تاخت‌و‌تازِ 100روزۀ ترامپ

عصر ایران یکشنبه 07 اردیبهشت 1404 - 09:31
شاید ترامپ، در صدمین روز ریاست‌جمهوری‌اش، در اوج قدرت باشد، اما اکنون مقاومتی بی‌شباهت به مقاومت دوره نخست ریاست‌جمهوری‌اش در حال شکل‌گیری است

 
  تاریخ انتشار: 25 آوریل 2025
میزبان گفتگو: نشریۀ تایم (اریک کورتلسا)
(با همکاری الکس آلتمن، ماسیمو کالابریزی، سم جیکوبز و نیک پاپلی از واشنگتن و نیز لزلی دیکستین و سیمون‌شاه از نیویورک) 

➖➖➖➖➖➖➖➖➖

   عصر ایران؛ لیلا احمدی- دونالد ترامپ در سال‌های اخیر، گفت‌و‌گوهای مهمی با مجله تایم انجام داده که هریک بازتاب‌ دیدگاه‌ها، برنامه‌ها و مواضع سیاسی او در مقاطع مختلف بوده‌اند و به قرار زیرند:

تایم و ترامپ

۱- دسامبر ۲۰۱۶ (مصاحبه پس از انتخاب به‌عنوان «شخصیت سال» تایم)
پس از پیروزی در انتخابات ۲۰۱۶، ترامپ درباره برنامه‌هایش برای ریاست‌جمهوری صحبت کرد و از تصمیم برای بازگرداندن مشاغل به آمریکا، کاهش خروج شرکت‌ها از کشور و مبارزه با داعش سخن گفت. او همچنین به تأثیر مثبت انتخابش بر بازار سهام اشاره کرد.  

۲- ژوئن ۲۰۱۹ (مصاحبه در آستانه کمپین انتخاباتی ۲۰۲۰)
در این مصاحبه، ترامپ درباره رویکردش در سیاست خارجی، به‌ویژه در قبال ایران، چین و مکزیک صحبت کرد. او از دستاوردهای دوره نخست ریاست‌جمهوری‌اش دفاع کرد و به موضوعاتی مانند سقط جنین و اقتصاد پرداخت.  

۳- آوریل ۲۰۲۴ ( مصاحبه پیش از انتخابات ریاست‌جمهوری)
ترامپ در این گفت‌وگو، برنامه‌های دوره دوم ریاست‌جمهوری‌اش را اعلام کرد و از تصمیم برای اخراج میلیون‌ها مهاجر، کاهش نیروی کار دولت فدرال و مداخله مستقیم در پرونده‌های وزارت دادگستری خبر داد.  ترامپ از عفو محکومان حادثه ۶ ژانویه، آینده جنبش MAGA و تأثیر آن بر سیاست آمریکا سخن گفت.  

۴- نوامبر ۲۰۲۴ (مصاحبه پس از انتخاب به‌عنوان «شخصیت سال» تایم)
پس از پیروزی در انتخابات ۲۰۲۴، ترامپ در این مصاحبه درباره برنامه‌های دوره دومش صحبت و اعلام کرد که مصمم به اجرای سریع است. ترامپ بار دیگر به جنبش MAGA و تأثیر آن بر سیاست آمریکا پرداخت.

۵- آوریل ۲۰۲۵ (مصاحبه به‌مناسبت ۱۰۰ روزِ نخستِ دوره دوم ریاست‌جمهوری)
ترامپ در گفت‌وگوی اخیر، از دستاوردهای اقتصادی‌اش مانند «۲۰۰ توافق تجاری» سخن گفته است. از اعمال تعرفه‌های سنگین بر واردات چین دفاع کرده و مدعی است که این اقدامات منجر به جذب سرمایه‌گذاری‌های کلان به آمریکا شده است. در حوزه سیاست داخلی هم از کاهش بودجه‌ی برنامه‌هایی مانند مدی‌کید Medicaid (برنامه بیمه درمانی دموکرات‌ها) و تحقیقات علمی در تلاش برای حذف هزینه‌های زائد یاد کرده است. ترامپ به موضوعاتی مانند لغو ویزای دانشجویی، عفو محکومان ۶ ژانویه و نگرانی‌ها درباره آزادی‌های مدنی پرداخته است. در سیاست خارجی نیز از پیشرفت در مذاکراتِ صلح اوکراین و دیپلماسی خاورمیانه سخن گفته و احتمال توافق با ایران و عادی‌سازی روابط عربستان و اسرائیل را مطرح کرده است.

سخنان ترامپ در این گفتگوها، حاکی از تحولِ مواضع و اولویت‌های او در گذر زمان است و تأثیر این سیاست‌ها بر داخل و خارج آمریکا را نشان می‌دهد.

  گفت‌و‌گوی مفصل تایم با ترامپ را «اریک کورتلسا» (Eric Cortellessa) خلاصه کرده است. کورتلسا، خبرنگار ارشد سیاسی در مجلهٔ تایم (TIME) است و در دفتر واشنگتن دی‌سی فعالیت می‌کند. تمرکز اصلی او بر پوشش اخبار مربوط به دونالد ترامپ، کنگره و جنبش راست‌گرای آمریکا است.

او تاکنون چهار گزارشِ روی جلد برای مجلهٔ تایم نوشته، با رهبران جهانی مصاحبه کرده و دربارهٔ موضوعاتی مانند کمیتهٔ ۶ ژانویه، سیاست‌های ضدانحصار در ایالات متحده، جنبش سیاسی MAGA و کمپین انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۲۴ گزارش‌هایی تهیه کرده است.

او پیش از پیوستن به تایم، سردبیر تحقیقاتِ نشریهٔ واشنگتن مانتلی (Washington Monthly) بود. گزارش تحقیقی او در این نشریه در سال ۲۰۲۰، دربارهٔ پروژه‌های زیرساختی فرماندار مریلند، لری هوگان، که منجر به تصویب قوانین اخلاقی سخت‌گیرانه‌ در این ایالت شد، توجهات منتقدان و رسانه‌ها را به خود جلب کرد.

گفت‌وگوی اخیر مجله تایم با دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده، به‌ویژه در بحبوحه مذاکرات هسته‌ای با ایران، از اهمیت بالایی برخوردار است و بازتاب‌دهنده مواضع و راهبردهای دولت آمریکا در قبال ایران است. این راهبردها به قرار زیرند:

۱. تمایل به مذاکره مستقیم با ایران
ترامپ در این مصاحبه اعلام کرده است که آماده دیدار با رهبر عالی‌قدر ایران، آیت‌الله علی خامنه‌ای، یا رئیس‌جمهور مسعود پزشکیان است. او ابراز امیدواری کرده که توافق جدیدی با ایران حاصل شود و از پیشرفت‌های اخیر در مذاکرات ابراز رضایت کرده است. این اظهارات در حالی مطرح شده‌اند که ترامپ در سال ۲۰۱۸ از توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ خارج شده بود و اکنون به‌دنبال جایگزینی برای آن است.  

۲. هشدار درباره گزینه‌های نظامی
در حالی که ترامپ بر ترجیح خود برای دستیابی به توافق تأکید می‌کند، هشدار داده است که اگر مذاکرات به نتیجه نرسد، گزینه‌ نظامی روی میز خواهد بود. او اظهار داشته که در صورت عدم توافق، ممکن است در خط مقدمِ اقدام نظامی علیه ایران قرار گیرد.  

