مهسا بهادری: ۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، روزی که بندر شهید رجایی، قلب تجاری ایران، به طرز هولناکی لرزید. انفجار مهیبی که در یکی از مهمترین بخشهای این بندر رخ داد، هیچکس فکرش را نمیکرد که این بندر پر جنب و جوش، که بهطور معمول محور صادرات و واردات ایران است، روزی به چنین وضعیت بحرانی گرفتار شود. اما حادثه در دل آرامش بروز کرد، و در روزی که هیچ نشانهای از وقوع چنین فاجعهای نبود، به سرعت افکار عمومی را درگیر کرد. خبرها از طریق کانالهای مختلف رسانهای در حال گسترش بود، و اینبار بخش خبری صداوسیما در یک بزنگاه بحرانی، بدون سوگیری و در نهایت انصاف خبری ظاهر شد و واکنش به موقعی نشان داد.
مثلا اخبار ساعت ۱۴ که نزدیک به یک ساعت بود،حدود ۱۰ دقیقه و در صدر اخبار به این انفجار پرداخته شد. مصاحبه محمد آشوری، استاندار هرمزگان، مهرداد حسنزاده، مدیرکل مدیریت بحران هرمزگان و ارائه گزارش زنده از محل حادثه توسط خبرنگار صداوسیما بخشی از این ده دقیقه بود که علت حادثه هم سهلانگاری در نگهداری مواد قابل اشتعال اعلام شد. پرداخت به این ماجرا در شرایطی انجام شد که به بحث مذاکرات تنها ۷ دقیقه پرداخته شد.
در بخش اخبار ساعت ۱۶ که در مجموع ۱۵ دقیقه بود، در صدر اخبار و به مدت ۵ دقیقه مجدد به حادثه انفجار پرداخته شد و علت همچنان سهلانگاری عنوان شد و البته در این میان با بابک محمودی رییس سازمان امداد و نجات نیز مصاحبه زنده انجام شد و به دیگر موضوعات خبری حدود ۱ تا دو دقیقه پرداخته شد.
اخبار ساعت ۱۷ هم در مجموع ۱۰ دقیقه بود که دو دقیقه از آن در مصاحبه مردمی به این حادثه اختصاص داشت و عوامل علت انفجار را در دست بررسی اعلام کردند و از هرگونه گمانهزنی پرهیز کردند و مجدد تنها یک دقیقه به دیگر اخبار اختصاص داشت.
در اخبار ساعت ۱۸ هم که فقط ۱۰ دقیقه بود نزدیک به دو دقیقه به بازخوانی اخبار این حادثه پرداختند.
بخش خبری ساعت ۱۹ هم ۱۵ دقیقه بود که ۵ دقیقه از آن به این ماجرا اختصاص داشت و خلال آن به مصاحبه با اسماعیل مکیزاده، جانشین مدیر کل اداره دریانوردی و بنادر پرداخته شد.
بخش خبری ساعت ۲۱ هم ۴۵ دقیقه بود که مجدد حادثه انفجار در صدر اخبار قرار داشت و ۱۰ دقیقه به این موضو پرداخت شد که از این زمان سه دقیقه آن به گفتوگو با اسکند مومنی وزیر کشور اختصاص داشت.
البته گفتوگوی ویژه خبری ساعت۲۲ به بحث مذاکرات اختصاص داشت
اما نکته حائز اهمیت درباره ماجرا این است که تحلیلگران رسانهای سرعت و وسعت انتشار اخبار در تلویزیون و حتی کانالتلگرامی صداوسیما را به مراتب محدودتر از دیگر کانالهای خبری تلگرامی اعلام کردند. در ادامه مصاحبه با کامبیز نوروزی، حقوقدان درباره بررسی نقاط ضعف عملکرد صداوسیما را میخوانید.
نظر شما درباره عملکرد صداوسیما در پوشش خبری حادثه انفجار بندر شهید رجایی چیست؟
عملکرد صداوسیما در این حادثه، مانند بسیاری از پوششهای خبری دیگر، از نظر حرفهای و کیفی بسیار ضعیف بوده است. متاسفانه، صداوسیما در این زمینه نتوانسته است که خبری دقیق، جامع و جذاب ارائه دهد. به جای آن که خبرها بر اساس ارزش خبری و واقعیات منتشر شوند، بیشتر بر اساس سلسله مراتب مقامات رسمی و رویکرد ایدئولوژیک تنظیم شدهاند. این موضوع باعث کاهش کیفیت خبری و نارضایتی عمومی از عملکرد رسانه ملی شده است.
