سرویس جامعه مشرق - انفجار ششم اردیبهشت در بندر شهید رجایی نهتنها بندرعباس، بلکه سراسر ایران را تکان داد. هنگامی که بانگ حادثه و سوگ در کشور طنینانداز میشود، قلبهای بیقرار با همدلی برای تسکین آلام به یکدیگر پیوند میخورند و در جستوجوی راهحل برمیآیند. این انفجار اکنون دلهای ایرانیان را به هم نزدیکتر کرده تا در کنار یکدیگر مرهمی بر این زخم باشند.
از صافکار و تعمیرکار گرفته تا پزشکان و نیروهای امدادی، در کنار هم جمع شدند تا برای آسیبدیدگان این حادثه مرهم باشند. چندی از شخصیتهای کشوری نیز همپای مردم، خود را به محل حادثه رساندند؛ اسکندر مؤمنی، وزیر کشور؛ «فرزانه صادق» وزیر راه و شهرسازی و «سعید رسولی» معاون حملونقل وزیر و سرپرست سازمان بنادر و دریانوردی کشور از نزدیک، محل انفجار را بازدید کردند.
علاوه بر مقامات کشوری، تجهیزات لشگری هم برای فروکش کردن آتش بندر از راه رسید. هواپیمای ایلوشین سپاه پاسداران جهت تسریع در اطفای حریق، طی ۴۸ ساعت از فرودگاه بینالمللی بندرعباس ۱۰ سورتی پرواز انجام داد. این هواپیما در هر پرواز، مخزن ۴۰ هزار لیتری خود را برای خاموش کردن آتش باز کرد.
این اولین عملیات هواپیمای آتشنشان در ایران بود که تصاویر پرواز این پرنده به خصوص پس از اینکه ویدیویی از لحظات دلهرهآور در کابین خلبان منتشر شد، در شبکههای اجتماعی با استقبال مردم روبهرو گردید. ارتش نیز بیمارستانها و مراکز درمانی خود در سراسر کشور، بهویژه در منطقه جنوب را برای ارائه خدمات تخصصی به مصدومان حادثه انفجار بندر شهید رجایی آماده کرد.
اما آنچه که همبستگی بیمانند ملت ایران را در این بحران به تصویر کشید، حضور گسترده و خودجوش مردم بود. نهتنها نیروهای امدادی با تلاشی بیوقفه به جستوجوی پیکرها و یاریرسانی به مجروحان مشغول بودند، بلکه گروهی از نیروهای امدادی بازنشسته گوشه و کنار کشور که مویی سپید کرده بودند، بیهیچ چشمداشتی خود را به بندر رساندند و در کنار ابزارآلات، به آواربرداری و امداد پرداختند.
افزوده بر این، گروههای جهادی و بسیجسازندگی استانی نیز با توزیع اقلام خوراکی، دارویی و بهداشتی، در این همدلی معاونت نمودند. شماری از دیگر گروهها نیز با سازماندهی مراسم بزرگداشت برای جانباختگان این فاجعه، مرهمی بر دلهای داغدیده بازماندگان شدند. هنگامی که خبر خاموشی آتش در کانون اصلی به گوش رسید، دلهای بیشماری از اضطراب رهایی یافت؛ اما شایسته است یاد کنیم از فداکاری بیوقفه نیروهای امدادی و مردمی که در این عملیات طاقتفرسای ۷۲ ساعته، بینامونشان، جانانه کوشیدند. در میان این افراد کسانی بودند که طی این سه روز به خانه برنگشتند و تا لحظههای آخر پای کار ماندند.
اما این همه ماجرای همدلی مردم ایران در این حادثه نبود. انفجار ششم اردیبهشت بندر، برگ تازهای از همبستگی مردم ایران را رو کرد. از ساعات ابتدایی انفجار، شیشه بیش از ۱۰۰ خودرو و ساختمان در اطراف بندر شکسته شد. حتی ساختمانهایی بودند که به طور ۱۰۰ درصدی تخریب شدهاند. اما از همه مهمتر؛ موج انفجار بندر شهید رجایی بود که تا کیلومترها اطراف را درنوردید و به زنان و دختران، شوک و اضطراب وارد گردید.
مجموعه این آثار ویرانگر دستبهدست هم داد تا مردم شریف و با روحیه ستودنی بندرعباس، پویشی خودجوش و مردمی برای جبران خسارات و امدادرسانی به راه اندازند و بلاگرهای فضای مجازی این پویش را به گوش همه کسانی که کاری از دستشان بر میآمد رساندند. در این حرکت ارزشمند، شماری از روانشناسان اعلام آمادگی کردند تا با ارائه خدمات رواندرمانی، مرهمی بر زخمهای روحی بازماندگان و افرادی که از این انفجار دچار شوک و اندوه شدهاند، بگذارند. افزون بر این، برخی مراکز تعمیر و تعویض تلفنهای هوشمند نیز با انتشار مشخصات خود در فضای مجازی، امکان تعمیر و بازسازی تجهیزات آسیبدیده یا ازدسترفته را برای آسیبدیدگان فراهم آوردند.