۳. تأثیر بر روند مذاکرات
این مصاحبه در آستانه دور سوم مذاکرات هسته‌ای بین ایالات متحده و ایران در عمان منتشر شده است. اظهارات ترامپ می‌تواند بر فضای مذاکرات تأثیرگذار باشد و مواضع طرفین را تحت تأثیر قرار دهد.  

۴. واکنش ایران
پیش‌تر، ایران درخواست ترامپ برای مذاکره مستقیم را رد کرده بود و درعین‌حال، باب مذاکرات غیرمستقیم را باز گذاشته بود. این وضعیت، نشان‌دهنده تمایل محدود ایران به تعامل با دولت ترامپ است.  

مصاحبه ترامپ با تایم، تصویری از راهبرد دوگانه دولت آمریکا در قبال ایران ارائه می‌دهد؛ از سویی تمایل به مذاکره دارد و از سوی دیگر تهدید به اقدام نظامی می‌کند. این رویکرد می‌تواند بر تصمیم‌گیری‌های ایران و روند مذاکرات تأثیرگذار باشد.

      چکیده گفت‌و‌گوی مفصل نشریه تایم با دونالد ترامپ، پیش روی شما قرار دارد.
                                                                               ➖➖➖➖➖➖➖

ترامپ و تایم
 ترامپ از درهای چوبی و شکیلِ سومین طبقه کاخ سفید می‌گذرد. از پلکان عریض و مفروش به زیر می‌آید، از کنار پرتره‌ رؤسای‌جمهور پیشین رد می‌شود. نیسکون را روبه‌روی پاگردِ ورودی اقامتگاه قرار داده‌اند. جای تابلوی کلینتون و لینکلن را با هم عوض کرده اند و تابلوی عظیم لینکلن را به تالار ورودی اصلی آویخته‌اند. می‌گوید: «لینکلن است دیگر، انصافاً چنین جایگاهی درخور اوست» و اضافه می‌کند: «به کلینتون هم جای خوبی اختصاص داده‌ام.» اما پرتره‌ای که ترامپ دلش می‌خواهد نشان بدهد، آن‌یکی است که گوشه‌ی راهرو آویزان شده. شمایل محبوب او، همان عکس معروف‌اش با مشت گره‌کرده و خونی که از صورت چکیده و پس از آن سوءقصد جنجالیِ ماه جولای در گردهمایی باتلرِ پنسیلوانیا ثبت شده است. این تابلو روبه‌روی پرتره‌ی اوباما در سرسرای ورودی آویخته شده و رقابتی خاموش را می‌نمایاند. ترامپ با اشاره به تصویرش که رنگ‌های درخشانی دارد، می‌گوید: «باورنکردنی است! وقتی بازدیدکننده می‌آورند، همه می‌خواهند این یکی را ببینند. صدبرابر بقیه، به این عکس اشتیاق دارند.»

   بعد به سمت باغ رز گام برمی‌دارد و از گذرگاهی شیب‌دار به سمت دفتر بیضی می‌رود. در مسیر برایمان از تغییرات دکوراسیون و چیدمان اثاثیه کاخ سفید در داخل ساختمان و محوطه بیرون می‌گوید. حضورش در کاخ مشهود است. گچ‌بری‌ها و طاقچه‌ها با طلا منبت شده‌اند و دیوارها مزین‌اند به پرتره‌ی رؤسای‌جمهور در قاب‌هایی زرین‌. 

   نسخه قدمت‌داری از اعلامیه‌ی استقلال را در ورای پرده‌های آبی آویخته‌اند. جعبه‌ معروف‌اش با دکمه‌ی سرخ‌رنگ برای سفارش نوشابه‌ی رژیمی هم به چشم می‌خورد. جعبه، دوباره روی میز رزولوت جا خوش کرده است.

   پشت میز، پرچم‌های تازه نصب شده؛ پرچم نیروی فضایی ایالات متحده که ترامپ بنیان‌گذارش بود و نقشه‌ای از «خلیج آمریکا»؛ نام جدیدی که به خلیج مکزیک داده و روی پایه‌ای نزدیک قرار گرفته است.

   او مشغول اعمال تغییرات ظاهری در کاخ سفید است و بااین‌حال، تأثیرش بر ریاست‌جمهوری بسیار عمیق‌تر از این‌هاست. صد روز نخستِ دوره‌ی دوم‌اش، یکی از بی‌ثبات‌کننده‌ترین دوره‌ها در تاریخ آمریکا بود و طوفانی از قدرت‌طلبی، تغییرات راهبردی و حملات مستقیم برپا کرد که مخالفان، رهبران جهانی و بسیاری از حامیانش را به حیرت واداشت.

  ترامپ فرامین و ابلاغیه‌هایی صادر کرده که بسیاری از نهادهای دولتی را فلج کرده‌اند. او تهدید به تصرف گرینلند با زور، تصاحب کانال پاناما و الحاق کانادا کرده و با سوءاستفاده از کنترل ریاست‌جمهوری بر وزارت دادگستری، فرمان تحقیق و تعقیبِ دشمنان سیاسی‌اش را صادر کرده است. 

  ترامپ، بخش عمده‌ای از خدمات غیرنظامی دولت را نابود کرده و بیش از صد هزار کارمند فدرال را اخراج کرده است. او به نهادهای گوناگون زندگی آمریکایی، از دانشگاه‌ها و رسانه‌ها گرفته تا مؤسسات حقوقی و موزه‌ها، اعلان جنگ داده و همه‌ی متهمان حملات ۶ ژانویه، ازجمله افراد محکوم به خشونت و توطئه‌ی براندازی را عفو یا آزاد کرده است.

  او برای بازسازی اقتصاد جهانی، جنگ تجاری به راه انداخته و موجی از تعرفه‌های گمرکی صادر کرده که به سقوط بازارها انجامیده و در برنامه‌ی وعده‌داده‌شده‌ی اخراج دسته‌جمعی مهاجران، از همه‌ی نهادهای دولت، از اداره‌ی مالیات گرفته تا پست، برای شناسایی، بازداشت و اخراج مهاجران استفاده کرده است. برخی از آن‌ها را بدون دادرسی به کشورهای خارجی فرستاده و به ماده‌ای جنگی از قرن هجدهم استناد کرده است. 

  دولت او حتی دانشجویان خارجی را از خیابان ربوده و فقط به‌خاطر اظهارنظرهایی که خوشایندش نبوده، ویزایشان را لغو کرده است. ترامپ تهدید کرده برخی از آمریکایی‌ها را به زندان بدنامی در السالوادور می‌فرستد. یکی از مقامات ارشد دولت می‌گوید: «موفقیت ما به توانایی او در شوکه‌کردن شما بستگی دارد.»

   اما آنچه دانشمندان حقوق اساسی و طرفداران آزادی‌های مدنی را شوکه کرده، قدرتی است که ترامپ در تلاش برای مصادره آن است و آن میزان بی‌پروایی‌ که در به‌کارگیری قدرت از خود نشان می‌دهد. ترامپ با استناد به وضعیتی اضطراری و مبهم، مدعی اختیارات قانون اساسی کنگره در حوزه هزینه‌کرد و تجارت خارجی شده است. او کنترل نهادهای مستقل را به‌دست گرفته و مقرراتی را که پس از رسوایی واترگیت برای جلوگیری از مداخله سیاسی در اجرای قانون و تحقیقات وضع شده بود، نادیده گرفته است. 