سیاست خبری صداوسیما در این زمینه از اصول حرفهای تبعیت میکند؟
سیاست خبری صداوسیما اساساً به اصول حرفهای و جهانی توجه نمیکند. با وجود اینکه شبکه خبر به طور اختصاصی برای پوشش اخبار تاسیس شده و بخشهای خبری مختلفی مانند «۲۰:۳۰» و «اخبار ساعت ۹» هم داریم؛ اما در عمل شاهد این هستیم که عملکرد خبری این بخشها ناکارآمد است. این کمبود کارآیی نه تنها در پوشش اخبار داخلی، بلکه در پوشش اخبار خارجی هم مشهود است. مدیران این بخشها در سیاستهای خبری به طور واضح به دو ویژگی اصلی متکی هستند: اولاً نگاه ایدئولوژیک به خبر و دوم، انتخاب اخبار به شیوهای که بیشتر منافع مقامات و سیاستهای داخلی را پوشش دهد.
به نظر شما، چطور سیاست خبری تلویزیون میتواند بهبود یابد؟
سیاست خبری صداوسیما بیشتر از آن که به روز و منطبق بر استانداردهای جهانی باشد، کاملاً به صورت ایدئولوژیک و بر اساس سلسله مراتب قدرت تنظیم میشود. این روش انتخاب اخبار به جای توجه به ارزشهای خبری، به طور کلی باعث کاهش جذابیت اخبار میشود. به جای انتخاب خبر بر اساس اهمیت یا جذابیت برای مخاطب، شاهد این هستیم که خبرهایی که از مقامات بالای نظام میآید، در اولویت قرار میگیرد. این رویکرد به هیچ وجه حرفهای نیست و در دنیای ارتباطات امروز، نمیتواند اعتماد مخاطب را جلب کند.
خبرنگاران خوبی در صداوسیما وجود دارند، اما فضای کاری برای آنها بسیار محدود است. رسانه ملی به طور کلی اجازه نمیدهد که خبرنگاران به طور حرفهای و مستقل عمل کنند. به جای آن که به آنها فرصت داده شود که اخبار را با دقت و از زاویههای مختلف تحلیل کنند، بیشتر درگیر انجام کارهای اداری هستند. این وضعیت باعث میشود که خبرنگاران نتوانند خلاقیت خود را در کار خبری به نمایش بگذارند و در نهایت، کیفیت اخبار پایین بیاید.
آیا کاهش اعتماد عمومی به اخبار تلویزیون را میتوان یک نتیجه مستقیم از همین مشکلات دانست؟
کاهش اعتماد عمومی به اخبار تلویزیون یکی از پیامدهای اصلی این رویکردهای غیرحرفهای است. وقتی اخبار به شکل ایدئولوژیک و بدون توجه به واقعیتها و ارزشهای خبری پوشش داده میشود، مردم شروع به شک کردن در صحت و دقت این اخبار میکنند. به علاوه، وقتی که اخبار به شیوهای غیرجذاب و بدون توجه به نیازهای مخاطب ارائه میشوند، مردم به تدریج به منابع خبری دیگر روی میآورند که این خود باعث کاهش اعتبار صداوسیما میشود.
آیا صداوسیما میتواند به عنوان منبع اصلی خبر برای مردم باقی بماند؟
با چنین روندی که صداوسیما در پیش گرفته، بعید است که بتواند به عنوان منبع اصلی خبر برای مردم باقی بماند. اعتماد عمومی به اخبار تلویزیون به شدت کاهش یافته است و به نظر میرسد که مردم به دنبال منابع خبری معتبر و متنوعتر میروند. در دنیای امروز، رسانههای اجتماعی و دیگر منابع خبری در حال تبدیل شدن به منابع اصلی اخبار برای بسیاری از افراد هستند. مگر این که صداوسیما تغییرات اساسی در رویکرد خود ایجاد کند و به اصول حرفهای پایبند باشد.
یکی از مشکلات اساسی صداوسیما این است که به محض وقوع یک حادثه بزرگ، مانند انفجار در بندر شهید رجایی، به سرعت و به طور حرفهای وارد عمل نمیشود. تا زمانی که تلویزیون خبری را اعلام کند یا تحلیلی ارائه دهد، مخاطبان این اخبار را از منابع دیگر مانند شبکههای اجتماعی و کانالهای تلگرامی دریافت کردهاند. حتی در این حادثه، کانالهای تلگرامی بسیار سریعتر از صداوسیما عمل کردند و فیلمها و عکسها را از دقایق اولیه منتشر کردند. این نشان میدهد که صداوسیما در اطلاعرسانی به شدت کند بوده است.
چرا صداوسیما نتواست به سرعت و به طور حرفهای به این حادثه واکنش نشان دهد؟
اصولاً در چنین حوادثی که اهمیت جهانی و داخلی دارند، مانند انفجار بندر شهید رجایی که خسارات زیادی به بار آورده است، تلویزیون باید برنامههای عادی خود را قطع کرده و به طور مستمر اخبار و گزارشهای تصویری این حادثه را منتشر کند. در این حادثه اما نه تنها خبری از تلویزیون نبود، بلکه حتی برنامههای سینمایی کمدی نیز پخش شد. این عدم واکنش سریع و مناسب در تلویزیون باعث شد که اعتماد عمومی به رسانه ملی کاهش یابد. حتی در زمانی که تلویزیون باید به طور فوری اطلاعرسانی میکرد، هیچ اقدامی در این راستا انجام نداد.
