جنگهای تجاری و افزایش تنشهای اقتصادی بین ابرقدرتها مانند آمریکا و چین، باعث ظهور مجدد اصطلاح «تعرفههای متقابل» در گفتمان اقتصاد جهانی شده است. در سال ۲۰۲۵، این تعرفهها به سطح بیسابقهای افزایش یافته و از مرز ۱۴۵ درصد نیز عبور کردهاند. هنگامی که غولهای اقتصادی جهان شروع به مقابله به مثل تجاری میکنند، موجهای حاصل از این رویارویی به تمام بازارهای مالی از جمله بازار نوظهور ارزهای دیجیتال سرایت میکند.
با توجه به اینکه قیمت بیت کوین (BTC) اخیراً به مرز ۹۴,۰۰۰ دلار رسیده، این سؤال مطرح میشود که تشدید جنگهای تعرفهای چه تأثیری بر آینده صنعت ارزهای دیجیتال خواهد داشت؟ آیا این بازار میتواند به پناهگاهی امن در میان طوفان اقتصادی تبدیل شود یا خود قربانی این کشمکشهای جهانی خواهد شد؟
به گزارش کوین تلگراف (Cointelegraph)، تعرفههای متقابل شاید به نظر اصطلاحی پیچیده و تخصصی در حوزه تجارت بینالمللی برسد، اما مفهوم آن بسیار ساده است: اگر یک کشور بر کالاهای شما تعرفه گمرکی وضع کند، شما نیز با اعمال همان تعرفه پاسخ میدهید. این استراتژی «مقابله به مثل» در تجارت جهانی است، راهی برای دولتها تا بگویند:
«اگر شما از صادرکنندگان ما ۲۰ درصد میگیرید، ما هم همین کار را با شما میکنیم».
ریشههای این مفهوم به دهه ۱۹۳۰ برمیگردد، زمانی که آمریکا «قانون توافقهای تجاری متقابل» را تصویب کرد. هدف در آن زمان شکستن موانع تجاری از طریق توافقهای متقابل بود، نه جنگهای تجاری. اما با گذشت زمان و رسیدن به امروز، این اصطلاح با رویکردی تهاجمیتر بازگشته است.
به عنوان مثال، در اوایل سال ۲۰۲۵، دولت آمریکا تحت ریاست دونالد ترامپ برای مقابله با آنچه اقدامات تجاری غیرمنصفانه و کسری تجاری قابل توجه میدانست، مجموعهای از تعرفههای فزاینده بر واردات چینی اعمال کرد. این تعرفهها با یک پایه ۱۰ درصدی شروع شد و با افزایشهای متوالی، به ۱۴۵ درصد برای طیف وسیعی از کالاهای چینی رسید.
چین نیز به همین شکل واکنش نشان داد و مجموعهای از تعرفههای متقابل خود را اعمال کرد. در ابتدا، پکن تعرفه ۳۴ درصدی بر تمام واردات آمریکایی وضع کرد که بعداً به ۸۴ درصد و در نهایت به ۱۲۵ درصد افزایش یافت و محصولات مختلف آمریکایی از جمله کالاهای کشاورزی و ماشینآلات را هدف قرار داد.
بیشتر بخوانید: جنگ تعرفهای امریکا و چین چه بلایی سر بازارهای مالی میآورد؟
در حالی که آمریکا اخیراً فرمولی بر اساس عدم تعادل تجاری برای تعیین نرخ تعرفههای خود اتخاذ کرده است، کشورهای دیگر مانند چین، اغلب با مجموعه تعرفههای خود پاسخ میدهند که ممکن است از همان روش محاسبه پیروی نکنند.
در سال ۲۰۲۵، آمریکا استراتژی تعرفهای را اجرا کرد که نرخها را بر اساس کسری تجاری با یک کشور خاص محاسبه میکند. فرمول مورد استفاده عبارت است از:
نرخ تعرفه (٪) = (کسری تجاری آمریکا با کشور / واردات آمریکا از کشور) × ۱۰۰ / ۲
به عنوان نمونه:
این رویکرد منجر به اعمال تعرفه ۳۴ درصدی آمریکا بر واردات چینی در آوریل ۲۰۲۵ شد.
