در دنیای پرشتاب سرمایهگذاری امروز، بهترین راه برای رشد دارایی هایتان نگهداری پول در حساب بانکی نیست. بزرگان مالی همیشه بر این نکته تأکید کردهاند: «سرمایهات را به کار بگیر تا برایت کار کند.» تفاوت ICO با IPO در همین نقطه آغاز میشود – در این میان، ظهور ارزهای دیجیتال افق تازهای را پیش روی سرمایهگذاران گشوده است – عرضه اولیه سکه (ICO)، پنجرهای جدید به دنیای نوآوری و رشد مالی که حتی با سرمایههای متوسط نیز قابل دسترسی است.
آیا تصمیم دارید سرمایه خود را در سهام یک شرکت معتبر و باسابقه به کار گیرید یا میخواهید با حمایت از استارتاپی نوپا در عرضه اولیه سکه، پیشگام موج بعدی نوآوری باشید؟ این دو مسیر – عرضه اولیه سهام (IPO) و عرضه اولیه سکه (ICO) – اگرچه هر دو به هدف رشد سرمایه میانجامند، اما در ماهیت، ریسک و بازده با یکدیگر تفاوتهای بنیادی دارند. در این مقاله، راهنمای جامعی برای انتخاب مسیر مناسب سرمایهگذاری با توجه به اهداف مالی شما ارائه میدهیم.
عرضه اولیه سهام یا IPO (Initial Public Offering) روش سنتی و شناخته شدهای است که شرکتهای خصوصی از طریق آن به بازار سرمایه عمومی وارد میشوند. در این فرآیند، شرکت برای اولین بار سهام خود را به عموم مردم عرضه کرده و از این طریق سرمایه جذب میکند. IPO معمولاً برای شرکتهایی با سابقه فعالیت طولانی، درآمد مشخص و ساختار مدیریتی تثبیت شده مناسب است. این روش تحت نظارت نهادهای قانونی و با الزامات مشخص انجام میشود و سرمایهگذاران در ازای خرید سهام، مالک بخشی از شرکت میشوند.
عرضه اولیه سکه یا ICO (Initial Coin Offering) روشی نوین و انقلابی است که با ظهور فناوری بلاکچین به دنیای سرمایهگذاری معرفی شده است. در ICO، استارتاپها و پروژههای نوآورانه به جای عرضه سهام، توکنهای دیجیتال خود را به سرمایهگذاران ارائه میدهند. این توکنها میتوانند نشاندهنده حق استفاده از خدمات آینده پروژه، سهم در سود یا سایر مزایا باشند. ICO با حذف واسطهها و کاهش بوروکراسی، امکان جذب سرمایه جهانی را برای استارتاپهای نوپا فراهم میکند و به سرمایهگذاران اجازه میدهد در مراحل اولیه پروژههای نوآورانه مشارکت داشته باشند.
بر اساس محتوای مقاله، تفاوتهای اصلی ICO و IPO به صورت موردی عبارتند از:
عرضه اولیهی سهام (IPO) اغلب برای یک شرکت ثبت شده و معتبر انجام میشود درحالی که عرضه اولیهی سکه برای استارتاپهای جوان و تازهکار است. اگر بخواهیم مثال بزنیم، IPO یک شرکت تجهیزات باغبانی ۴۰ ساله بوده و ICO یک عاشق فناوری ۱۸ ساله است که در گاراژ پدرش به ساخت اولین ابررایانهی خود مشغول است. شرکت اول کسبوکاری شناخته شده و سودآور بوده و دارای یک حساب بانکی معتبر با سوابق کاری درخشان است.
از طرفی، شرکت دوم هیج یک از این موارد را نداشته اما این احتمال وجود دارد که او استیوجابز بعدی باشد و یا به طور کل فراموش شود. چه بر روی یک نابغهی کامپیوتر جوان و ناشناس و چه بر روی یک تاجر محترم میانسال سرمایهگذاری کنید، قصد و نیت شما تغییری نمیکند و در حقیقت امیدوار هستید که این کسبوکار روزی رشد کرده و سرمایهی شما افزایش یابد.
یک شرکت برای عرضه اولیه سهامش به شرایطی نیاز دارد. این پیشنیازها شامل داشتن یک حداقل سرانهی درآمد و سوابق مربوط به فعالیتهای گذشته است. فرآیند سنتی عرضه اولیه سهام میتواند با توجه به الزامات قانونی بسیار زمانبر باشد. پیش نیاز دیگر عرضه اولیه سهام، تدوین آگهی عرضه سهام است. این آگهی یک اظهارنامهی قانونی است که نشان میدهد شرکت قصد دارد سهامش را به عموم عرضه کند. این آگهی باید شامل اطلاعات کلیدی در خصوص شرکت و عرضه اولیه سهام پیش رو باشد، بنابراین در IPO شما به وکلا، بانکها و از همه مهمتر صبر و شکیبایی نیاز خواهید داشت.
