در ساعات اولیه پس از انفجار، گمانهزنیهای متعددی درباره علت و محل دقیق حادثه مطرح شد. برخی کانالهای تلگرامی مدعی شدند انفجار، ناشی از آتشسوزی در انبار آمونیاک بوده است، اما مدیر روابط عمومی شرکت بناگستر و خبرنگار صداوسیما این ادعا را تکذیب و تأکید کردند انفجار به مخزن آمونیاک ارتباطی ندارد.
به گزارش فرهیختگان، همچنین شایعهای مبنی بر وقوع انفجار در نزدیکی پایگاه نیروی دریایی سپاه پاسداران منتشر شد که خبرگزاری تسنیم آن را جعلی خواند و اعلام کرد این خبر با هدف تشویش اذهان عمومی منتشر شده است.
یکی دیگر از این شایعات، ادعایی بود که به نقل از شبکه ۱۴ رژیم صهیونیستی منتشر شد. برخی کانالهای تلگرامی مدعی شدند این انفجار نتیجه یک عملیات فوقمحرمانه برای نابودی یک محموله خاص بوده است. این ادعا در حالی مطرح شد که بررسیها نشان داد شبکه ۱۴ اسرائیل در روزهای شنبه هیچ فعالیتی ندارد و این خبر کاملاً ساختگی و جعلی است. انتشار چنین اخباری با هدف تشویش اذهان عمومی و ایجاد ناامنی روانی در جامعه صورت گرفت و بعد هم توسط منابع رسمی تکذیب شد.
علاوه بر این، یک کانال تلگرامی جعلی با عنوان «شبکه یک» که وابسته به گروهک تروریستی منافقین است اقدام به بازنشر مصاحبهای ساختگی به نقل از مدیرکل بندر شهید رجایی کرد. این مصاحبه جعلی با هدف گمراهسازی افکار عمومی و ایجاد روایتهای نادرست از حادثه منتشر شد. این اقدامات نشاندهنده تلاشهای سازمانیافته برای بهرهبرداری از حادثه بهمنظور ایجاد تفرقه و بیاعتمادی در جامعه بود.
از سوی دیگر، برخی رسانهها به اشتباه محل انفجار را ترمینال کالای خطرناک بندر شهید رجایی اعلام کردند، اما پژمان بهزادپور، مدیرعامل ترمینال این ادعا را رد کرد. اداره گمرک محل دقیق انفجار را محوطه کانتینری سینا، وابسته به سازمان بنادر و دریانوردی اعلام کرد. صداوسیما نیز گزارش داد انفجار ناشی از یک کانتینر بوده، اما هنوز مشخص نیست محتوای این کانتینر چه بوده است. این تناقضات اولیه در گزارشها نشاندهنده نبود اطلاعات دقیق در ساعات ابتدایی حادثه بود که به گسترش شایعات دامن زد.
انفجار بندر شهید رجایی صرفنظر از علت دقیق آن، پرسشهای متعددی را درباره ایمنی، نظارت و مدیریت ریسک در یکی از مهمترین بنادر ایران مطرح کرده است. دو سناریوی اصلی برای این حادثه قابل تصور است. یا این انفجار نتیجه یک اقدام خرابکارانه همزمان با مذاکرات ایران و آمریکا در مسقط بوده، یا ناشی از نقص در فرایندهای داخلی و سهلانگاری در مدیریت کالاهای دپو شده. در هر دو حالت، انتظار میرود مقامات مسئول گزارشی حرفهای، صریح و جامع به مردم ارائه دهند. این گزارش نهتنها باید علت دقیق حادثه را مشخص کند، بلکه باید به ترک فعلها و کاستیهای احتمالی که به این فاجعه منجر شده، بپردازد.
یکی از نکات قابلتوجه در این حادثه، ضعف رسانهای در ساعات اولیه بود. نبود اطلاعات رسمی و دقیق در لحظات ابتدایی، زمینه را برای انتشار شایعات و گمانهزنیهای غیرموثق فراهم کرد. این موضوع بار دیگر ضرورت تقویت نظام اطلاعرسانی بحران در کشور را برجسته میکند. رسانههای رسمی باید بتوانند با سرعت و دقت، اطلاعات موثق را در اختیار افکار عمومی قرار دهند تا از گسترش اخبار جعلی و تشویش اذهان جلوگیری شود.
از سوی دیگر، اظهارات مدیرکل مدیریت بحران هرمزگان درباره هشدارهای قبلی در مورد محوطه کانتینری، پرسشهایی را درباره میزان توجه مسئولان به این هشدارها و اقدامات پیشگیرانه احتمالی مطرح میکند. اگر دپوی کالاهای خطرناک و مواد شیمیایی در محوطه بندر به این حادثه منجر شده باشد، باید بررسی شود که چرا اقدامات لازم برای کاهش ریسک انجام نشده است. این موضوع میتواند به شناسایی نقاط ضعف در زنجیره مدیریت بنادر و تدوین پروتکلهای ایمنی قویتر کمک کند.