   وقتی دادگاه‌های رده‌پایین‌تر او را ملزم کردند تا از اقدامات بالقوه غیرقانونی‌اش عقب‌نشینی کند یا آن‌ها را متوقف سازد، برخی از این احکام را نادیده و به سخره گرفت و در یک مورد هم اعتنایی به حکم دیوان عالی کشور نکرد.

  در صدور رأی مربوط به همان پرونده جنجالی، قاضی جی. هاروی ویلکینسون، منصوب ریگان و شاید بانفوذترین حقوقدان محافظه‌کارِ خارج از دیوان عالی، هشدار داد: «رفتار دولت، حاکمیت قانون را به بی‌قانونی تقلیل می‌دهد و ارزش‌هایی را خدشه‌دار می‌کند که همواره مورد احترام آمریکایی‌هایی با دیدگاه‌ها و گرایش‌های گوناگون بوده‌اند.»

   ترامپ در مصاحبه‌ای یک‌ساعته با مجله تایم در تاریخ ۲۲ آوریل، سه ماه نخستِ دوره ریاست‌جمهوری‌اش را توفیقی بی‌چون‌وچرا قلمداد کرده است. او به تایم گفته است: «کاری که می‌کنم دقیقاً همان چیزی است که در کمپین انتخاباتی وعده‌اش را داده بودم.» این حرف تا حدی درست است و در حوزه‌های مختلف، از اخراج مهاجران و اعمال تعرفه‌های تجاری گرفته تا بازسازی اتحادهای بین‌المللی آمریکا و حمله به سیاست‌های تنوع، برابری و شمول صدق می‌کند. دونالد جان ترامپ، چهل‌وپنجمین و چهل‌وهفتمین رئیس‌جمهور ایالات متحده، در حال اجرای وعده‌هایی است که برای تغییر بنیادین آمریکا و نقش جهانی آن داده بود. می‌گوید به مشکلاتی تاخته که مسببشان نبوده و طرفدارانش می‌گویند بیش از رؤسای جمهور پیشینِ هر دو حزب، به رفع آن‌ها همت گماشته است.

  او می‌گوید سیستم مهاجرتی آمریکا، چند دهه دچار مشکل بود و اقدامات ترامپ، عبور غیرقانونی از مرز را به حداقل رساند. استراتژیست‌های آمریکایی در خلال جنگ سرد، از کشورهای «سواری‌مجانی‌‌گیر» در حوزه دفاعی، در اروپا و شرق آسیا گلایه داشتند. ترامپ باعث شده آلمان و ژاپن، اقدامات غیرقابل تصوری برای افزایش بودجه دفاعی خود و دفاع جمعی از همسایگانشان انجام دهند. 

   چین با پیوستن به سازمان تجارت جهانی در سال ۲۰۰۱، حمله‌ای چند دهه‌ای علیه شرکت‌هایی که با این کشور وارد معامله شده بودند، به راه انداخت. تعرفه‌های اخیر ترامپ، تهاجمی‌ترین تلاش‌ برای مقابله با این هجوم بی‌سابقه است. او می‌گوید: «من بسیاری از مشکلات دنیا را بدون اینکه درخواستی کنم یا اعتباری بگیرم، حل کرده‌ام.»

   سهم او چه بود؟ بقایایی از حزب دموکراتِ تضعیف‌شده و جمهوری‌خواهان مطیع در کنگره که بیمناک بودند و به امیدِ بهره‌مندی از قدرت، از اختیارات قانون‌گذاری و باورهای دیرینه‌شان دست کشیده‌ بودند. هیچ واکنش جدی و پایداری هم از جامعه دریافت نمی‌شد. رهبران جامعه مدنی و غول‌های اقتصادی که سرمایه سیاسی قابل‌توجهی دارند، عمدتاً به حکومت ترامپ تمکین کردند و به‌جای همبستگی، اطاعت را برگزیدند. همه این‌ها، او را جسورتر کرده است.

   شاید ترامپ، در صدمین روز ریاست‌جمهوری‌اش، در اوج قدرت باشد، اما اکنون مقاومتی بی‌شباهت به مقاومت دوره نخست ریاست‌جمهوری‌اش در حال شکل‌گیری است. سیاست‌های حمایت‌گرایانه ترامپ، خطر وقوع رکودی خودساخته را به‌دنبال دارند. کسب‌وکارهای بزرگ و کوچک با تهدید جدیِ توقف‌ فعالیت مواجه‌اند. مقامات بالادست مجبور به اخراج کارکنان، بستن خطوط تولید و تلاش برای بقا در مواجهه با اختلالاتی در زنجیره تأمین و درآمد هستند که از زمان همه‌گیری کووید بی‌سابقه بوده است.

  دانشگاه‌ها در برابر تهدید ترامپ به حذف بودجه‌های پژوهشی چند میلیارد دلاری‌شان شجاعت بیشتری نشان داده‌اند. جوامعی که به نیروی کار مهاجر وابسته‌اند، از افزایش اخراج‌ها خشمگین‌اند. با کاهش اعتماد مصرف‌کننده به پایین‌ترین سطح خود در سه سال گذشته و انتظار افزایش تورم به‌عنوان پیامد جنگ تجاری، حتی جمهوری‌خواهانِ منفعل نیز از تأثیر برخی اقدامات ترامپ بر آینده سیاسی‌شان شکایت دارند.

نظرسنجی‌ها نشان می‌دهند که اکنون بخش بیشتری از آمریکایی‌ها در هراس از دولت به سر می‌برند و طبق نظرسنجی «پیو»، محبوبیت ترامپ به ۴۰ درصد رسیده که در این مقطع از دوره ریاست‌جمهوری، پایین‌تر از هر رئیس‌جمهور دیگری در تاریخ اخیر ایالات متحده است.

ماموریت خوداعلام‌شده‌ی ترامپ و مشاوران ارشدش در صد روز نخست ریاست‌جمهوری او، غلبه بر مخالفان با حمله‌ی بی‌امان به همه جبهه‌ها است. سوزی وایلس، رئیس‌دفتر کاخ سفید می‌گوید: «او هیچ چیزی به بوروکراسی نداده، هیچ‌چیز.» ... «برای هر کاری که بخواهد انجام دهد، هرچه به‌خیالش برای کشور مهم باشد، راهکاری می‌یابد.» 

حتی با تجربه‌ترین دست‌اندرکاران دولتی نیز برای پیگیری تغییرات و شکستن‌ قواعد در واشنگتن با مشکل مواجه شده‌اند، چه رسد به اینکه بدانند این تغییرات کشور و جهان را به کجا خواهد برد. 

مشاوران ارشد ترامپ می‌گویند او در آغاز راه است. «چهار سال وقت داشت تا به چیزی که می‌خواست انجام دهد، فکر کند.» و به قول وایلس «حالا می‌خواهد فکرهایش را عملی کند.»

  عفو پرهیاهوی شورشیانی که در ۶ ژانویه ۲۰۲۱ به کنگره حمله کرده بودند، نحوه ارتباط او با کنگره را مشخص کرد. مشاوران در تلاش بودند تا دریابند کدام متهمان باید عفو شوند یا حکمشان کاهش یابد. برخی نگران بودند که آزادی همه آن‌ها، از جمله مجرمان محکوم به خشونت یا توطئه براندازی، نتیجه عکس داشته باشد. اما در اولین روز ورود به کاخ سفید پس از مراسم تحلیف، ترامپ بحث را خاتمه داد و به گفته دو مقام ارشد حاضر در جلسه، به‌صراحت گفت: «نمی‌خواهم دیگر درباره این صحبت کنم. همه‌ را آزاد کنید.»