از آنجاییکه ICOها نیاز به تابعیت از چارچوب قانونی خاص و پروتکلی ندارند، اکثر آنها با سوابق فعالیت و تنها با یک وایت پیپر از پروژهی خود دفاع میکنند. مدت زمان عرضه اولیه سکه به نسبت کوتاهتر است. وایت پیپر ICO برخلاف آگهی IPO استاندارد خاصی نداشته و در برخی از کشورها این سند (وایت پیپر) به هیچ وجه قانونی نیست.
سرمایهگذاری در شرکتهای کشوری که در آن زندگی میکنید، فرآیند به نسبت سادهای است. همچنین برای سرمایهگذاری در شرکتهای خارج از کشور نیز روال قانونیای وجود داشته و احتمالا به خدمات بروکرها نیاز خواهید داشت.
شاید بهترین مزیت ICO این باشد که برای سرمایهگذاری در آن به تنها چیزی که احتیاج دارید، دسترسی به اینترنت است. شما در عرضه اولیه سکه میتوانید توکنهای مربوط به هر استارتاپی را از هر کشوری بخرید. البته موارد استثنایی نیز وجود دارد، به عنوان مثال در ایالات متحده برخی پروژهها به عنوان اوراق بهادار در نظر گرفته شده و در دسترس عموم قرار ندارند.
با فرص اینکه سرمایهگذاری در هر دو پروژه سودآور است، بیاید بررسی کنیم در هر مدل در پایان چه چیز عایدمان میشود:
عرضه اولیه سهام
سهم خریداری شده در IPO، نشاندهندهی سهام مالکیت بر درآمدهای آتی یک شرکت است سهامداران سود سهام سالیانهی خود را بر حسب پیشرفت سالانهی شرکت دریافت میکنند. یکی از روشهای کسب درآمد سرمایهگذاری در مراحل اولیه و خرید سهم و سپس فروش آن پس از افزایش قیمت است.
به یاد داشته باشید در ICO، سکهها لزوما مالکیت بر پروژه را نشان نمیدهند. سرمایهگذاران به طرق مختلفی میتوانند از مزایای آیندهی این توکنها بهرهمند شوند و این مسئله به ساختار این توکنها بستگی دارد. تمامی حالات ممکن و شرایط و ضوابط در وایت پیپر مربوط به هر پروژه نوشته میشود.
آیا IPO امنیت بالاتری نسبت به ICO دارد؟ ممکن است در نگاه اول چنین به نظر برسد اما حقیقت این است که با وجود تمامی مستندات، روالها و الزامات قانونی، باز هم ممکن است شرکت مذکور ورشکسته شده و سرمایهی شما از دست برود. اگر شما در ICO امیدوارکنندهای شرکت نمایید، یک سرمایهگذاری سودآور با بوروکراسی بسیار کمتری را تجربه خواهید کرد.
در هر صورت چه قصد سرمایهگذاری در IPO و یا خرید توکنهای مربوط به یک ICO را داشته باشید، توصیه میکنیم ابتدا تمامی منابع موجود را بررسی کرده و پروژه را بهدقت ارزیابی کنید.
ممکن است شما هم جزو آن دسته از افرادی باشید که به دنبال جذب سرمایه برای راهاندازی و یا توسعهی کسب و کار خود میگردد. اما از میان روشهای جذب سرمایه به شیوه سنتی و عرضه اولیه توکن کدام یک مناسبتر است؟
یکی از گزینههای شما مراجعه به شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر (Venture capital) است. میتوانید سرمایهی مورد نیاز خود را از این شرکتها بگیرید و آنها در ازای دریافت سهام حاضرند به شما پول بپردازند. راهکار دیگر عرضه اولیه سکه (ICO) است که به شما امکان میدهد از تمامی افراد در سراسر جهان که به اینترنت دسترسی داشته و پول کافی برای خرید توکن شما را دارند، سرمایه جذب کنید.
اساسا ICO، ابتکاری است که به استارتاپها امکان میدهد بدون در اختیار قرار دادن سهام خود و بدون واسطه برای خود سرمایه جذب کنند. هیچ جای تردیدی نیست که ICOها روشهای سرمایهگذاری و جمعسپاری را به طور کلی تغییر دهند. چرا فردی باید جذب سرمایه، کسب و کار خود را به فروش بگذارد درحالی که میتواند بدون اینکار نیز سرمایه مورد نیاز خود را تهیه کند.
با این وجود هنوز VCها چندین برگ برنده دارند که در ادامه آنها را بررسی میکنیم.
