همشهری آنلاین - گروه سیاسی: انفجارهای روز شنبه در بندر شهید رجایی بار دیگر ضرورت بازنگری در نحوه مدیریت رسانهای بحرانها را آشکار کرد. در ساعات اولیه حادثه، شاهد انتشار اخبار متناقض، تصاویر پراکنده و تحلیلهای غیرمستند در فضای رسانهای کشور بودیم؛ وضعیتی که امنیت روانی جامعه را تهدید کرد و زمینه را برای سوءاستفادههای رسانهای خارجی فراهم کرد. در میزگردی تخصصی با حضور محمد لسانی، کارشناس رسانه و سیده راضیه حسینی، پژوهشگر ارتباطات، ابعاد این بحران رسانهای بررسی شد.
در موضوع انفجار که بهصورت طبیعی و غیرطبیعی رخ میدهد، چطور از نظر رسانهای باید عمل شود؟ فیکنیوزها را چطور باید از منابع معتبر جدا کرد؟ از دید رسانهای حادثه انفجار بندر رجایی چه ابعاد مثبت و منفیای داشته است؟
حسینی: یکی از اصلیترین اتفاقاتی که از صبح شاهد آن بودیم، عدم انسجام اطلاعرسانی است. یک حادثه زمان میبرد تا جزئیاتش مشخص شود، اما باید پروتکل رسانهای وجود داشته باشد که در ساعتهای اولیه بحران چطور باید اطلاعرسانی شود، نهاد اطلاعرسانی چه نهادی است و عملکرد رسانههای مختلف نسبت به آن موقعیت چطور باید باشد و چطور تصاویر و پیامها را باید منتقل کنیم؟ باید پیش از بحران روی این مسائل کار شود. از خروجیها برمیآید که چنین پروتکلی وجود ندارد. اطلاعرسانی محلی و به نقل از منابع آگاه نباید در چنین اتفاقاتی منتشر شود. رسانهها باید خودشان را مقید کنند که امنیت روانی جامعه و اطلاعرسانی دقیق را قربانی رقابت با هم نکنند.
واقعا میشود رسانه را نگه داشت و گفت شما این خبر را بزنید یا نزنید؟
لسانی: ما کمی از سواد رسانهای به مسئله نگاه کنیم و با زبان صریح صحبت کنیم و به میدان بپردازیم. نمیدانم اسمش را غر یا ژست بگذاریم که یاد گرفتهایم یقه رسانهها را بگیریم. یک قسمت پازل که اصلا به آن توجه نمیکنیم، قسمت بازیگران مردمی است که گوشی در دست دارند و وقتی انفجار کرمان میشود و در ساعت اول ۲۰ ویدئو بیرون میآید که اندامهای تکهتکه شده در فیلمها بیرون میآید. این پازل چند تکه بیش از ۱۵۰ میلیون گوشی هوشمند در دست مردم دارد که احساس میکنند میتوانند تولید محتوا کنند. خود ما هم میگوییم بهترین تولیدکنندگان محتوا مردم هستند، اما آیا به آنها آموزش دادهایم؟ آیا فضایی ایجاد کردهایم که تولیداتشان را بهصورت متمرکز ارائه کنند. مثلا در حادثه تروریستی اهواز تصویر یک سرباز فداکار دیده شد یا تصویر فردی که در حرم یک تروریست را خلع سلاح کردید دیده شد. ما ممکن است تولیدات رسانهای داشته باشیم که ممکن است حال مردم را بد کند. این پازل ۳ تکه دارد. فردی فیلم گرفته و میگوید موشک زدهاند، آیا او موشک را دیده است؟ یا فرد دیگری از کانتینر بیرون آمده و دوربین به دست بالای سر یک کشته شده که قسمتی از سر و بدن متلاشی شده میگوید روحش شاد! تولیدات مردمی باید هدایت شود. پازل دوم رسانهها هستند. ممکن است برخی رسانهها دست بگیر داشته باشند که تجهیزات بدهیم تا کار کنیم. برخی میگویند که آقای لسانی مگر به ما تذکر ندادند که در میدان نباشیم و تا اجازه ندادیم کار نکنیم؟ رسانه باید شجاعانه در میدان باشد و با هوش هیجانی خودش تولید در لحظه کند. مگر میشود دوربین دست خبرنگار نداد؟ ما معتقدیم یک رسانهای پوست کلفت کار خودش را میکند و آنچه تجربه دارد را اجرا میکند. رسانه باید چنین باشد. پازل سوم هم مسئولان هستند. برخی مسئولان مانع هستند و میگویند فعلا زمان بخرید و چیزی نگویید تا کامل بگوییم. خیر. آنچیزی که فعلا میدانید را بگویید. مثلا بگویید انفجار براساس تصاویر هوایی در چند نقطه بوده است. برخی مسئولان آقای دوربینی هستند. چندین مسئول اظهارنظر مختلفی داشتهاند که مواد آتش گرفته چه بوده است؟
تجربه کشورهای دیگر در این موضوع چیست؟ چند مصداق قابل بیان است؟ مثلا در اسرائیل، برای سانسورهای نظامی خودشان قواعد خاصی دارند.