اکثریت جمهوری‌خواهِ کنگره قدرت را به رئیس‌جمهوری وانهاده‌اند که از رویارویی با او می‌هراسند. ترامپ به کمک وزارت کارایی دولت (DOGE) و با هدایت ماسک، بخش‌های دولتیِ مجاز به فعالیت از سوی کنگره - از جمله آژانس توسعه بین‌المللی ایالات‌متحده و آژانس رسانه‌ای جهانی ایالات‌متحده- را منحل کرد. او دستور داد وزارت آموزش و پرورش حذف شود و به‌این‌ترتیب نبرد قانونی‌ بر سر نهاد ایجاد شده از سوی کنگره در دهه ۱۹۷۰ به راه افتاد. 

ترامپ بودجه‌های فدرال را از برنامه‌هایی که در دستورات اجرایی‌اش هدف قرار داده بود، مستثنی کرد و همین امر، اعتراضات فراوانی برانگیخت. در ماه مارس که او در حال آماده‌سازی برای معرفی تعرفه‌هایش بود، رهبر جمهوری‌خواه مجلس، عبارات خاصی را به لایحه تأمین مالی موقت افزود تا مانع از چالش نمایندگان کنگره با وضعیت اضطراری ملی شود. مایک جانسون رئیس مجلس نمایندگان در مصاحبه‌ای با تایم گفت: «رئیس‌جمهور ایالات متحده حق دارد و به عقیده من مسئولیت دارد با کشورهایی که درگیر شیوه‌های تجاری ناعادلانه هستند، برخورد کند.»

در ماه آوریل، رویکرد قدرتمندانه و بی‌پروای ترامپ در مواجهه با شرکای به‌ظاهر هم‌رتبه‌اش در قوه مقننه، در دیدار با جمهوری‌خواهان مجلس به نمایش گذاشته شد. وقتی اعضای جناح فوق‌محافظه‌کارِ مجلس به صرافت افتادند تا با چارچوب بودجه‌ای که جمهوری‌خواهان سنا تدوین کرده‌اند، مخالفت کنند، ترامپ مانع شد. به‌گفته دو نفر از اعضای حاضر در جلسه، رئیس‌جمهور وارد عمل شد و دوشادوشِ مشاوران ارشد و مایک جانسون، ۴۵ دقیقه خطاب به مخالفان سخن گفت. ترامپ گفته بود: «این چیزی است که می‌خواهم و نباید با آن مخالفت شود.»

وقتی نماینده چپ‌گرای تگزاس گفت: «آقای رئیس‌جمهور، شما را می‌فهمم، اما به این فرایند اعتماد ندارم. سنا قبلاً ما را فریب داده است.» ترامپ سخنان او را قطع کرد و گفت: «من را اذیت نکنید.» 

صبح روز بعد چه شد؟ این نماینده به اتفاق ساير نمایندگان - به‌‌استثنای دو عضو جمهوری‌خواه - به طرح موردنظر رئیس‌جمهور رأی مثبت داد و پس از آن، از هر اظهارنظری در این‌باره خودداری شد.

پیام رئیس‌جمهور به احزاب روشن است: «با من درنیفتید.» حتی پس از شکست در انتخابات ۲۰۲۰، حامیان سرسخت ترامپ با حمایت او در انتخابات مقدماتی پیروز شدند و کنترل خود را بر حزب جمهوری‌خواه تثبیت کردند. حمایت ترامپ، این حزب را به ابزاری برای پیشبرد فرامین‌اش مبدل کرد. اکنون بخش بزرگی از حزب جمهوری‌خواه، به باورمندان واقعی مگا مبدل شده‌اند و اعضای باقی‌مانده پذیرفته‌اند که همراهی با این برنامه، الزام شغلی است. جانسون (رئیس مجلس) می‌گوید: «آن‌ها می‌دانند که رئیس‌جمهور ترامپ، مقتدرترین نیروی سیاسی در عصر مدرن است. همه می‌خواهند سوار قطار قدرت باشند نه این‌که زیر چرخ‌هایش له شوند.»

 
ترامپ می‌خواهد همین الگو را در دولت فدرال پیاده کند پس پای وزارت بهره‌وریِ دولت موسوم به دوج، به رهبری ایلان ماسک به میان می‌آید تا به‌بهانه‌ی مبارزه با اسراف، فساد اداری و سوءاستفاده، کنترل نهادهای مستقل فدرال را به‌دست گیرند و با کاهش بودجه‌ فلج‌کننده، نهادهای دولتی را درهم شکنند. حدود ۷۵ هزار کارمند دولت فدرال، طرح خرید رضایت‌نامه‌ی بازنشستگی تعویقی -که از سوی ماسک ارائه شده- را پذیرفته‌اند. دوج عملاً نهادهایی مانند «آژانس توسعه بین‌المللی آمریکا» را از بین برده و حالا در تلاش است همین کار را با سازمان‌های دیگر، از جمله «اداره حمایت مالی از مصرف‌کنندگان» انجام دهد.

گاهی این اقدامات با بی‌نظمی و آشفتگی همراه بوده است. وقتی مأموران دوج تلاش کردند «مؤسسه صلح ایالات متحده» را - که نهادی غیرانتفاعی و تأسیس‌شده به دستور کنگره است- در اختیار بگیرند، این سازمان به مأموران اجازه ورود نداد. تیم دوج به‌ناچار با مأموران اف‌بی‌آی و پلیس واشنگتن دی‌سی بازگشت.


دوج، اطلاعات شخصی آمریکایی‌ها را از همه نهادهای دولتی گرفت تا برای اولین‌بار، سیستم جامع داده‌های شهروندی - از شماره‌های تأمین اجتماعی گرفته تا اطلاعات مربوط به وام دانشجویی و درآمد سالانه - را ایجاد کند. از این پرونده‌ها برای پیشبرد اهداف کاخ سفید استفاده می‌شود. سازمان مالیات آمریکا (IRS)، توافقی با وزارت امنیت داخلی امضا کرد تا داده‌های مالیاتی را در اختیار آن‌ها بگذارد و اخراج مهاجران را تسریع کند (سخنگوی دوج به درخواست‌های مکرر تایم برای اظهارنظر در این موارد پاسخی نداده است.)

سوزی وایلس می‌گوید: "این عملیات، برنده‌ترین سلاح ترامپ در جدال و تسلط بر نهادهای حکومتی است." و می‌افزاید: «اگر این کار را نمی‌کردیم، پس از چهار سال فقط ۰.۱۸٪ از دیوان‌سالاریِ فدرال کاسته می‌شد.»

یکی از مقاماتی که در دوره جدید ترامپ بهای سنگینی پرداخته، «لوئیس دجوی» است. دجوی، مدیرعامل پیشین شرکتی لجستیکی و یکی از حامیان مالی سرسخت ترامپ در سال ۲۰۲۰ بود که به‌عنوان رئیس اداره پست آمریکا منصوب شد و مأموریتش بازسازی نهادی ورشکسته بود. او قراردادهای میلیارد دلاری را برچید و طرحی ۱۰ ساله برای تمرکز بر شبکه توزیع خدمات پستی به راه انداخت، اما در ماه مارس، درگیر رقابت میان ماسک—که خواهان خصوصی‌سازی اداره پست است— و وزیر بازرگانی، «هاوارد لوتنیک» شد که می‌کوشید این نهاد را به وزارت خود الحاق کند. هم‌زمان، مقاماتی از گمرک و حفاظت مرزی آمریکا از اداره پست درخواست کرده بودند که داده‌هایی برای ردیابی مهاجران در اختیارشان بگذارد. 