سرمایهگذاری خطرپذیر (Venture Capital) علیرغم الزاماتش، مزایای قابل توجهی برای استارتاپها فراهم میکند که فراتر از صرف تأمین مالی است. VCها با سابقه طولانی در اکوسیستم کسبوکار، میتوانند نقشی حیاتی در شکلگیری، رشد و موفقیت یک کسبوکار نوپا ایفا کنند. برخلاف ICOها که تمرکزشان عمدتاً بر تأمین سرمایه است، VCها منابع ارزشمند دیگری نیز در اختیار کارآفرینان قرار میدهند که در ادامه به آنها میپردازیم.
شما علاوه بر جذب سرمایه از یک VC میتوانیدخدمات ارزشمندی همچون مشاوره و راهنماییهایی در خصوص مقیاسپذیری کسبوکار، اتصال به صنعت، مهرههای تاثیرگذار در شبکهی کاری خود و اثبات مفهوم دریافت کنید. اگر به دنبال چنین سرویسهایی میگردید، به سراغ یکی از شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر بروید.
اما اگر به دنبال راهی میگردید که سرمایهی مورد نیاز خود را از طریق افراد زیادی به دست بیاورید و یا به عبارتی اگر یک جامعه از کاربران، بیشتر از افراد تاثیرگذار برایتان اهمیت دارد، به فکر راهاندازی یک ICO باشید.
برای درک بهتر تفاوت میان ICO و VC میتوان ICO را به یک تجارت میان شرکت و مشتری (B2C) و سرمایهگذاری خطرپذیر را به یک تجارت میان دو شرکت (B2B) تشبیه کرد. سرمایهگذارانی که در VCها فعالیت میکنند، معاملهگران باتجربهای بوده و قادر به ارائهی پیشنهادات و درخواست تقاضاهای بسیار هستند. اگر ایدهی فوقالعادهای دارید اما یک طرح اولیه، وایت پیپر، ارائه و نقشه راه شفافی ندارید، هرگز به سراغ آنها نروید.
اگر فکر جذب سرمایه از طریق یک شرکت سرمایهگذاری خطرپذیر را در سر میپرورانید، باید خود را بسیار بیشتر از حالتی که به سراغ عرضه اولیه سکه میروید آماده کنید.
یکی از مزایای VCها این است که قابل اعتمادتر هستند و حاضرند از پروژهی شما در طولانی مدت بدون اینکه انتظار بازگشت سریع سرمایه را داشته باشند، حمایت کنند.
سرمایهگذارن یک ICO، میتوانند تمامی افراد در هر نقطه از کره زمین باشند و شما میتوانید سرمایهی زیادی را از افرادی که در قارههای دیگری زندگی میکنند دریافت نمایید علاوه بر اینکه داشتن محصول اولیه و ارائه سوابق از الزامات اولیه محسوب نمیشود. در حقیقت اگر ایدهی شما به اندازه کافی هیجان انگیز باشد، سرمایه مورد نیاز را جذب خواهد کرد و شما از ویدیوی معرفی، یوتیوب، پادکستهای صوتی و شبکههای اجتماعی برای جلب توجه افراد و فریاد ایدهتان به سراسر دنیا استفاده میکنید.
حتما این نکته را مد نظر قرار دهید که ICO ماهیتا یک فرآیند خرید و فروش با سرعت بالا است. بنابراین اکثر سرمایهگذاران حاضرند توکنهای خود را در ازای سود اندکی بفروشند.
برای جذب سرمایه از یک شرکت سرمایهگذاری خطرپذیر به یک تیم، محصول اولیه، چشمانداز، ارائهی قوی، مستندسازی و غیره نیاز دارید. علاوهبراین در صورت توافق میبایست بخشی از سهام شرکت خود (در اغلب موارد حداقل ۲۰ درصد) را به آنها بسپارید.
اما هیچ الزام رسمیای برای برگزاری یک ICO وجود نداشته و این شما هستید که تصمیم میگیرید دارندگان توکن چه خدماتی در ازای پولشان دریافت خواهند کرد.
سرمایهگذاران خطرپذیر، سرسخت و محافظهکار هستند و اغلب به سرمایهگذاری در شرکتی در کشور خودشان تمایل بیشتری دارند. آنها اغلب شما را به جلسات متعددی دعوت کرده و از شما میخواهند که اسناد متعددی را امضا کنید. شاید این موارد برای شهروندان ایالات متحده مشکلی ایجاد نکند اما برای استارتاپهای جهان سوم ایجاد محدودیت میکند.
اما ICO هیچ یک از این محدودیتها را نداشته و شما میتوانید از قطب شمال تا قطب جنوب آن را برگزار کنید.