همچنین دفتار برخی شرکتها در اطراف بندر تخریب شده و احتمال دارد بازسازی آن و بازگشت کارگران، زمانبر باشد. به همین منظور، مراکزی در بندرعباس برای جذب و استخدام کارگران آسیبدیده اعلام آمادگی نمودند. مراکز تفریحی و مهمانسراهای نزدیک به محل حادثه نیز در فضای مجازی اعلام کردند که امکان استحمام و استراحت پرسنل آتشنشانی و نیروهای امدادی فراهم شده است.
پس از راهاندازی این پویش مردمی، خدمات رایگان و حیاتی برای نیروهای امدادی آتشنشانی، حراست، اسکله و نیروهای شهرداری و ... ارائه شد. مراکز پزشکی نیز در این حوزه کم نگذاشتند؛ به طور مثال برخی درمانگاهها و اماکن درمانی، برای کسانی که بهخاطر انفجار از ناحیه گوش آسیب دیدند و یا موج انفجار آنها را پرتاب کرده، از ناحیه مفضل، کمر و پا آسیب دیده باشند، خدمات رایگان دریافت میکنند. این را هم باید گفت که عدهای جمع شدند تا برای خانوادههای متوفیان که خود را از راه دور به مراسم خاکسپاری و تشییع رساندند، هزینه خوراک و محل استراحت را تامین کرده و یا منزل خود را در اختیار آنها قرار دادند.
مراکز درمانی نیز در این پویش گامی بلند برداشتند؛ بهگونهای که برخی درمانگاهها و مؤسسات پزشکی، خدمات رایگانی برای آسیبدیدگان این فاجعه فراهم آوردند. این خدمات بهویژه برای کسانی که از موج انفجار دچار آسیبهایی در ناحیه گوش، مفاصل، کمر یا پا شده بودند، به صورت رایگان فراهم شد. افزون بر این، جمعی از دلهای بزرگ با همتی والا گرد هم آمدند تا برای خانوادههای داغدیدهای که از راههای دور برای مراسم تشییع و خاکسپاری عزیزانشان شتافته بودند، هزینههای خوراک و اسکان را تأمین کنند یا با سخاوت، درهای خانههای خود را به روی آنان بگشایند.
این کمکها در ساعات اولیه به صورت دستی و قطرهچکان به بندر و آسیبدیدگان میرسید. بعضی از بلاگرها و نیروهای مردمی با خودرو شخصی اقلام کمکی را جمعآوری کرده و به کنار بندر رسانده بودند. حالا این کمکها پس از سه روز به صورت جمعآوری شده از شهرهای دیگر به محل حادثه رسیده است.
بامداد روز سهشنبه یکی از شرکتها ویدیویی از ارسال محمولههای شیشه برای خودروهایی نظیر کامیونها و خودروهای شخصی که در این حادثه آسیب دیدند، منتشر کرد.
از نکات جالب توجه این پویش هم این است که تا دو هفته آینده ادامه خواهد داشت و این موج همدلی به لحظات اولیه حادثه و احساسات شکلگرفته ناشی از این ماجرا محدود نخواهد بود.
این همدلی البته رقابت برخی شرکتهای تاکسی اینترنتی درون شهری را کنار گذاشت و با همکاری یکدیگر، خدمات رایگانی را برای افرادی که سفر درونشهری به مراکز اهدای خون دارند، فراهم کردند.
حتی برخی از این شرکتها در اقدامی عجیب، رقبای خود را برای دریافت خدمات شهروندان معرفی کردند.
همه این موارد کنار یکدیگر یک نام را به نمایش گذاشت و آنهم ایران بود. سراسر کشور برنامههای خود به خصوص فستیوالها و گردهماییهای شادی خود را لغو کردند.
