طرح کلی اسلام سیاسی

مشرق نیوز شنبه 06 اردیبهشت 1404 - 12:36
تحلیل هایی غلطی که به جای نگاهی کلان و تاریخی، با ادبیات “تحمیل” و “صفین سازی” از اوضاع، دقیقا در جهت تاخیر افتادن در گشایش ها عمل می کنند ، زمینه تقدیرهای جدید را فراهم آوردند.

به گزارش مشرق، سعید آجورلو طی یادداشتی در روزنامه صبح نو نوشت: از سخنان رهبر انقلاب درباره سیره سیاسی ائمه اطهار می توان تفسیری علیه ادبیات “تحمیل” مذاکره یا “مذاکره به معنای عبور از انقلاب اسلامی” ارائه کرد.

از سخنان رهبر انقلاب در روز شهادت امام صادق (ع) می توان به اهمیت روزهای پیش رو برای دولت دینی پی برد. درسی از فلسفه سیاسی ائمه اطهار و استنباطی برای شیوه عمل جمهوری اسلامی در مواجهه با تغییرات دنیای حاضر دریافت کرد. به دلیل اهمیت موضوع تلاش می کنم ذیل طرح کلی اسلام سیاسی در قالب چند نکته دریافت ام از این سخنان را بیان کنم.

۱/ الگوی عمل جمهوری اسلامی به عنوان دولتی شیعی از الگوی عمل ائمه اطهار و معصومین جدا نیست و علاوه بر مبانی در سیاست و روش هم تلاش به انطباق به الگوی عمل نمونه و سرمشق دارد.

بنابراین تاریخ شیعه فقط برای خواندن و درس گرفتن نیست بلکه جهت عمل کردن و اجرایی سازی هم دارد. به همین جهت جمهوری اسلامی در تداوم سنت تشیع در طول ۱۴ قرن گذشته تعریف می شود.

این چنین است که مثال های مختلف زمان ائمه اطهار با وقایع روز مقایسه تا الگوی عمل درست استخراج شود. جمهوری اسلامی بخشی از تاریخ تشیع و امتداد سیاسی و معنوی مذهب شیعه است و وظیفه استقرار، تقویت و تداوم دولت شیعه بخشی از این سنت تداوم است.

بنابراین اگر یک هدف، حفظ دولت شیعه بر اساس اصول اولیه تشیع و سیره ائمه باشد، آن گاه جنگ و صلح، جنبه طریقیت دارند نه موضوعیت. تصریح رهبر انقلاب به فلسفه سیاسی امام حسن(ع) در پذیرش صلح که امری مقطعی است، اولا نشانه انعطاف در جهت هدف بزرگ و سپس موقتی بودن و تاکتیکی بودن صلح است.

هر چند اکنون جمهوری اسلامی ، دولتی مستقر است و از این جنبه یک امکان قابل توجه برای بسط تشیع نسبت به دوران صدر اسلام دارد اما الگوی عمل قابل استخراج دوران امام مجتبی را پیش روی خود می بیند. به بیانی دیگر اگر در زمانه صلح امام، قرار به گشایش در سال ۷۰ بود اما اکنون استقرار جمهوری اسلامی خود بخشی از بسط ید تشیع و گشایش در امور مسلمین است هر چند امید به گشایش های بزرگ تر و وعده الهی فرج مسیر پیش رو را روشن می سازد.

از این کلام می توان دریافت که میان استقرار و حفظ و گشایش و فرج ارتباط منطقی برقرار است و چه بسا حفظ و استقرار بخشی از روند گشایش و تحقق وعده های الهی هستند. با این رویکرد طبیعتا توافق های بین المللی یا حتی مذاکره با دشمنان اصلی جمهوری اسلامی نه به معنی پایان مسیر انقلاب اسلامی که بخشی از مسیر جمهوری اسلامی است.