در مورد برداشتهای عمومی، VCها موقعیت بهتری دارند. جذب سرمایه از یک شرکت سرمایهگذاری خطرپذیر برای شما اعتبار و اعتماد بیشتری را فراهم میکند چرا که آنها تجربهی بیشتری داشته و پیش از سرمایهگذاری پروژهی شما را با دقت مطالعه میکنند. اگر با گذشت زمان و آزمایش و خطا مشخص شود که ایدهی شما آنقدرها هم زیرکانه نبوده و نقاط ضعفی دارد، آنها در این اشتباه سهیم هستند. آنها دقیقا میدانند که پول خود را در کجا سرمایهگذاری میکنند. گاهی اوقات همین افراد به واسطهی تجربهی کاری مشترک در پروژهی بعدی شما نیز سرمایهگذاری میکنند.
در عرضه اولیه سکه، از آنجایی که سراغ عموم مردم میروید، اگر مشکلی در عمل کردن به وعدههایی که در پروژهتان دادهاید رخ داد، آماده کلاهبردار نامیده شدن و قرار گرفتن در لیست سیاه در تمامی پلتفرمهای موجود باشید. در حقیقت دیگر فرصت بازگشتی نخواهد بود.
عرضه اولیه سکه (ICO) علیرغم چالشها و ریسکهای خاص خود، مزایای منحصربهفردی برای استارتاپها و کارآفرینان نوآور ارائه میکند. این روش تأمین مالی که با ظهور فناوری بلاکچین محبوبیت یافته، میتواند مسیری متفاوت و در برخی موارد کارآمدتر برای جذب سرمایه باشد. مهمترین مزایای ICO عبارتند از:
تفاوت اصلی در این است که IPO برای شرکتهای ثبت شده و معتبر با سابقه طولانی انجام میشود، در حالی که ICO معمولاً برای استارتاپهای نوپا و ایدههای نوآورانه مناسب است. همچنین در IPO سهام شرکت واگذار میشود، اما در ICO توکنهای دیجیتال عرضه میشوند که لزوماً نشاندهنده مالکیت نیستند.
IPO با توجه به الزامات قانونی و نظارتی، معمولاً امنیت بیشتری برای سرمایهگذاران فراهم میکند. البته این به معنای تضمین سودآوری نیست، زیرا هر شرکتی میتواند با وجود پشتوانه قانونی دچار ورشکستگی شود. ICO ریسک بیشتری دارد، اما پتانسیل بازدهی بالاتری نیز میتواند داشته باشد.
خیر، برخلاف VCها که معمولاً محصول اولیه میخواهند، ICO میتواند صرفاً با یک ایده جذاب و وایت پیپر قوی برگزار شود. البته داشتن نمونه اولیه محصول میتواند اعتماد سرمایهگذاران را افزایش دهد.
برای جذب سرمایه از شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر (VC) معمولاً به یک تیم، محصول اولیه، چشمانداز، ارائه قوی و مستندسازی نیاز دارید. همچنین باید آماده واگذاری بخشی از سهام شرکت خود (معمولاً حداقل ۲۰ درصد) باشید.
انتخاب بین ICO، IPO یا سرمایهگذاری خطرپذیر (VC) به اهداف، شرایط و ماهیت کسبوکار شما بستگی دارد. ICO با مزایایی چون آزادی عمل، عدم نیاز به فروش سهام، فراتر رفتن از محدودیتهای جغرافیایی و سرعت بالا در جذب سرمایه، برای استارتاپهای نوآور مناسب است، اما ریسک بالاتری دارد. در مقابل، IPO برای شرکتهای باسابقه و سودآور مناسب است و اعتبار بیشتری ایجاد میکند، اما فرآیندی زمانبر با الزامات قانونی گسترده است. VCها نیز مزایایی فراتر از تأمین مالی ارائه میدهند، از جمله مشاوره تخصصی و شبکه ارتباطی قوی، اما سهام قابل توجهی از شرکت را مطالبه میکنند.
در نهایت، انتخاب بهترین استراتژی تأمین مالی باید با توجه به مرحله توسعه شرکت، میزان سرمایه مورد نیاز، ویژگیهای بازار هدف و نیاز به مشاوره و پشتیبانی انجام شود. هر روش برای شرایط خاصی مناسب است و استارتاپها باید پیش از تصمیمگیری، جوانب مختلف را با دقت بررسی کنند. برخی کسبوکارها حتی ممکن است ترکیبی از این روشها را برای حداکثرسازی مزایا و کاهش ریسکها انتخاب کنند. مهم این است که با درک کامل از تفاوتها و پیچیدگیهای هر روش، تصمیمی آگاهانه بگیرید که با چشمانداز بلندمدت کسبوکارتان همسو باشد.