آخرین تقلاهای سرمایه داری بیمار

الف شنبه 06 اردیبهشت 1404 - 12:18

ترامپ واپسین دست و پازدن و زور لیبرال سرمایه‌داری آمریکایی برای بازیابی رمق از دست‌رفته اش است. 

بسیار دیده ایم سرمایه دارانی را که در شرف ورشکستی هستند و در همین زمان شروع به دریافت هرگونه ربا و بدهکار ترشدن کرده و بنابراین غرق شدن بیشتر در آینده نزدیک را در پیش گرفته اند. در بالاترین سطح این روند، دولت آمریکا را می توان مثال زد. دولت آمریکا همواره بدهکارترین دولت بوده است اما امروز این دولت صورت جدیدی از بدهی را تجربه می کند؛ یک بدهی غیرقابل بازپرداخت و فزاینده که اقتصاد سیاسی آن را تحت تاثیر قرار داده است. به نحوی که اگر سابق بر این جنگ تعرفه ها می توانست بخشی از بدهی های آن را پوشش دهد، امروز به تزاید آن منتهی شده و نتایج آن را در تورم عمومی آمریکا هم خواهیم دید. همچنین جنگ متقابل تجاری شرکا و رقبای آمریکا نیز خبر از آن دارد که آمریکا مانند شخص زیبایی است که حال  پیر شده اما همچنان ژست دوران جوانی اش را می گیرد و توقع دارد همه به او توجه کنند. در عین حال دیگر ثبات و غرور دوره جوانی اش را نمی تواند بازیابی کند. تغییر مداوم مواضع ترامپ مشابه چنین وضعی است.

بدهکارشدن و وابستگی حاد در پیش از دولت دوم ترامپ آغاز شده اما امروز این پیکر بیمار به درد جنون آمیز رسیده و با پرخاشگری روان پریشانه سعی می کند از غرور و اقتدار و ثروت پیشین خود دم بزند و ادعا کند تمام از دست رفته هایش را پس خواهد گرفت.

فروتر و حماقت آمیز تر از این، ترامپ مصداق آمریکای بیماری است که امروز دیگر نه در پی اقتدار گذشته، که در پی نوعی رُمی گری(رُم باستان) است که هرگز آن را تجربه نکرده است. ادعای مضحک او برای کوچ اجباری مردم غزه یا نامه جنون آمیز و مضحک است به ایران چیزی جز این بازگشت به هیچ و بازگشت بی زمان و بی مکان و موهوم نیست. چراکه چنین آمریکایی حتی در دوران ریگان و دوران پس از جنگ دوم بین الملل هم وجود نداشته است.

بنابراین ترامپ دن کشیوتی (شخصیت اول رمان  سروانتس) است که به همراه یاور خرسوار خود(نتانیاهو) در پی اهداف و جنگهای‌ روانی خیالی و رسیدن به شکوهی است که هرگز از دست نرفته تا بتوان آن را بازپس گرفت. از این حیث از دن کیشوت هم عبور کرده است. چراکه دن کیشوت در پی بازسازی شخصی ارزشهای سلحشورانه و شوالیه ای بود که سابق بر او وجود داشته اما در زمان او رخت بر بسته بود.

امپراتوری رم هم در زمان واپسین خود، طلب شکوه گذشته و شکوه رمی را بیش از هر زمانی مطرح می کرد اما دیگر قادر به بازآفرینی هیچ عنصری از آن اقتدار پیشین نشد و فروپاشید.

در مقابل، جمهوری اسلامی نظامی رو به آینده است که نه سعی در بازپس گیری گذشته، که سعی در از دست ندادن گذشته داشته و دست بر قضا محدود کردن آمریکا در امکان مذاکره با خود، او را در تثبیت گذشته اصیل و آرمان های اولیه خود موفق تر کرده است و این ایران را به آرمان و آینده موعود خود نزدیک تر کرده است.

واقعیت آن است که انقلاب اسلامی (اسلام سیاسی) واکنشی به لیبرال سرمایه داری بوده و اقتدار آن را تضعیف کرده است. نرمش اخیر ترامپ و همراهان او (راست افراطی) جز یک‌ پاسخ مذبوخانه به شکست مذکور نیست. ترامپ و گروه حاکم بر آمریکا می‌کوشند توان از دست رفته خود را که ایران از دست رفته شان بخشی از آن بوده است بازپس گیرند. اما تلاش آنها خلاف انتظارشان سبب انسجام و روشنی بیشتر انقلاب اسلامی و همراهی بیشتر مردم خواهد شد و این ایران دیگر هرگز به دوران پهلوی و وابستگی به آمریکا باز نمی گردد.

در نهایت باید گفت نامه ترامپ به ایران، نماد و اعتراف کتبی برای آخرین تقلای سرمایه داری بیمار با نمایندگی او بود که با موضع اقتدار آمیز ایران در مذاکرات غیرمستقیم، نشانه های آن عیان تر شد.

منبع خبر "الف" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.