برترینها - آیدا فلاحیان: حتماً شما نیز تا به امروز متوجه ایرادات و انتقادات وارد به سریال آبان شدهاید. سریالی که در ابتدا توجه مخاطبان زیادی را به خود جلب کرد، حالا امیدهای زیادی را ناامید کرده است. ماجرا هم از سکانس عجیب لاله مرزبان، همان سکانس غش کردن مشهور که در فضای مجازی دست به دست میشود، شروع شد. سکانسی که تیر خلاص را به سریال زد و باعث ناامیدی بینندگانش شد.
طبیعتاً بررسی انتقادات مربوط به فیلمنامه و داستان یک مسئله پیچیده و تخصصی است، اما چیزی که به عنوان یک مخاطب ساده میتوانیم درباره آن حرف بزنیم، کیفیت بازی بازیگران سریال به نسبت کارنامه هنری خودشان است که بدجوری متعجبمان کرده است.
لاله مرزبان به عنوان نقش اول سریال، دقیقاً نوک پیکان انتقادات است. اگر بگوییم سریال آبان یکی از مهمترین نقشآفرینیهای او در کارنامه هنریاش است، اغراق نکردهایم؛ اما به نظر میرسید او قصد دارد این موقعیت مهم را با جدیت کامل خراب کند! او بازیگر بدی نیست. سند این حرف هم نقشآفرینی او در فیلم "نگهبان شب" است. یک نقش متفاوت و تقریباً دشوار که به اندازه اجرا شده بود و انتظارات ما از لاله مرزبان را بالاتر برد. آنچه درباره "آبان اسفندیاری" مشهود است، اعتماد به نفس بسیار بالای اوست که به تصویر کشیدن این خصیصه توسط مرزبان کاملاً شکست خورده. علت این شکست هم چیزی نیست جز اغراق بیش از حد در بازی که عمدتاً آفت بازیگری است.
تصور میشد که حضور سوپراستاری به نام شهاب حسینی یکی از برگ برندههای سریال آبان باشد. بازیگر سرشناسی که دل ما را به انتخابهایش خوش کرد و این اطمینان را به ما داد که فیلم و سریال بد بازی نمیکند. اما حالا شهاب حسینی زیر تمام قولهای نانوشتهاش زده. اگر بخواهیم کاراکتر "فریبرز ثابت" را تجزیه و تحلیل کنیم، میتوانیم بگوییم او یک عاشقِ مغرور است. تا پیش از این، شهاب حسینی هم نقش عاشقان را خوب بازی کرده و هم غرور و خودپسندی را به ما نشان داده، اما در آبان از این خبرها نیست.
عشقی که ما انتظارش را داشتیم، همان عشق و عاشقی سریال "شهرزاد" بود. جایی که شهاب حسینی تک تک کلماتش را با احساسی درست و به اندازه به مخاطب منتقل میکرد و شور عاشقی را در دل میانداخت. اما حالا دیگر خبری از آن احساسات عمیق نیست و فریبرز ثابت مخاطبان را در انتظار یک لحظهی عاشقانهی تر و تمیز معطل نگه داشته است. اگر بخواهیم واقعبین باشیم، عشق تو خالی ثابت به آبان هیچ شباهتی به عشق قباد و شهرزاد ندارد و همین کیفیت پایین در روایت یک ماجرای عاشقانه باعث میشود چیزی بیش از دیالوگهای پیش پا افتاده نبینیم. این همان چیزیست که آرزو داشتیم هیچوقت از شهاب حسینی نبینیم، اما متاسفانه نشد.
در بین بازیگران نسل جدید سینما، میرسعید مولویان یکی از استعدادهاییست که نمیتوان او را نادیده گرفت. بازی بسیار خوب او در فیلم "تومان" ساختهی مرتضی فرشباف باعث شد به عنوان مخاطبان روی بازیگری او طور دیگری حساب کنیم، اما سریال آبان این امید را هم از ما گرفت! حیف کردن توانمندیهای بازیگری چون میرسعید مولویان کار دشواری بود که کارگردان آبان به سادگی از پس آن برآمد و حالا تصور ما از میرسعید کاراکتر "امیرِ بزدل" است. البته اگر امیر سریال آبان هم مثل داوودِ فیلم تومان از لایههای شخصیتی عمیقی برخوردار بود، شاید میرسعید در ایفای آن حساسیت بیشتری به خرج میداد، اما به پاس کاراکتر توخالی امیر در این سریال، به نظر میرسد خود میرسعید هم تلاش زیادی برای ایفای نقشش نکرده است.
امین حیایی یکی دیگر از مهرههای سریال آبان است که با نقشی متفاوت توجه مخاطب را جلب کرد. امین حیایی در سریال آبان قطعاً یک بازیگر توانمند است (البته به نسبت سایر بازیگران). او تا به امروز با نقشآفرینیهای متفاوتش ثابت کرده که یک بازیگر توانمند چه در ژانر کمدی و چه ژانرهای دیگر است و همین توانمندی باعث شده از زیر سایهی یک کارگردانی بیرون بیاید و دست تنها، کارنامه هنری خود را از خطر خراب شدن حفظ کند. همین موضوع باعث میشود بازی او در بین سایر بازیگران یک استاندارد قابل قبولی داشته باشد و تبدیل به امیدی در بین تمام ناامیدیها شود.
در این بین بازیگرانی هستند که در حاشیهی سریال نقشآفرینی میکنند، اما وقتی کاراکترهای اصلی سریال بازی قابل قبولی ندارند، طبیعتاً از سیاهی لشکر هم نمیتوانیم انتظار زیادی داشته باشیم. شاید اگر سریال آبان از بازیگران ناشناخته یا کمتر شناختهشده برای این پروژه استفاده میکرد، انتظارت مربوط به این سریال تا حد زیادی کم میشد اما حالا این تیم توانمند به شکل واضحی شکست خورده، مگر این که در قسمتهای باقیمانده معجزهای رخ دهد.