تراکتور روز گذشته در اهواز یک نمایش تمامعیار از شور، صبر و جنگندگی روی صحنه برد. نمایشی که اگر کسی لحظهای پلک میزد، شاید معجزهی آخر بازی را از دست میداد. تیمی که شروعی به شدت ضعیف داشت، در پایان، با دستان پر به تبریز بازگشت؛ سه امتیاز طلایی در چمدان، و یک گام بزرگ به سوی قهرمانی. بازی برای تراکتور اصلاً خوب شروع نشد؛ آنها از همان سوت آغاز اسیر جو فوقالعاده فولاد آرنا شدند. همان ابتدای کار، فولاد روی یک ارسال بلند از گلر جوان خود، ادیب زارعی و ترکیبی دیدنی، محمدرضا سلیمانی را صاحب موقعیت کرد و ساسان انصاری در موقعیتی تکبهتک با علیرضا بیرانوند قرار گرفت، اما ضربه کاپیتان آسمان اهواز را به جای تور دروازه شکافت. ساسان اگر آن توپ را گل کرده بود، شاید تراکتور دیگر رنگ بازگشت را نمیدید. تنها دو دقیقه بعد باز هم انصاری فرصت داشت تیر خلاص را بزند، اما ضربهاش به مدافع تراکتور برخورد کرد و راهی به دروازه پیدا نکرد. موج حملات تیم یحیی قصد فروکش کردن نداشت. زمانیکه بلانکو آرژانتینی در محوطه جریمه توپ را گرفت و مانند دیوار عظیمی پشت به مدافع تراکتور، دید او را کور کرد، با پاسی طلایی محمدرضا سلیمانی را حوالی نقطه پنالتی صاحب موقعیت کرد ولی ضربه او جانی برای ورود به دروازه نداشت و این فرصت آتشین، با مهار بیرانوند خاموش شد.
نیمه دوم، اما داستان کاملاً تغییر کرد؛ انگار که نویسندهی سناریوی بازی قلم را چرخانده باشد. این بار بیرانوند مانند یک کارگردان، با ضربهای بلند، آغازگر حملهای شد که چهار مهاجم تراکتور مدافعان فولاد را در هم شکستند. پاسها چرخید، ترابی توپ را کاشت، و دوماگوی دروژدک با ضربهای دقیق توپ را به تور چسباند، این کپی – پیستی از همان موقعیت سلیمانی بود؛ با این تفاوت که ستاره تبریزیها قدر این موقعیت را دانست و توپ را از ادیب زارعی عبور داد و به تور دروازه چسباند: تراکتور یک - فولاد صفر. آسمان اهواز برای تراکتوریها آبیتر شد، اما این پایان داستان نبود. در دقیقه نود به اضافه بیست، اتفاقی افتاد که فقط در فوتبال ایران ممکن است؛ فوتبال دیوانه. فولاد پس از حملات سنگین و نبرد با ده نفره شدن، بالاخره در همان دقایق طولانی وقتهای اضافه بازی را مساوی کرد. زاده عطار ۱۸ ساله به زمین آمد، پنالتی گرفت و خودش هم آن را به گل تبدیل کرد. بازیکنان فولاد جشن گرفتند، خیال کردند قصه تمام شده...، اما فوتبال، همیشه یک صفحهی پنهان برای آخرین لحظهها نگه میدارد.
مهدی هاشمنژاد در دقیقه ۹۰+۲۳ روی پاس اشتباه سینا اسدبیگی مانند یک صیاد، با استارتی برقآسا خودش را به توپ رساند. پرس شدید بازیکنان تراکتور در دقایقی که به شکل غیرمعمولی باعث شده بود تا اسکوربرد استادیوم عدد ۱۱۳ را نشان دهد، سینا را به اشتباه انداخت و پاسی به هاشمنژاد داد که شاید ریکاردو آلوز هم از پس انجام آن برنمیآمد!
مهاجم تند و تیز تراکتور در زاویهای بسته و در شرایطی که همه فکر کردند کارش تمام است، توپ را با نیش قلمی طلایی به تور چسباند: ۲-۱ برای تراکتور! این برد دراماتیک فقط یک پیروزی ساده نبود؛ یک پیام بود. پیامی به رقبا، به هواداران، به تمام لیگ: "تراکتور آمده تا قهرمان شود. " شاگردان اسکوچیچ حالا پنج امتیاز بیشتر از سپاهان دارند و در فاصلهی سه هفته تا پایان لیگ، قهرمانی را تقریباً در مشت گرفتهاند. فوتبال ایران بارها و بارها نشان داده که برای رسیدن به جام، باید یک بازی محیرالعقول در کارنامه داشت. مثل آن برد تاریخی استقلال فرهاد مجیدی مقابل مس رفسنجان، یا همان پیروزی دو بر یک آبیها در فولاد آرنا مقابل تیم جواد نکونام که سند قهرمانی را امضا کرد. مثل کامبک افسانهای پرسپولیس در فصل قبل، وقتی که تیم اوسمار شکست ۳-۰ مقابل استقلال خوزستان را به برد ۴-۳ تبدیل کردند و قهرمانی را از دهان استقلال قاپیدند. لیگ ایران قهرمانی را فقط به کسانی میدهد که تا آخرین نفس بجنگند، درست مثل دیشب تیم دراگان اسکوچیچ که دست از جنگ برنداشت، حتی وقتی زمین و زمان علیهشان بود.
این شب، این برد، این لحظه... شاید همان حرکتی بود که تاریخ قهرمانی لیگ بیست و چهارم را نوشت.
منبع: ورزش سه