اوج این همدلی اهدای خون مردم خونگرم ایران برای مجروحان بندرعباسی بود. در حالی که سازمان انتقال خون کشور بلافاصله پس از انفجار اعلام نیاز کرد؛ این حمایت مردمی و صفکشیدن در مراکز انتقال خون مردمی به قدری سرعت گرفت که شهرام میرزایی، معاون اجتماعی سازمان انتقال خون کشور در شامگاه روز حادثه اعلام کرد: فعلاً خون اهدا نکنید! پس از حادثه بندرعباس، ۸۰۰ واحد خون از ۸ استان به منطقه ارسال شد. با وجود حضور مردم برای اهدا، ذخایر خونی استان هرمزگان در وضعیت مناسبی قرار دارد. در حال حاضر، نیازی به دریافت خون از اهداکنندگان عزیز برای این حادثه نیست. عزیزانی که نیت اهدا دارند، لطفاً اهدای خون خود را به روزهای آتی موکول کنند.
صف انتقال خون
این همدلی اتفاقا به چشم هم آمد؛ محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی در نطق پیش از دستور روز سهشنبه، به این همدلی اشاره داشت و گفت: کادر درمان به خصوص بخش غیر دولتی به سمت مراکز درمانی شتافتند، مراکز انتقال خون مملو از جوانان شد، آتشنشانان نیروهای هلال احمر و عموم نیروهای امدادی و خلبانان هواپیماهای اطفاع حریق سپاه و ارتش جان خود را کف دست گرفتند.
هیچ واژهای توان قدردانی از این ملت رشید را ندارد، پیوند این مردم با یکدیگر و با ایران عزیز تاریخی و از عمق جان است؛ دشمنان ما همچون گذشته آرزوی درهم شکستن این پیوندها را و برهم زدن امنیت و آرامش ایران عزیزتر از جان را به گور خواهند برد و این پیام قدردانی رئیس مجلس از مردم غیور ایران بود.
اگه شبکه ضدانقلاب کمکها را جمعآوری میکرد، کجا میرفت؟
اما آن بخشی که به آرزوی دشمنان جهت شکست این پیوند همدلی اشاره داشت، در این حادثه کاملا محسوس بود. فعالان مجازی و مجریان ضدانقلاب شبکههای فارسی زبان، به طور جدی عزاداری و تسلیت درباره جانباختگان انفجار بندر شهید رجایی را تحریم کردند. به عقیده آنها، تسلیت و همدلی مردمی با این حادثه، مانع تشویش روانی جامعه میشد و به همین خاطر تمام تمرکز این دسته بر این بود تا روایت کذب خود برای ایجاد تشنج روانی در جامعه را جا بیاندازند.
گروههای معاند غالباً کوشیدهاند در چنین موقعیتهایی، با تسلط بر فضای رسانهای، کنترل آن را از دست رسانههای رسمی و گروههای مردمی خارج سازند و با سوءاستفاده از نیت خیرخواهانه شهروندان، به بهانه کمکرسانی به مردم، اقدام به جمعآوری وجوه از خیرین و جوانان کنند که مشابه آن در حوادث ۱۴۰۱ به چشم خورد و ریالی از این به ظاهر کمکها، به آسیبدیدگان داخل ایران نرسید.
با توجه به وضعیت نابسامان شبکههای ضدانقلاب و قطع حمایتهای مالی سرویسهای خارجی، بخش عمده وجوهی که به بهانه کمک جمعآوری میشد، بهجای خدمت به مردم، صرف تأمین هزینههای این شبکهها و پرداخت حقوق کارکنان آنها گردید. افزون بر این، نهتنها کمکهای مردمی، بلکه منابع دولتی که تحت عنوان «فاند» به این گروهها تخصیص مییافت، برخلاف ادعاها، در راستای منافع ملی ایران هزینه نشد. اسناد مالی، رسیدها و ترازنامهها آشکارا گواه آن است که این وجوه، در مواردی، بهصورت ناشایست صرف تجملات و عیاشیهای شخصی این افراد شده است.
بهعنوان نمونه، در کمپینی که در سالهای اخیر با هدف تأمین مالی سرکردگان اغتشاشات سال ۱۴۰۱ راهاندازی شده بود، این اقدام از سوی همان افراد در فضای مجازی رد شد. همچنین، شماری از کاربران که به سوءاستفاده و شیادی این کمپینها پی برده بودند، با قاطعیت علیه مروجان آن موضعگیری کردند.
در حال حاضر، این همدلی و همراهی، با حضور بهموقع و مسئولانه چهرهها و تجهیزات دولتی و نظامی، بر روند رسیدگی میدانی به حادثه، آرامش و اطمینان خاطر حادثهدیدگان را به همراه داشته است. همچنین، حضور بههنگام، دلسوزانه و شجاعانه نیروهای امدادی اعم از دولتی و غیردولتی، در کنار مشارکت ارزشمند نیروهای مردمی، قوت قلب بازماندگان و مجروحان را فراهم آورده است. شاید آتش فروکش کرده باشد؛ اما گرمای همدلی در ایران شعلهور شد.