دلم در عاشقی زار اوفتادست (رشیدالدین وطواط)

بیتوته یکشنبه 07 اردیبهشت 1404 - 19:09

دلم در عاشقی زار اوفتادست (رشیدالدین وطواط)



اشعار زیبای رشیدالدین وطواط 

 

دلم در عاشقی زار اوفتادست

بدست رنج و تیمار اوفتادست

ستم کش بایدم بودن بنا کام

که معشوقت ستمگار اوفتادست

نکو رویست و بدخویست و نشگفت

که گل در صحبت خار اوفتادست

بلای جان خلقست و دل من

بصد جانش خریدار اوفتادست

دلم امسال در دام غم عشق

بتراز پارو پیرار اوفتادست

همی شویم بخون این بار چهره

که دست خونم این بار اوفتادست

مرا عشقست و جز من مردمان را

ازین انواع بسیار اوفتادست

دلم بر دست و جان هم برد خواهد

نه خر مرده است و نه بار اوفتادست

ملامت چون کنم خود را؟ نه اول

ز من آیین این کار اوفتادست

ز من بیزار شد معشوق و بامنش

ندانم تا چه آزار اوفتادست؟

حدیث عشق ما و خوبی او

بر شاه جهان دار اوفتادست

علاء دین و دنیا شاه اتسز

که شاهی را سزاوار اوفتادست

 

گردآوری:بخش فرهنگ و هنر بیتوته

منبع خبر "بیتوته" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.