حسینی: انفجاری در سال ۲۰۱۳ در تگزاس اتفاق افتاد که کارخانه کود شیمیایی بود. در کشورهایی مثل آمریکا و اروپا حوادث شکل دیگری پیدا میکنند. در آمریکا نهادی مثل افسیسی رگولاریتی میگذارد که رسانه باید پوشش خبری مبتنی بر اطلاعات مستند و تایید شده داشته باشد. در مواقع بحران پروتکل فرق میکند. اطلاعرسانی غلط ممکن است ابعاد حادثه را بیشتر کند. در اتحادیه اروپا هم تصریح شده رسانهها باید به منابع رسمی اتکا کنند و در غیر این حالت جرمانگاری شده و جنبه کیفری ایجاد میکند؛ رسانهها در اروپا ممکن است لغو مجوز شوند یا جریمههای سنگین مالی شوند. حوادث شلیک در مدارس آمریکا چطور اطلاعرسانی میشود؟ نهاد رسمی مثل پلیس یا آتشنشانی اطلاعرسانی میکند. در حوادث نوار زردرنگ میکشند و رسانهها پشت این نوار زردرنگ هستند و در پسزمینه هم نیروهای رسمی پلیس و آتشنشانی هستند که به قاب رسانهها امنیت را القا میکنند. تاثیر عکس روی بخش هیجانات است. منظور ما نشان دادن گل و بلبل نیست. محتواهای زیادی در شبکههای اجتماعی منتشر میشود که آنها هم پروتکل خودشان را دارند. افسیسی با شبکههای اجتماعی و وزارت امنیت زیرساخت در ارتباط است و تنظیم میکنند که محتواهای خشونتآمیز بهسرعت در شبکههای اجتماعی حذف شود. در اروپا نهادی مثل دیاسای رسانههای اجتماعی موظف را موظف میکند که در مواقع بحران رعایت کنند.
چرا هر دفعه در بحرانها اتفاقات بد رسانهای تکرار میشود. چرا وقتی زمان مذاکرات است کانالها اسم خودشان را از سکه و بازار به اخبار مذاکرات تغییر میدهند؟ به مردم چطور باید فیکنیوز را آموزش داد؟
لسانی: مشکل ما در آرایش حکمرانی است. برخی میگویند سریع مساله را ساختاری نکنید. من مخالفم. آیا میشود جلوی ضربه زدن نهادهایی که در راستای امنیت ملی راهبردهایی میدهند که رسانه، عطای کار را به لغایش میبخشد را گرفت؟ بضاعت رسانهای دولت جمهوری اسلامی چقدر است؟ چقدر سکو دارند؟ گاهی یک نفر از بنر زدن تا تشریفات و همه چیز را انجام میدهد. نیروی انسانی و ساختار دولت در حوزه رسانه بسیار زیاد است. یک نفر در بخش اطلاعرسانی دولت است و چندین کار دیگر هم به او داده میشود. اول باید وزنکشی بضاعت رسانهای دولت جمهوری اسلامی و نهادهای عمومی از جمله همشهری صورت گیرد. چرا نهادها در لایواستریمها مشارکت نمیکنند؟ دولتها خودشان را مستاجر ۴ساله میدانند و کار کوتاهمدت میکنند. گاهی ترامپیستهایی هم در دولتها همه چیز را به هم میزنند و میگویند ما میخواهیم یک کار دیگری کنیم. نخست نقشههای کلان است که انسانها را پیر میکند و دوم ترامپیستهایی که در دولتها هستند. اتحادیه اروپا در بحرانهای تروریستی و امنیتی پروتکلهای مختلفی دارد، مثلا میگوید کنفرانس یک ساعت به یک ساعت برگزار شود و خط ارتباطی هات لاین برای ارتباط با مردم برقرار شود. در شورای عالی فضای مجازی مصوبه است که اگر فیکنیوز آمد، مقام مسئول باید زیر یک ساعت پاسخ دهد وگرنه مجرم شناخته میشود، اما آیا چنین میشود؟ برای همین فیکنیوزها بازار پررونقی دارند. در ایران کلونی ایتاییها، بلهایها و اینستاگرامیها، فیکنیوزهای خودشان را تولید میکنند، جامعه چندقطبی میشود و فاصلهها بیشتر میشود.