ماسک در ۱۰ مارس، دو کارمند سابق تسلا را برای استقرار در اداره پست اعزام کرد تا به‌زعم خود هزینه‌ها را کاهش دهد. دجوی از اعطای دسترسی این مأموران به سرورهای حساس USPS - که شامل آدرس‌های پستی همه‌ی آمریکایی‌هاست - خودداری کرد و کارمندان از او به ماسک شکایت بردند. ماسک نیز ماجرا را به ترامپ منتقل کرد. 

به‌گفته منابع آگاه، «سرجیو گور»، مدیر منابع انسانی ترامپ، با دجوی و اعضای هیئت‌مدیره اداره پست تماس گرفت و اعلام کرد که رئیس‌جمهور خواهان برکناری اوست. گور به دجوی هشدار داد که ترامپ و ماسک می‌توانند اوضاع را برایش دشوار کنند. وقتی مشخص شد که وضعیت تشدید شده، دجوی—که پیش‌تر اعلام کرده بود قصد بازنشستگی دارد—استعفا داد تا فشار را از روی نهادش بردارد. (گور به درخواست‌های مکرر تایم برای اظهارنظر در این خصوص پاسخی نداده است.)

اکنون که کنگره و قوه مجریه تا حد زیادی با خواسته‌های ترامپ همراه شده‌اند، این دادگاه‌ها هستند که باید حدود و صغور قدرت او را تعیین کنند. تاکنون بیش از ۱۰۰ پرونده حقوقی برای به‌چالش‌کشیدن اقدامات او تشکیل شده و یک اشتباه اداری در برنامه مهاجرتی پرشتابِ دولت ترامپ با هدف اخراج مهاجران غیرقانونی، به بحرانی بالقوه در سطح قانون اساسی بدل شده است.

در ژوئیه ۲۰۲۴، رئیس‌جمهور السالوادور، «ناییب بوکله»، نماینده وقت فلوریدا، «مت گیتس» و دیگر قانون‌گذاران آمریکایی را به دیداری دیپلماتیک دعوت کرد. بوکله ضیافتی ترتیب داد و اعلام کرد که می‌تواند مهاجران اخراجی ترامپ را در زندان بدآوازه السالوادور، «مرکز بازداشت تروریسم» CECOT، محبوس کند. 

او هیئت آمریکایی را به بازدید از این زندان—که بزرگ‌ترین زندان در آمریکای لاتین است—دعوت کرد. مت گیتس می‌گوید: «شرایط آن‌قدر ناگوار بود که محبوسان از هر اراده‌ای تهی شده بودند و دیگر رمقی برای مقاومت نداشتند. مشاهده هم‌نوعِ جان‌به‌لب‌رسیده و امیدازدست‌داده، دلخراش است.»

 
یکی از مقامات ارشد دولت به تایم اطلاع داد که گیتس، طرح زندان السالوادور را به «استفان میلر»، معاون رئیس دفتر ترامپ، پیشنهاد داده و میلر هم آن را به ترامپ منتقل کرده است. ترامپ به وزیر خارجه‌اش، «مارکو روبیو»، دستور داد به السالوادور سفر کند تا با «بوکله» به توافق برسد. این توافق محرمانه بود و در فوریه نهایی شد. ترامپ می‌گوید: «یکی از دلایلی که از این طرح خوشم آمد، این بود که نسبت به زندان‌های خودمان هزینه بسیار کمتر و بازدارندگی به‌مراتب بیشتری خواهد داشت.»

چند روز بعد، ترامپ به «قانون بیگانگان دشمن» - قانون مهجوری مربوط به دوران جنگ در قرن هجدهم-  استناد کرد تا ۲۳۸ نفر از اعضای ادعایی باندهای ونزوئلایی را بدون این‌که فرصت دفاع از خود در دادگاه مهاجرت داشته باشند یا بتوانند ادعا کنند که به اشتباه بازداشت شده‌اند، به زندان CECOT در السالوادور تبعید کند. 

قاضی فدرال ناحیه‌، «جیمز بوسبرگ»، به دولت ترامپ دستور داد هواپیماها را بازگرداند و دولت از اجرای این حکم سرباز زد. ترامپ در واکنش، خواستار استیضاح این قاضی شد و «جان رابرتس»، رئیس دیوان عالی کشور هم بیانیه‌ای عمومی در انتقاد از ترامپ صادر کرد.

تنش زمانی بالا گرفت که دولت اذعان کرد «اشتباهی»، کارآموزی از مریلند به نام «کیل‌مار آبرگو گارسیا» را در بخشی از عملیات اخراج مهاجران، به السالوادور منتقل کرده است. ترامپ گفت: «وقتی برای اولین بار موضوع را شنیدم، حس خوبی نداشتم.» و افزود: «بعد متوجه شدم که او عضو باند MS-13 بوده است.» وکلای گارسیا این ادعا و سایر اتهامات را رد کرده‌اند. دیوان عالی کشور دستور داده دولت آمریکا برای آزادی گارسیا از زندان CECOT «تسهیل‌گری» کند، اما دولت از بازگرداندن او خودداری کرده است.

از ترامپ پرسیدیم که آیا بلاخره از بوکله خواست گارسیا را تحویل دهد؟ پاسخ داد که چنین درخواستی نکرده است: «وکیلانم از من نخواستند از او چنین چیزی بخواهم. هیچ‌کس نخواست این سؤال را از او بپرسم به‌جز شما.» ترامپ درخصوص خشم عمومیِ ناشی از خودداری‌ در بازگرداندن فردی که بدون دادرسی به زندانی در کشور بیگانه فرستاده شده، پاسخ داد: «باور دارم که این موضوع به نفع او تمام خواهد شد. فکر می‌کنم این موضوع برای دموکرات‌ها چیزی مثل همان قضیه حضور مردها در ورزش زنان است.»

اما به‌زودی این رویه شدت گرفت. هدف فقط مهاجرانی نبودند که ادعا می‌شد به‌طور غیرقانونی وارد آمریکا شده‌اند. در ۲۵ مارس، «رومیسا اوزتورک»، دانشجوی دکترای دانشگاه تافتس که برای شرکت در مراسم افطار خانه‌اش را ترک کرده بود، در پیاده‌رو با شش مأمور لباس‌شخصیِ اداره مهاجرت (ICE) مواجه و ربوده شد. رومیسا را به بازداشتگاهی در لوئیزیانای مرکزی منتقل کردند. قاضی مهاجرت درخواست آزادی با قرار وثیقه را رد کرده است. دولت هم مدرکی درباره فعالیت‌های ادعایی رومیسا در حمایت از حماس ارائه نداده و او را رسماً به جرمی متهم نکرده است. یکی از مقامات وزارت امنیت داخلی به مقاله‌ای اشاره دارد که او به‌همراه چهار دانشجوی دیگر، بهار سال گذشته در انتقاد از عملیات نظامی اسرائیل در غزه نوشته است. ترامپ می‌گوید از پرونده رومیسا اطلاعی ندارد، اما حاضر است از وزارت دادگستری بخواهد هر مدرکی علیه اوزتورک در اختیار دارد منتشر کند. می‌گوید: «من واقعا مشکلی با این موضوع ندارم.»