این تعرفههای جدید جایگزین تعرفههای قدیمی نمیشوند، بلکه به آنها اضافه میشوند. بنابراین، اگر محصولی قبلاً تعرفه ۲۰ درصدی داشته و اکنون با تعرفه متقابل ۳۴ درصدی مواجه شود، واردکنندگان ناگهان ۵۴ درصد پرداخت میکنند. چنین افزایشی میتواند کالاهای خارجی را بسیار گرانتر کند.
هنگامی که آمریکا تعرفهها را اعمال میکند، چین اغلب با هدفگیری بخشهایی که از نظر سیاسی و اقتصادی برای ایالات متحده مهم هستند، به ویژه بخشهایی که میتوانند بر پایگاههای رأیدهندگان کلیدی تأثیر بگذارند، تلافی میکند.
بخشهای هدف:
تعرفههای متقابل به شکلهای بسیار واقعی در اقتصاد جهانی موج میزنند. وقتی آمریکا و چین شروع به تبادل ضربه با مالیاتهای وارداتی میکنند، همه پسلرزههای آن را احساس میکنند.
در اوایل سال ۲۰۲۵، سازمان تجارت جهانی خبر تلخی داشت: تجارت جهانی که قرار بود حدود ۳ درصد رشد کند، اکنون تقریباً متوقف شده و به نزدیک به ۰.۲ درصد رسیده است. سازمان تجارت جهانی مستقیماً به استراتژی تعرفهای تهاجمی آمریکا و اثر دومینوی آن بر سایر اقتصادها اشاره کرد. همانطور که کشورها با موانع خود پاسخ میدهند، حرکت کالاها متوقف میشود. صادرات کمتر، واردات کمتر و عدم اطمینان بسیار زیاد میشود.
اقتصادهای کوچکتر مانند کامبوج، لائوس و دیگرانی که به صادرات کالاهای ارزان به بازارهای بزرگی مانند آمریکا وابسته هستند به شدت آسیب میبینند. وقتی تعرفهها افزایش مییابد، خریداران آمریکایی عقب میکشند. این به معنای سفارشات کمتر کارخانه، از دست دادن مشاغل و درآمد کمتر در مناطقی است که نمیتوانند به راحتی شوک را جذب کنند.
در همین حال، مصرفکنندگان در آمریکا نیز شروع به احساس فشار کردهاند. تعرفهها بر کالاهای چینی همه چیز از الکترونیک تا اقلام اساسی خانگی را گرانتر کرده است. حتی شرکتهای آمریکایی که به قطعات وارداتی وابسته هستند، بیشتر پرداخت میکنند و این هزینهها را به مصرفکننده منتقل میکنند. تورم از قبل هم بالا بوده و این شرایط فقط به آتش دامن میزند.
آیا میدانستید؟ صندوق بینالمللی پول پیشبینی کرده است که جنگ تجاری میتواند رشد تولید ناخالص داخلی جهانی را از ۳.۳ درصد در سال ۲۰۲۴ به ۲.۸ درصد در سال ۲۰۲۵ کاهش دهد.
وقتی دولتها شروع به اعمال تعرفههای متقابل میکنند، سیگنالی از بیثباتی ارسال میکنند و بازارهای مالی از عدم قطعیت متنفر هستند. سهام، اوراق قرضه و بله، ارزهای دیجیتال همگی زمانی که جریانهای تجارت جهانی مختل میشوند، واکنش نشان میدهند.
وقتی آمریکا در اوایل آوریل ۲۰۲۵ تعرفه ۵۰ درصدی بر واردات چینی اعلام کرد، بازار ارزهای دیجیتال به سرعت واکنش نشان دادند. قیمت بیت کوین (BTC) به ۷۴,۵۰۰ دلار کاهش یافت و قیمت اتریوم (ETH) افت بیش از ۲۰ درصدی را تجربه کرد. این کاهش شدید نشان داد که ارزهای دیجیتال تا چه حد نسبت به تغییرات اقتصاد کلان و احساسات سرمایهگذاران حساس هستند.
