اوغوز آکار، مدیر بخش اخبار فارسی خبرگزاری آنادولو در مقالهای به هدف اصلی مذاکرات آمریکا و ایران و فرصتهایی که ترکیه میتواند از آنها بهرهبرداری کند را بررسی کرد.
مذاکرات هستهای میان ایران و آمریکا دوباره در تاریخ 12 آوریل در عمان از سر گرفته شد. پس از ورود دونالد ترامپ به کاخ سفید و آغاز مجدد فشار حداکثری به ایران، حتی انتظار میرفت که آمریکا به تاسیسات هستهای ایران حمله کند. اما آغاز مذاکرات و پیشرفت سریع آن موجب شگفتی بسیاری از ناظران شد. چرا که هیچکس انتظار نداشت ایران، کشوری که قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس آن را به دستور ترامپ از دست داده، وارد مذاکرات شود. نکته مهمتر این بود که علیرغم این که ایران در سالهای گذشته به طور مداوم اعلام کرده بود که «فعالیتهای هستهای ما قابل مذاکره نیست»، ترامپ رئیسجمهور آمریکا، گفته بود: «اگر ایران تمام فعالیتهای هستهای خود را متوقف کند، درهای دنیا به روی آن باز خواهد شد.»
برای درک عامل تسریعکننده این روند، لازم است به دوران پس از توافق برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) در سال 2015 نگاهی بیندازیم.
مذاکرات هستهای ایران در سال 2013، پیش از روی کار آمدن دولت حسن روحانی، به بنبست رسیده بود، اما با ورود محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه وقت، این مذاکرات به مسیر جدیدی وارد شد. در نهایت، توافقی میان ایران و کشورهای گروه 1+5 (آمریکا، فرانسه، انگلیس، روسیه، چین و آلمان) در وین به امضا رسید. طبق این توافق، ایران پذیرفت که غنیسازی اورانیوم را به مقدار مشخصی کاهش دهد و در ازای آن، تحریمهای بینالمللی علیه این کشور لغو شود.
پس از انقلاب 1979 و جنگ ایران و عراق، اقتصاد ایران دچار مشکلات فراوان و زیرساختهای آن ضعیف شد. صنعت نفت ایران در وضعیت بدی قرار داشت و بسیاری از بخشهای صنعتی و زیرساختی فرسوده بودند. این تحریمها موجب شد ایران مجبور باشد برای خرید کالاهای اساسی قیمتهای بالایی بپردازد. این وضعیت موجب شد که اقتصاد ایران با مشکلات زیادی مواجه شود و مردم خواستار لغو تحریمها و بهبود وضعیت اقتصادی بودند.
اما پس از توافق برجام در سال 2015، این وضعیت مثبت تنها برای مدت کوتاهی ادامه یافت. در سال 2016، رئیسجمهور وقت آمریکا، دونالد ترامپ، اعلام کرد که کشورش از برجام خارج میشود. این اقدام موجب ناامیدی در ایران شد. ترامپ دلایل خود برای خروج از توافق را اینگونه بیان کرد که ایران در ازای کاهش تحریمها، هیچگاه بهطور واقعی به تعهدات خود عمل نکرده است. همچنین، به اعتقاد ترامپ، این توافق به ایران اجازه میدهد که با استفاده از درآمدهای حاصل از لغو تحریمها، در کشورهای منطقه نفوذ بیشتری پیدا کند و از طریق حمایت از گروههای نیابتی در منطقه، تهدیدی برای امنیت جهانی شود.
پس از خروج آمریکا از برجام، وضعیت اقتصادی ایران به شدت دچار رکود شد. تحریمهای شدیدتر موجب کاهش صادرات نفت و گاز و از بین رفتن سرمایهگذاریهای خارجی شد. نرخ ارز در ایران به شدت افزایش یافت و هر دلار به 1 میلیون ریال رسید. بسیاری از صنایع ایران که پیش از این با محدودیتهایی مواجه بودند، حالا با مشکلات جدیتری مواجه شدهاند.
در سال 2024، دونالد ترامپ دوباره به ریاستجمهوری آمریکا رسید و پیشنهاد جدیدی به ایران ارائه داد. نکته جالب این بود که ترامپ نماینده ویژهای برای مذاکرات با ایران به نام استیو ویتکاف فرستاد. این انتخاب نشان میدهد که ترامپ با رویکرد جدیدی وارد مذاکرات با ایران شده است و نهتنها میخواهد ایران را به سمت توافقی هدایت کند بلکه تمایل دارد بهطور مستقیم با ایران تجارت کند.
ترامپ در این مذاکرات، خواستار توقف کامل فعالیتهای هستهای ایران است و ایران میداند که در صورت توافق، میتواند از فواید اقتصادی زیادی بهرهمند شود.