بی‌آنکه مدرکی ارائه کند، مدعی می‌شود که چهار پرونده‌ی کیفری علیه او نتیجه‌ی سوءاستفاده‌ی سیاسی مخالفان از دستگاه‌های اجرای قانون هستند و حالا به‌عنوان رئیس‌جمهور، از اختیاراتی که در وزارت دادگستری و اف‌بی‌آی دارد برای هدف‌قرار‌دادنِ دشمنان فرضی‌اش استفاده می‌کند. او در ۹ آوریل، ابلاغی تنظیم کرد و به وزارت دادگستری دستور داد «کریستوفر کربس»، رئیس سابق امنیت سایبری در دولت اولش را تحت پیگرد قرار دهد. کربس در انتخابات پیشین گفته بود: "هیچ مدرکی مبنی بر تقلب گسترده در انتخابات وجود ندارد."

او در ابلاغی دیگر، به وزارت دادگستری دستور داده به سراغ «مایلز تیلور» برود. تیلور، مقام پیشین وزارت امنیت داخلی در دوره ترامپ و نویسنده‌ی مقاله‌ی بی‌نامی در نیویورک‌تایمز در سال ۲۰۱۸ است که بی‌محابا به انتقاد از رئیس‌جمهور پرداخته است.

ترامپ، نظارت‌های داخلی بر عملکرد ریاست‌جمهوری را کاهش داده است. در ماه ژانویه، با اخراج بازرسان کل از ۱۷ نهاد مختلف، سیستم نظارتِ روی‌کارآمده پس از ماجرای واترگیت - برای جلوگیری از سوءمدیریت و سوءاستفاده از قدرت - را منحل کرد و دادستان‌های کارکشته را با وفاداران سرسپرده جایگزین کرد.

  ترامپ، «آلینا هابا»، وکیل شخصی سابقش را به‌عنوان دادستان کلِ ایالت نیوجرسی منصوب کرد. برای واشنگتن هم که مهم‌ترین و بزرگ‌ترین دفتر دادستانی ایالات متحده را دارد «اد مارتین» را برگزید؛ یکی از برگزارکنندگان کارزار «توقف رأی‌دزدی» در سال ۲۰۲۰ که سابقه‌ی دادستانی نداشت و سپس وکلایی را که علیه شورشیان ۶ ژانویه پرونده تشکیل داده بودند، تنزل درجه داد.

ترامپ به تایم گفت که همیشه از دستورات دادگاه‌ها تبعیت خواهد کرد، اما حتی حقوقدانانی که نظر مساعدی نسبت به اختیارات اجرایی‌اش دارند، اکنون نگران شده‌اند. دولت او از هزینه کردن بودجه‌ای که کنگره و دادگاه‌ها تصویب کرده بودند، امتناع کرده است. ترامپ فرمان‌هایی امضا کرده که افراد مظنون به ارتباط با گروه‌های تروریستی خارجی را از کشور اخراج کند.

«جک گلداسمیت»، استاد محافظه‌کار حقوق در دانشگاه هاروارد و عضو پیشین دولت جورج بوش، می‌گوید «فرمان‌های اجرایی پرسش‌برانگیزی که ترامپ صادر کرده، بخشی از طرح بازنگری در محدودیت‌های قانون اساسی است؛ طرحی که به مناقشه‌ای خطرناک میان دولت ترامپ و قوه قضاییه فدرال منجر شده است.» 

در ۱۴ دسامبر که ترامپ در کابین هواپیمای شخصی‌اش نشسته بود، از مسابقه فوتبال ارتش و نیروی دریایی در آناپولیس مریلند برمی‌گشت و اخبار را در گوشی‌اش دنبال می‌کرد، ناگهان به خبر توافق ABC برای پرداخت ۱۵ میلیون دلار به کتابخانه ریاست‌جمهوری‌اش برخورد. این توافق، بخشی از تسویه پرونده‌ی افترا علیه «جورج استفانوپولوس» بود. دستیاران ابراز خوشحالی کردند و برایش کف زدند. به گفته‌ی سه منبع آگاه، این توافق بخشی از راهبردی گسترده‌تر بوده است. ترامپ باور داشت که اگر ABC تسلیم شود، سایر شرکت‌ها هم که علاقه‌ای به درگیرشدن با او ندارند، کوتاه خواهند آمد.

ترامپ از مشاور حقوقی جدید کاخ سفید «دیوید وورینگتون»، دبیر کارکنان «ویل شارف»، و مشاور ارشد سیاست‌گذاری یعنی «استفان میلر» خواسته بود تا فرمان‌هایی اجرایی‌ برای هدف‌قراردادنِ دشمنان شرکتی‌اش تدوین کنند. یکی از منابع نزدیک به ترامپ می‌گوید: «این گام نخست بود با این مضمون که به جانتان می‌افتیم و نابودتان می‌کنیم، مگرآن‌که با ما همراه شوید.»

دولت نامه‌هایی به شرکت‌های حقوقی بزرگ - که نماینده‌ی مخالفان ترامپ بودند- و دانشگاه‌هایی که به فعالیت‌های اجتماعی ترقی‌خواهانه (به‌ویژه اعتراضات ضداسرائیلی) شناخته می‌شدند، فرستاد؛ شرکت‌هایی مثل پاول‌ویس، کرک‌لند، اسکادن
و سایر شرکت‌های نخبه‌ی حقوقی. آن‌ها در ازای رهایی از حملات ترامپ، با ارائه‌ی صدها میلیون دلار خدمات حقوقی رایگان به نفع او موافقت کردند. ترامپ به تایم می‌گوید: «باید کارم را درست انجام داده باشم، چون از این همه شرکت‌ حقوقی، یک‌عالمه وجه دریافت کرده‌ام.»

خیلی از دانشگاه‌ها هم کوتاه آمدند. دانشگاه کلمبیا با اصلاح سیاست‌هایش در زمینه‌ی اعتراضات و تغییر برنامه‌ی مطالعات خاورمیانه‌ موافقت کرد تا مانع از قطع‌شدن ۴۰۰ میلیون دلار بودجه‌ی فدرال شود. بنا به گزارش‌ها، پس از آن‌که ترامپ شکایتی ۲۰ میلیارد دلاری علیه برنامه‌ی شصت‌دقیقه مطرح کرد، مدیران شبکه‌ی CBS را به بررسی توافق واداشت. ترامپ کنترل «مرکز هنرهای نمایشی جان‌اف‌کندی» را در دست گرفت و به موزه‌ی اسمیتسونین دستور داد نمایشگاه‌هایش را تغییر دهد.

منتقدان می‌گویند ترامپ در حال تضعیف ساختارهایی است که برای شکل‌گیریِ مخالفت‌های سازمان‌یافته ضروری‌اند. هرچه جامعه ازهم‌گسیخته‌تر شود، مردم کمتر توان مقاومت مؤثر دارند و هرچه شهروندان از توان کم‌تری برای پاسخگویی رهبران برخوردار شوند، اثرگذاری کم‌تری بر سرنوشت جمعی‌شان دارند. سناتور دموکرات ایالت کنتیکت، «کریس مورفی» می‌گوید: «بالأخره باید قاعده بازی را دریافت. تلاش ترامپ برای زورگفتن به ایالت‌ها، شهرداری‌ها، دانشگاه‌های غیرانتفاعی، خبرنگاران، شرکت‌های حقوقی و شرکت‌های بزرگ برای ادای وفاداری، بخشی از طرح جامع او برای قبضه‌ی قدرت است.»