چرا که اموری موقتی ، از جنبه دفع شر قابل توصیف هستند و به معنای تسلط کفار صورت نمی گیرد. همان گونه که صلح حدیبیه ، موجب گسترش و توسعه اسلام شد و صلح امام باعث حفظ جریان تشیع.

۲/ عمل حکومت دینی یک منظومه تغییرناپذیر و ثابت و مکانیکی نیست که نسبت به زمان، مکان، جامعه و محیط بین الملل بی حس و خونسرد باشد. بلکه محصول تعامل میان مبانی و محیط های مختلف است.

بنابراین توفیق ها یا کم توفیقی ها در ارتباط با عاملیت افراد و نخبگان و تصمیم ها و امکان ها است. حتی در عصر معصوم هم چنین بوده که مورد اشاره رهبری قرار گرفت.

در دوران امام صادق (ع) نداشتن تحفظ و دهن لقی و بی تدبیری برخی از افراد موجب تغییر تقدیر شده است. با چنین فرضی تصمیم حاکمیت دینی نه پوزیتویستی و از پیش تعیین شده که مرتبط با عنصر زمان و مکان است.

بنابراین ریشه تحلیلی که مذاکره دولت ایران را “تحمیل” به ولی فقیه می داند از اساس و مبنا دچار اشکال است چرا که عمل حاکم دینی در تماس و ارتباط با سایر عناصر و بخشی از روند استقرار دولت دینی است در حالی که گزاره تحمیل ناشی از بریدن مجموعه عناصر موثر در کشور یا فروپاشیدن جبهه مومنان و از این قبیل امور است که در موضوع صلح امام حسن (ع) نمونه هایی از آن مشاهده می شود اما در وضعیت استقرار دولت دینی ، امکان تحمیل به رهبری در تضاد با عنصر حاکمیت دینی است حال آنکه عمل بر اساس مصلحت مومنین و به منظور حفظ جبهه اسلام در مسیر بلند تاریخی هر چه باشد، تحمیل نیست. به بیانی واضح، کنش حکومت دینی یک کنش طبیعی و در تعامل با سایر وجوه و مبنای عقلانی و منطقی دارد.

۳/ محیط اجتماعی، سیاسی شیعه همواره پویا و زنده بوده و بر پایه معرفت و شناخت و عقل و محبت بنا شده است. از همین رو بیشترین مناظره های فکری را با امثال خوارج و اشعریون داشته است. این میراث شیعه اما عمدتا ریشه در دوران بی دولتی شیعیان داشته است و به همین جهت مساله نسبت آرمان خواهی و واقع گرایی یک مساله بنیادی در تفکر شیعیان بوده است.

اولین پاسخ برای یافتن این نسبت، در مقام ولایت و امامت یافت می شود. ولی و امام ، تجلی همسان سازی آرمان ها و مبانی با واقعیت های روی زمین است چرا که بدون همساز شدن این دو امکان تداوم جنبش های فکری و سیاسی و دولت ها وجود ندارد.

بنابراین جدا از جنبه های معنوی و عاطفی مقام ولایت که موجب استحکام پیوندها در زمانه فتنه ها بوده، قدرت اقناع در سنت شیعه سابقه فراوانی دارد. اقناع بر اساس مبانی نوعی اصول گرایی را پرورش داده که راه را برای عبور از بن بست ها باز می کند.

این سنت اقناعی اما معارضانی چون “اعتراض های بیخودی” ، “تحلیل غلط” ، “صبر نکردن” و “کمک نکردن” دارد که رهبری به صراحت آنها را نام بردند.

تحلیل هایی غلطی که به جای نگاهی کلان و تاریخی، با ادبیات “تحمیل” و “صفین سازی” از اوضاع، دقیقا در جهت تاخیر افتادن در گشایش ها عمل می کنند همان گونه که در لحظه های مهم ، با تصمیم های نادرست و صبر نکردن و دهن لقی ، زمینه تقدیرهای جدید را فراهم آوردند.

منبع خبر "مشرق نیوز" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.