نهادهای رسمی باید در این مواقع چه کنند؟ ما ضربات زیادی در این مواقع خوردهایم. آیا در شورای عالی فضایی مجازی دستوراتی وجود دارد که روی زمین مانده باشد؟
حسینی: اصلیترین نهادی که فلسفه وجودی آن رگولاریتیگذاری است، شورای عالی فضای مجازی است. منتهی مصوبات شورا ضمانت اجرایی ندارند. دبیرخانه شورا اگرچه موظف است مصوبات را پیگیری کند و مصوبات شورا در حکم قانون است، ولی تغییری ایجاد نمیشود. رگولاریتی ها در حد سند مصوب باقی میمانند و برای آنها ضمانت اجرایی اندیشیده نشده است. باید آن بخشی که مرتبط با مجلس، دولت و قوه قضاییه است در اجرای این مصوبهها رعایت شود و دستگاهها آنها را رعایت کنند. بعد این مشکل باید سراغ بهروز رفتن رگولاریتیها برویم. در یک پژوهش آمریکایی، مشخص شده اولویتهای اصلی رسانههای دنیا را فیکنیوزها تعیین میکنند. این قدرت اخبار جعلی را میرساند. وقتی که اخبار جعلی طبق پژوهشها بیشترین اولویتهای رسانهای دنیا را تعیین میکنند، چرا ما هنوز مصوبه قاطع و محکمی در شورای عالی فضای مجازی نداریم که دستگاهها را مجاب به اتخاذ پروتکلهای مشخص کند؟ باید کسی که کانال دارد و در لایههای غیررسمی هستند خودشان را زیر تیغ نظارت بدانند.
عملکرد رسانههای دشمن را در بحران چگونه ارزیابی می کنید؟
لسانی: مگس روی زخم مینشیند. رسانههای دشمن آنجایی ورود میکنند که ما خوب عمل نمیکنیم. شورای عالی امنیت ملی، شورای عالی فضای مجازی، شورای اطلاعرسانی دولت، شورای هماهنگی سران قوه و ... باید کارهایی غیر راهبرد هم انجام دهند. آنها میگویند ما تولید کلانمحور میکنند. رهبر انقلاب سال ۱۳۸۴ گفتند آرایش رسانهای دشمن را ببینید که چندلایه و متکثر هستند. رسانههای دشمن پمپاژ واحد میکنند. ما میبینیم تولید رسانههای داخلی کمتر از ۱۲ درصد است و تولید رسانههای خارجی ۸۸ درصد است. رهبر انقلاب تعبیر لشکرسازی کاذب را به کار بردند و از انبوهسازی دروغ صحبت کردند. یک سرمایهگذاری چند ۱۰ میلیون دلاری انجام میشود تا بگویند جهان ذیل مدیریت افکار عمومی ماست. سرمایهگذاری یک حلقه است. حلقه دوم ثبات شغلی است که افراد استخواندار به رسانهها بیایند. الآن یک باشگاه برای نوجوانان میزنند و عرصه رسانه از استخواندارها جدا شده است. در حلقه یک باید ادبیات علم و ادبیات رسانه تقویت شود. دوم نیروی نخبه تقویت شود. سوم اندیشکده و چهاردهم نیروی میدانی رسانه وجود داشته باشد. رسانه ملی روزنامه ۱۱۸ میلیارد تومان بودجه دارد که روی افکار عمومی کنترل داشته باشد. آیا این قضیه به درستی مدیریت میشود؟ نظام رسانهای ما باید بازطراحی شود.