چه عواملی باعث شده که صداوسیما از لحاظ کیفیت خبری به این وضعیت برسد؟
صداوسیما به طور کلی تمایل به گردش آزاد اطلاعات ندارد. این سازمان بیشتر به دنبال حفظ یک فضای حزبی و ایدئولوژیک است و به همین دلیل به جای انتخاب اخبار بر اساس اهمیت و ارزش خبری، بیشتر به مقولههای سیاسی و مقامات رسمی توجه میکند. در نتیجه، حتی وقتی که خبری به این مهمی مانند انفجار بندر شهید رجایی اتفاق میافتد، صداوسیما نمیتواند ۱۰۰ درصد آن را پوشش دهد. به جای پوشش کامل و حرفهای اخبار، شاهدیم که تحلیلها و کارشناسانی به تلویزیون دعوت میشوند که اصلاً در جامعه شناختهشده نیستند و توانایی تحلیل درست و عمیق مسائل را ندارند.
آیا این نوع پوشش خبری موجب کاهش اعتماد عمومی به صداوسیما میشود؟
بله، قطعاً. وقتی که صداوسیما نتواهد در یک حادثه مهم و با ابعاد گسترده مانند حادثه بندر شهید رجایی به سرعت و به طور حرفهای اقدام کند، اعتماد عمومی به آن کاهش مییابد.
یکی از مشکلات بزرگ صداوسیما این است که در بحرانها و حوادث مهم، به جای ارائه پوشش خبری لحظهای و فوری، ابتدا به تحلیل و تفسیر میپردازد. در حالی که اصول خبری حکم میکند که در چنین مواقعی، اولویت با ارائه اطلاعات دقیق و بهموقع است. این رفتار نشان میدهد که صداوسیما به جای تمرکز بر انتقال اخبار به شکل حرفهای و سریع، بیشتر به دنبال ارائه تحلیلهایی است که در مواقع بحرانی نباید اولویت داشته باشد.
شما اشاره کردید که صداوسیما به مقوله خبر نگاه ایدئولوژیک و تبلیغاتی دارد. آیا این به معنای ضعف در مدیریت اخبار در سطح کلان است؟
نگاه ایدئولوژیک به مقوله خبر به صداوسیما این اجازه را نمیدهد که به طور حرفهای و بیطرفانه اخبار را پوشش دهد. این امر باعث میشود که اخبار انتخابی بیشتر بر اساس سیاستها و خطمشیهای خاص سازمان تنظیم شود، نه بر اساس اهمیت واقعی و ارزش خبری آنها. در نتیجه، خبری که از این رسانه منتشر میشود، نمیتواند به عنوان منبع اصلی و معتبر مورد استفاده قرار گیرد. به همین دلیل است که ما میبینیم که در بحرانها و حوادث مهم، مردم و رسانههای دیگر به سرعت اخبار را از منابع خارج از صداوسیما دریافت میکنند.
با وجود بودجههای هنگفت و بخشهای خبری متعدد که صداوسیما دارد، متاسفانه نتواسته است جایگاه خود را به عنوان یک منبع خبری معتبر حفظ کند. این رسانه حتی در پوشش حوادث بزرگ و بحرانها عملکرد ضعیفی داشته و اخبار آن اغلب به عنوان مرجع خبری در رسانههای دیگر مورد استفاده قرار نمیگیرد. این ضعف در مدیریت اخبار و پوشش بحرانها باعث کاهش اعتماد عمومی به این رسانه شده است.
شما بهعنوان یک حقوقدان چه نظراتی در مورد وضعیت فعلی صداوسیما دارید؟
طبق قانون اساسی، صداوسیما به عنوان یک سازمان ملی باید در خدمت تمام مردم ایران باشد و به منافع عمومی ملت توجه کند. این «ملی بودن» به معنای مالکیت دولت نیست، بلکه به این معناست که صداوسیما باید به تمام مردم ایران پاسخگو باشد و اخبار را بهطور بیطرفانه و منصفانه پوشش دهد. متاسفانه در سالهای اخیر، صداوسیما این اصل را نقض کرده است و بیشتر بهعنوان ابزاری برای تبلیغ تفکرات خاص عمل کرده است. این مسئله نه تنها بر اعتبار رسانهای این سازمان تاثیر منفی گذاشته، بلکه باعث کاهش اعتماد عمومی به آن نیز شده است.
۲۴۵۲۴۵