امروز اقتصاد ایران که در بخشهایی چون هوافضا، کشتیرانی، صنعت نفت، خودروسازی، فناوری اطلاعات، بانکداری و بسیاری از حوزههای دیگر با چالشهای جدی روبهروست، به نوسازی زیرساختی در تمامی این حوزهها نیاز دارد. اتاق بازرگانی ایران اعلام کرده که بخشهای ساختوساز، بزرگراهها، خطوط ریلی و بازار املاک به سرمایهگذاری یک تریلیون دلاری نیاز دارند. صنعت خودروسازی نیز با ترکیب تولید و واردات، ظرفیتی بیش از 50 میلیارد دلار را وعده میدهد.
اما بزرگترین و بحرانیترین بخش در اقتصاد ایران، صنعت نفت است. بازگشایی میادین جدید در خلیج فارس و دریای خزر، نوسازی میادین موجود، بهرهبرداری بهینه از منابع و فرآوری با کیفیت نفت، همگی ضرورت یافتهاند. با آنکه ایران یکی از کشورهای نفت و گازخیز جهان است، به دلیل نوسازینشدن خطوط لوله، حتی در تأمین گاز مورد نیاز مردم خود نیز دچار مشکل است. کیفیت پایین بنزین تولیدی موجب آلودگی شدید هوا در بسیاری از استانها شده است. دولت مسعود پزشکیان نیز اعلام کرده که صنعت نفت ایران به سرمایهگذاری یک تریلیون دلاری نیاز دارد. از سوی دیگر، ایران در تولید و توزیع برق هم با مشکلات فزایندهای مواجه شده و در شرایطی که منابع انرژی تجدیدپذیر سهم ناچیزی در کشور دارند، تخمین زده میشود که کل بخش انرژی نیازمند سرمایهای بین 200 تا 250 میلیارد دلار باشد. علاوه بر این، صنایعی مانند مصالح ساختمانی، صنایع وابسته به خودروسازی، نساجی، گردشگری، صنایع غذایی و دیگر زیرشاخهها نیز به سرمایهگذاری گستردهای نیاز دارند.
با نگاهی کلی، ایران با بهرهمندی از منابع زیرزمینی غنی، جمعیت بالا و موقعیت جغرافیایی مناسب، فرصتهای مهمی برای سرمایهگذاران فراهم کرده است. در شرایطی که جهان با رکود اقتصادی و جنگهای تجاری روبهروست، بازار 90 میلیونی ایران توجه همگان را به خود جلب کرده است.
اگرچه ایالات متحده تمایل دارد بهتنهایی و طبق شرایط خود با ایران همکاری کند، اما از لحاظ فنی چنین چیزی ممکن نیست. انتظار میرود آمریکا در صورت حصول توافق با ایران، در بخشهایی چون نفت، هوافضا، بیمه و بانکداری فعالیت کند؛ اما در بخشهای میانی و پایینتر اقتصاد، توان پاسخگویی به نیازهای ایران را نداشته باشد. در واقع آمریکا میکوشد تا بزرگترین سهم از کیک اقتصادی ایران را برای خود بردارد.
در این شرایط، نقش ترکیه برجسته میشود. ترکیه که پیشتر با دولت ترامپ روابط خوبی داشت، احتمالاً یکی از کشورهایی خواهد بود که بیشترین سود را از تحولات اخیر خواهد برد. ترکیه دارای ظرفیت کافی برای سرمایهگذاری در بخشهایی چون ساختوساز، گردشگری، نساجی، صنایع جانبی خودروسازی، ماشینآلات و حملونقل است و در سی سال اخیر در این حوزهها در داخل و خارج از کشور موفق عمل کرده است.
از دیگر مزیتهای ترکیه، برخورداری از تجربه کار با ایران است؛ تجربهای که ایالات متحده از آن بیبهره است. روابط ایران و آمریکا از سال 1979 به بعد تقریباً قطع شده و تجربهای برای همکاری باقی نمانده، در حالی که ترکیه طی این مدت همواره با ایران تجارت کرده و حتی در این کشور سرمایهگذاریهایی نیز داشته است. آمریکا برای ورود به بازار ایران نیازمند همکاری با ترکیه خواهد بود و احتمالاً چارهای جز بهرهگیری از تجربه ترکیه نخواهد داشت. واشنگتن ترکیه را رقیب خود در حوزههایی مانند اتحادیه اروپا یا چین نمیبیند، از این رو تمایل دارد سرمایهگذاری در بخشهای میانی و پایینتر را با ترکیه تقسیم یا واگذار کند.
نکته مهم دیگر، حضور گسترده ترکها در ایران است. در شهرهایی مانند تهران و بسیاری از مراکز استانها، امکان تجارت به زبان ترکی وجود دارد. ترکیه از سال 1979 تاکنون یکی از اصلیترین مقاصد سفر ایرانیان بوده و جامعه دو کشور از لحاظ فرهنگی و تجاری با یکدیگر آشنایی نزدیکی دارند.
در نهایت، گفتوگوهای اخیر ایالات متحده با ایران فرصتهای بزرگی برای ترکیه ایجاد کرده است. ترکیه باید این روند را با دقت از طریق نهادهای سیاسی، تجاری و فرهنگی پیگیری کرده، در صورت لزوم در آن نقشآفرینی کند و در صورت دستیابی به توافق، سریعاً وارد عمل شود.