با این حال، پس از اینکه ترامپ اکثر تعرفهها را برای ۹۰ روز متوقف کرد، وضعیت شروع به تثبیت کرد. تا ۲۲ آوریل (۲ اردیبهشت)، بیت کوین به بالای ۹۲,۰۰۰ دلار بازگشت که نشاندهنده واکنش سریع بازار ارزهای دیجیتال به تغییرات سیاستی است.
استخراجکنندگان بیت کوین آمریکا به دلیل تعرفهها بر تجهیزات استخراج وارداتی با افزایش هزینههای عملیاتی مواجه هستند. با تعرفههای تا ۳۶ درصدی بر سختافزارهای ضروری از کشورهایی مانند چین و تایوان، استخراجکنندگان اکنون با افزایش هزینههای سرمایهای دست و پنجه نرم میکنند.
این به ویژه برای عملیات کوچکتر سخت است. شرکتهای بزرگتر ممکن است بتوانند هزینههای اضافی را جذب کنند یا با تأمینکننده مجدداً در مورد مفاد قراردادها مذاکره کنند اما استخراجکنندگان کوچکتر یا متوسط چطور؟ آنها تحت فشار قرار میگیرند. با کاهش حاشیه سود، برخی ممکن است مجبور به تعطیلی یا انتقال به حوزههای قضایی بدون تعرفه شوند.
آیا میدانستید؟ استخراجکنندگان بیت کوین آمریکا در اوایل سال ۲۰۲۵ با افزایش ۲۲ تا ۳۶ درصدی هزینههای تجهیزات به دلیل تعرفهها بر سختافزارهای استخراج ساخت چین مواجه شدند، که باعث شد برخی به انتقال عملیات خود به خارج از کشور فکر کنند.
عدم اطمینان اقتصادی اغلب سرمایهگذاران را به جستجوی پناهگاههای امن سوق میدهد و ارزهای دیجیتال، به طور فزایندهای، در این دسته قرار میگیرند. وقتی بازارهای سنتی به دلیل مواردی مانند افزایش تعرفههای جهانی متلاطم میشوند، بسیاری از سرمایهگذاران به خرید بیت کوین و سایر داراییهای دیجیتال به عنوان محافظی در برابر تورم، کاهش ارزش پول یا ریسک ژئوپلیتیک روی میآورند.
همچنین در چنین شرایطی، افزایش قابل توجه نهادها و شرکتها به سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال دیده میشود. با درگیر شدن دولتها در نبردهای تجاری و افزایش هزینههای کسب و کار در سراسر مرزها، به نظر میرسد که ارزهای دیجیتال در بلندمدت باثباتتر باشند. برای مثال، در سه ماهه اول سال ۲۰۲۵، تعدادی از صندوقهای سرمایهگذاری و صندوقهای ثروت ملی در واکنش به این فشارهای کلان جهانی، شروع به تخصیص سرمایه به داراییهای دیجیتال کردند.
ایجاد صندوق ذخیره استراتژیک کریپتویی توسط ایالات متحده که گفته میشود هم بیت کوین و هم اتریوم را نگهداری میکند، سیگنال واضحی است که ارزهای دیجیتال دیگر در چشم مالی سنتی یا سیاستگذاران یک دارایی حاشیهای نیستند.
تعرفههای متقابل تأثیرات گستردهای بر اقتصاد جهانی دارند و صنعت ارزهای دیجیتال نیز از این تأثیرات مستثنی نیست. اگرچه این تعرفهها میتوانند در کوتاهمدت باعث نوسانات شدید در بازار ارزهای دیجیتال شوند، اما همزمان فرصتهایی را برای تقویت جایگاه این ارزها به عنوان پناهگاههای امن در برابر بیثباتیهای اقتصادی و جنگهای تجاری فراهم میکنند.
برای فعالان این حوزه، درک عمیق تأثیرات تعرفههای متقابل، متنوعسازی زنجیره تأمین و هماهنگی با تغییرات نظارتی، نه تنها یک مزیت بلکه ضرورتی برای بقا در این فضای پرتلاطم محسوب میشود. در نهایت، صنعت ارزهای دیجیتال میتواند از چالشهای موجود به عنوان فرصتی برای اثبات ارزش خود به عنوان یک سیستم مالی غیرمتمرکز و فراملیتی استفاده کند.