«استیو بنن»، مشاور سابق و مغز متفکر کمپین ترامپ که کماکان به او نزدیک است، مخالفتی با این تحلیل ندارد و می‌گوید: «او در تلاش برای رام‌کردن نهادهای مؤثر  است. آن‌ها اول باید اصلاح شوند و سپس به زانو دربیایند.»

رهبران خارجی به چنین رفتارهایی عادت دارند، اما حتی آن‌ها هم انتظار جنگ تجاری ترامپ را نداشتند. ترامپ در توجیه سیاست تعرفه‌‌ای، استعاره محبوبی دارد که ایالات متحده را به فروشگاه بزرگی مانند می‌کند. به ما می‌گوید: «من همین فروشگاه عظیمم؛ باشکوه، زیبا و مملو از محصولات خوب. همه دوست دارند از من خرید کنند.»

«من به نیابت از مردم آمریکا، صاحب این فروشگاه شده‌ام. قیمت‌ها را من تعیین می‌کنم و به مشتری می‌گویم: اگر می‌خواهی از ما خرید کنی، باید این مبلغ را بپردازی.»

 
اما تعیین قیمت از سوی دولت، ضدآمریکایی—اگر نگوییم کمونیستی—به نظر می‌رسد. حتی متحدان ترامپ در حزب جمهوری‌خواه هم او را از خطر موج تعرفه‌های تنبیهی بر واردات خارجی - که از پایه‌ی ۱۰ درصد تا ۱۴۵ درصد می‌رسید- ، برحذر داشته‌اند. سناتور «رند پال» از ایالت کنتاکی، که گرایش لیبرترین دارد، در پیامی طولانی به ترامپ خواستار لغو تعرفه‌ها شده است. واکنش ترامپ این بوده: «تعرفه‌ها فوق‌العاده‌اند!»

نظر بازار متفاوت است. دقیقا یک هفته پس از «روز آزادی اقتصادی»، اقتصاددانان دولت آمریکا و فدرال رزرو، نشانه‌های نگران‌کننده‌ای یافتند. مسئله فقط سقوط ناگهانی شاخص S&P 500 نبود. بازار اوراق قرضه دولتی آمریکا هم در حال سقوط بود. به‌طور معمول، وقتی بازار سهام سقوط می‌کند، سرمایه‌گذاران پولشان را به بازار اوراق قرضه‌ی دولتی آمریکا منتقل می‌کنند، چون بازده تضمین‌شده دارد. اما این‌بار سرمایه‌گذاران پولشان را به ین ژاپن و فرانک سوئیس منتقل کرده بودند. بدتر آن‌که خریداران بالقوه‌ی اوراق خزانه‌ی آمریکا، نمی‌توانستند با فروشندگان بر سر قیمت به توافق برسند. یکی از ناظران فدرال رزرو می‌گوید: «بازارها مثل همیشه نبودند. فشار فوق‌العاده‌ای در کار بود.»

در پی این وضعیت متلاطم در بازار اوراق قرضه، دو تن از مشاوران ارشد ترامپ وارد عمل شدند. در تاریخ ۹ آوریل که «پیتر ناوارو» مشاور تجاری سرسخت ترامپ در جلسه‌ دیگری حضور داشت، وزیر خزانه‌داری «اسکات بسنت» و وزیر بازرگانی «هوارد لوتنیک» به دفتر بیضی‌ آمدند تا از ترامپ بخواهند برخی از تعرفه‌ها را متوقف کند. لوتنیک می‌گوید: «من و اسکات موافق بودیم که لغو تعرفه‌ها کار درستی است و در نهایت هم [ترامپ] گفت این کار منطقی‌ست.» آن دو تا زمانی در کاخ سفید ماندند که ترامپ در شبکه‌ی تروث‌سوشیال Truth Social اعلام کرد به‌طور موقت تعرفه‌های متقابل را به‌مدت ۹۰ روز تعلیق می‌کند. بازارها هم فوراً واکنش مثبت نشان دادند، هرچند هنوز به سطحِ پیش از «روز آزادی» بازنگشته‌اند.

ترامپ در گفت‌وگو با تایم می‌گوید: «هنوز معتقدم تعرفه‌ها لازم‌اند. بازار اوراق قرضه به تب‌و‌تاب افتاده بود، ولی من مصمم بودم.» او می‌گوید اگر تا سال آینده تعرفه واردات -به‌طور میانگین- روی ۵۰ درصد بماند، «توفیق بزرگی» کسب شده است. ترامپ می‌گوید رئیس‌جمهور چین، شی‌جین‌پینگ، با او تماس گرفته و دولتش در حال مذاکره‌ی فعال برای رسیدن به توافق است. لوتنیک و یکی دیگر از مقامات ارشد دولت نیز این مذاکرات را تأیید کرده‌اند، هرچند پکن چنین چیزی را انکار می‌کند. ترامپ می‌گوید: «فکر نمی‌کنم پذیرش توافق، نشانه‌ی ضعفِ اون باشد.» و اضافه می‌کند که انتظار دارد ظرف سه تا چهار هفته‌ی آینده مجموعه‌ای از توافق‌ها اعلام شود. می‌گوید: «باید به جایی برسیم که توافق حاصل شود، ولی نباید بگذاریم یک تریلیون دلار از ما کاسبی کنند.»

سیاست معامله‌محور ترامپ در عرصه‌ی خارجی فقط به تعرفه محدود نمی‌شود. او تهدید کرده با دانمارک—یکی از اعضای ناتو—درگیر جنگ اقتصادی و حتی نظامی می شود تا گرینلند را تصاحب کند. می‌گوید قصد دارد کانال پاناما را پس بگیرد، حتی اگر به درگیری نظامی با نیروهای چریکی بیانجامد. همچنین پیشنهاد داده فلسطینی‌ها از غزه بیرون رانده شوند تا ان‌جا به منطقه‌ای توریستی و ساحلی بدل شود؛ طرحی که ترامپ از آن با عنوان «ریویِرای خاورمیانه» یاد می‌کند.

برخی از این اقدامات با اهداف راهبردی و تاکتیکی عجین‌اند. مثلا گرینلند از منابع معدنی خوبی برخوردار است که به درد آمریکا می‌خورد و در رقابت فزاینده قطب شمال می‌تواند نقش کلیدی ایفا کند. برخی دیگر با اهداف شخصی همراهند. 

ترامپ پس از ورود به کاخ سفید، برای ارج نهادن به جاه‌طلبی‌های توسعه‌طلبانه‌اش، تابلویی از رئیس‌جمهور «جیمز پولک»—یکی از حامیان سرسختِ «سرنوشت آشکار»—را از مجلس نمایندگان به امانت گرفت و در دفتر بیضی آویخت. پولک بر بزرگ‌ترین گسترش سرزمینی در تاریخ آمریکا نظارت داشت و الحاق اورگن، تگزاس، کالیفرنیا و بیشتر مناطق جنوب غربی ایالات متحده را به او نسبت می‌دهند.

وقتی از او پرسیدیم "آیا دوست دارد به‌عنوان رئیس‌جمهوری در یادها بماند که قلمرو آمریکا را گسترش داده است؟" می‌گوید: «برایم اهمیتی ندارد.»

محتمل‌تر این است که او را با گسست از قواعد ماندگار سیاست خارجی رؤسای‌ جمهوری‌خواه و دموکرات، دوری گزیدن از متحدان ناتو و هم‌سویی با روسیه در جنگ اوکراین به یاد آورند.

