی است. آژانس بینالمللی انرژی اتمی میتواند نقش میانجی فنی را ایفا کند، اما این نقشآفرینی تنها در صورتی ثمربخش خواهد بود که از فشارهای سیاسی فراتر رفته و بر مبنای حقوق و استانداردهای حرفهای عمل کند.
در نهایت، موفقیت این مذاکرات نیازمند هوشمندی راهبردی، صراحت مواضع و دوری از بازیهای دوگانه است؛ بازیهایی که در گذشته بارها مذاکرات را از مسیر اصلی منحرف کردهاند. رسیدن به توافق، این بار نه تنها به گفتوگوی سیاسی، بلکه به اجماع فنی در برابر تنشهای طراحیشده نیاز دارد.