فرارو- «ریچارد هاس» (Richard Haass)، رئیس اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا
به گزارش فرارو به نقل از پراجکت سیندیکیت؛ وضعیت کنونی در جهان را به سختی میتوان عصر طلایی دیپلماسی دانست. هنوز یک آتشبس در قالب جنگ اوکراین برقرار نشده (چه برسد به یک صلح دائمی) و احتمالا این امر بعید به نظر برسد. در عین حال، به نظر نمیرسد درگیری میان اسرائیل و حماس هم به این زودیها خاتمه یباد. در این میان، یک نقطه روشن در قالب تحرکات دیپلماتیک بینالمللی میتواند روابط میان ایران و ایالات متحده آمریکا باشد.
ایران و آمریکا علیرغم همه اختلافات تاریخی در گذشته، اکنون وارد تعامل و گفتوگوهای دیپلماتیک با محوریت پرونده هستهای تهران شدهاند. ایران برای جلوگیری از درگیری مستقیم با آمریکا و اسرائیل و البته بهبود وضعیت اقتصادی خود که میتواند سطح فشارهای سیاسی و اقتصادی داخلی و بین المللی علیه آن را کاهش دهد، وارد معادله تعامل هستهای با واشینگتن شده است.
در مورد دولت ترامپ نیز باید گفت که رئیس جمهور آمریکا بهشکلی فراوان نیازمند یک موفقیت در حوزه سیاست خارجی آمریکا است. او در دوره نخست حضورش در قدرت در پرونده کره شمالی سعی کرد به یک موفقیت برسد، اما شکست خورد. وی در دوره جدید حضورش در قدرت نیز برای برقراری آتشبس در قالب جنگهای اوکراین و غزه، شکست خورده است. از این رو، حصول یک توافق اتمی با ایران میتواند برای برای دولت ترامپ یک سناریوی مفید باشد.
علاوه بر این موارد، ترامپ در چندین نوبت مدعی شده که اجازه نخواهد داد در دوره حضور او در قدرت، ایران به تسلیحات اتمی دست یابد. به طور کلی، ترامپ نیز با دلایل راهبردی قابل توجهی جهت دستیابی به یک توافق با ایران رو به رو است. با این همه، قبل از حصول هر توافقی، سوالهای زیادی وجود دارند که باید پاسخ داده شوند. اول اینکه چه مواد هستهای را ایران مجاز به حفظ و تولید است؟ به طور خاص، آیا ایران میتواند به غنیسازی اورانیوم ادامه دهد و ذخیره اورانیوم غنیشدهاش را حفظ کند و اگر چنین است، چه میزان و چه سطحی از غنیسازی توسط ایران در دستورکار خواهد بود؟
مسأله دوم مرتبط با موضوع نظارت است. طرفین چطور نسبت به ایفای تعهدات از سوی یکدیگر مطمئن میشوند و مثلا ایران تا چه حد حاضر است درهای خود را به روی بازرسان و کارشناسان خارجی باز کند؟
مسأله سوم در قالب هرگونه توافق احتمالی با ایران، حوزه توافق است. آیا توافق مذکور صرفا به موارد هستهای محدود خواهد بود یا دیگر حوزهها نظیر موشکهای ایرانی، فعالیتهای مربوط به آزمایشهای نظامی از سوی ایران و همچنین نفوذ منطقهای این کشور را هم در بر میگیرد؟
چهارم اینکه دوره زمانی توافق احتمالی جدید چگونه خواهد بود؟ آیا شامل بندهای غروب و پایانی نیز خواهد شد (نظیر برجام) یا برای دوره زمانی نامعلومی خواهد بود؟ در نهایت اینکه توافق جدید با ایران چه شکلی به خود خواهت گرفت؟ امکان دارد ایران تصمینهایی را بخواهد تا مطمئن شود که ترامپ و رؤسای جمهور بعدی آمریکا به آنها وفادار خواهند بود. در این رابطه امکان دارد که ایران درخواست کند تا کنگره آمریکا توافق مذکور را تصویب کند.
امکان حصول یک مصالحه وجود دارد که در قالب آن هم ایران و هم آمریکا میتوانند به اهداف مطلوب خود برسند. ایران اجازه خواهد داشت تا غنی سازی اورانیوم را ولو در سطح پایین و برای اهداف غیرنظامی و صلح طلبانه ادامه دهد. در عین حال، نظارتهای خارجی گستردهای نیز بر فعالیتهای هستهای ایران اعمال خواهد شد. در عوض، ایران با برخی لغو تحریمها علیه خود رو به رو میشود. این توافق میتواند چشم اندازهای پایانی مثلا برای سال ۲۰۵۰ یا ۲۰۷۵ هم داشته باشد. کنگره آمریکا به همراه مجلس ایران نیز میتوانند توافق مذکور را تصویب کنند.
یکچنین توافقی از منظر اقتصادی و البته سیاسی میتواند به نفع ایران باشد و از شدت فشارهای اقتصادی و سیاست داخلی و بین المللی علیه تهران بکاهد. در عین حال، ترامپ نیز میتواند مدعی دستیابی به یک توافق خوب با ایران شود. توافی که کاملتر است (در قیاس با برجام) و البته که بازه زمانی گستردهتری را هم در بر میگیرد. تردیدی نیست که برخی در آمریکا و اسرائیل از حصول توافق میان ایران و آمریکا ناراحت میشوند. با این حال، حصول این توافق میتواند از درگیر شدن دولت ترامپ در یک جنگ جدید جلوگیری کند.
روابط ایران و آمریکا در وضعیت کاملا حساسی است. در دهه ۱۹۹۰ میلادی آمریکا وضعیت مشابهی را در مورد کره شمالی تجربه کرد. در آن دوره، آمریکا در موقعیت حمله به سایتهای اتمی کرهشمالی بود، اما در نهایت این اقدام را انجام نداد. واشینگتن از این هراس داشت که شاید کره شمالی با حمله به کرهجنوبی انتقام جویی کند. کشوری که در آن زمان محل استقرار هزاران نیروی آمریکایی بود.
اکنون شبیه به این پیش بینی در مورد ایران هم وجود دارد. تهران میتواند با اقدامات خاص خود قیمت نفت را در بازارهای جهانی بالا ببرد و موجب افزایش تورم و کُندشدن رشد اقتصادی در جهان شود. از این رو، برجسته شدن برخی تهدیدات در قالب سناریوی حمله به ایران و در عین حال، تقویت منافع مختلف برای حصول یک توافق با ایران، عمده مؤلفههایی هستند که با کمال تعجب، گزاره دستیابی به یک توافق میان تهران-واشینگتن را در شرایط کنونی تشویق میکنند.