  ترامپ در گفت‌وگو با تایم، کی‌یف را مسبب آغاز جنگ می‌داند و می‌گوید: «فکر می‌کنم آنچه شروع جنگ را رقم زد، تلاش اوکراین برای پیوستن به ناتو بود.» توافق صلحی که ترامپ در پی آن است، حدود ۲۰ درصد از خاک اوکراین را به ولادیمیر پوتین واگذار می‌کند. می‌گوید: «کریمه با روسیه خواهد ماند.»

رئیس‌جمهور به خود می‌بالد که اروپایی‌ها را وادار کرده برای امنیتشان هزینه‌ی بیشتری بپردازند و در دوره‌ی نخست‌اش، صلح میان اسرائیل و برخی همسایگان عربی را پیش برده است. امیدوار است در سفر برنامه‌ریزی‌شده‌‌ به خاورمیانه، پیشرفت بیشتری در این زمینه حاصل شود و می‌گوید: «عربستان سعودی به توافقات ابراهیم خواهد پیوست»، به ما می‌گوید: «همین‌طور خواهد شد. ما به توافق می‌رسیم» او حالا اعتمادبه‌نفس بیشتری دارد، جاه‌طلب‌تر شده و در قیاس با زمانی که برای اولین‌بار، فرمانده کل قوا شد، خود را کمتر به محدودیت‌ها پایبند می‌داند. به ما می‌گوید: «دفعه‌ی قبل، برای بقا می‌جنگیدم. این‌بار برای جهان می‌جنگم.»

ترامپ اولین رئیس‌جمهوری نیست که دامنه‌ی قدرت اجرایی را گسترش می‌دهد. فرانکلین روزولت هم در زمان جنگ با استفاده از اختیارات ویژه، جیره‌بندی و کنترل قیمت‌ها را اعمال کرد. او ۱۲۰هزار ژاپنی‌تبارِ آمریکایی را به اجبار در اردوگاه‌ها محبوس کرد و کوشید دادگاه عالی را با قضاتی هم‌سو پر کند. جرج بوشِ پسر نیز پس از حملات ۱۱ سپتامبر، ساختار امنیت ملی را بازآرایی کرد، اختیارات گسترده‌ای به دولت برای شنود شهروندان آمریکایی داد و مظنونان القاعده را در بازداشتگاه‌های سری و غیرقانونی به بند کشید. اما خط‌قرمز هر دو رئیس‌جمهور، هجمه به آمریکا بود. ریاست‌جمهوری ترامپ در دور دوم، با هیچ‌‌یک از رؤسای‌جمهور پیشین قابل‌قیاس نیست.

استیون لوییتسکی، استاد دانشگاه هاروارد، می‌گوید: "اعمال قدرت ترامپ شباهت زیادی به عملکرد رهبران اقتدارگرایی مانند ویکتور اوربان در مجارستان و رجب طیب اردوغان در ترکیه دارد. این افراد، با وجود برگزاری انتخابات مشروع، قواعد دموکراتیک را به نفع خود تغییر داده‌اند. چگونه؟ با پاداش‌دادن به متحدان، مجازات مخالفان، تضعیف رسانه‌ها و جامعه‌ی مدنی و تبدیل دولت به ابزاری برای پیشبرد اهداف شخصی و بقای سیاسی. این [تغییرات] از آنچه در صد روز اولِ ونزوئلا، ترکیه یا مجارستان دیدیم، سریع‌تر و فراگیرترند. چیزی که بیش از همه من را نگران می‌کند، واکنش کند و گنگِ جامعه‌ی آمریکاست.»

با این حال برخی نهادها در برابر این روند ایستاده‌اند. شرکت‌های حقوقی پرکینز کوی و ویلمرهال موفق شده‌اند از یکی از قضات فدرال، حکم منع موقت بگیرند. دانشگاه هاروارد هم تسلیم نشده است. پس از آن‌ که ترامپ کوشید «آژانس رسانه‌ای جهانی ایالات متحده» و رسانه‌های زیرمجموعه‌ی آن مانند «صدای آمریکا» و «رادیو آزادی» را تعطیل کند، برخی از آن‌ها شکایت کردند تا بتوانند به کارشان ادامه دهند. دیوان عالی نیز در چندین پرونده دخالت کرد. با‌این‌حال، ظرفیت نهادها برای مهار ترامپ محدود است، به‌ویژه اگر او دستورات‌شان را نادیده بگیرد. لوییتسکی می‌گوید: «دادگاه‌ها به‌تنهایی نمی‌توانند کاری از پیش ببرند. فرآیند قضایی کند پیش می‌رود و در این فاصله خیلی چیزها ممکن است از بین برود.»

مخالفان آن‌قدر درباره‌ی تهدید ترامپ علیه جمهوری حرف زده‌اند که خیلی‌ها دیگر هشدارهای مربوط به بحران قانون اساسی را جدی قلمداد نمی‌کنند. رئیس‌جمهور با ادعاهای بی‌حدومرز در مورد اختیاراتش، با بی‌اعتنایی به سازوکارهای دموکراتیک و صحبت از نامزدی برای دور سوم - با وجود ممنوعیت صریحِ متمم بیست‌ودومِ قانون اساسی - مسبب دامن‌زدن به این نگرانی‌هاست. او می‌گوید: «خلأهای قانونی را مطرح کرده‌اند، اما من به خلأ قانونی اعتقادی ندارم.»

در پایان گفتگو از ترامپ می‌پرسیم که آیا با جان آدامز، یکی از بنیان‌گذاران آمریکا که پرتره‌اش در قاب طلایی بر دیوار دفتر ریاست‌جمهوری آویخته شده، موافق است که «جمهوری آمریکایی، دولتِ قانون است، نه دولتِ اشخاص»؟ مکثی می‌کند و می‌گوید: «کاملا با او موافق نیستم. ما دولتی داریم که اشخاص در فرآیندهای قانونی‌اش نقش دارند و در حالت ایده‌آل، باید افراد درستکاری مثل من روی کار بیایند.»

 
با خاموش‌شدن ضبط، مهمانان را به تماشای فضاهای خصوصی‌ در آن سوی دفتر بیضی فرامی‌خواند. دیوارها با نسخه‌های قاب‌شده‌ی مجلاتی که چهره‌ی او بر جلدشان نقش بسته، پوشیده شده‌اند. در عبور از سالن غذاخوری، جایی که ششم ژانویه، منفعلانه نظاره‌گر حمله بود، کنترل طلایی و دو جعبه آب‌نبات نعناعیِ تیک‌تک بر روی میز جلب توجه می‌کند. بالای درگاه خروجی، کمربند بوکسی آویخته شده که زلنسکی پس از دیدار پرتنششان در اواخر فوریه به جا گذاشته است. مهمانان را به دفتر کار خصوصی‌اش هدایت می‌کند. دستیاران این‌جا را «اتاق تبلیغات» می‌نامند. دو قفسه‌ی سفید، مملو از یادگارهای کارزار «ماگـا» است: کلاه‌هایی در رنگ‌ها و مدل‌های مختلف، کتانی‌های طلایی با برند ترامپ، پیراهن‌های سفید گلف، کتاب‌های نفیس رومیزی، حوله‌هایی مزین به نشان «ترامپ ۴۵/۴۷» و سکه‌های یادبودی که نشان خاندان ترامپ را در مهر ریاست‌جمهوری آمریکا جای داده‌اند. شاید چنین نمایی با شمایل سنتی ریاست‌جمهوری ایالات‌متحده همخوانی نداشته باشد، اما بدون‌شک به او تعلق دارد.

منبع خبر "عصر ایران" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.