سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
زمزمه گرانسازی شیرخشک دور از چشم قالیباف و اژهای
کمبود عرضه شیر خشک یارانهای در داروخانهها چند روزیست که مقامات ذیربط را به موضعگیری وا داشته است.
در این میان اما دو مسئول مرتبط صنفی و تقنینی؛ اظهار نظر مشترکی در این رابطه مطرح کردهاند که بسیار قابل تأمل است و باید آنرا زمینهچینی برای "گرانسازی شیرخشک" ارزیابی کرد.
نفر اول، "هانی تحویلزاده" رئیس انجمن تولیدکنندگان شیرخشک نوزاد است که طی سخنانی فراهم نشدن تسهیلات نقدینگی تولیدکنندگان و افزایش داروخانهها را از دلایل کاهش عرضه شیرخشک در داروخانهها دانسته و در عین حال گفته بود: "قیمت شیرخشک توسط بیمه سلامت پایین نگه داشته می شود که این امر منجر به قاچاق معکوس و مصرف بی رویه شده است. گفتنی است که قیمت هر قوطی حدود ۱۸۰ تا ۲۲۰ هزارتومان است که ۱۰۰ هزارتومان آن توسط بیمه سلامت پرداخت می شود. درحالیکه پرداخت پول توسط بیمه سلامت باید حذف شود و یارانه مستقیم به خانوارها پرداخت شود."[۱]
به گزارش مشرق، نفر دوم، "سلمان اسحاقی"، نماینده مجلس و سخنگوی کمیسیون بهداشت و درمان بود که او هم با کپیبرداری از اظهارات تحویلزاده، بر قطع سوبسید دولتی شیرخشک تأکید کرده و گفته بود: "پرداخت یارانه شیرخشک به صورت مستقیم به حساب سرپرست خانوار میتواند یکی از راهکارهای مؤثر در حل بحران کمبود شیرخشک باشد و این اقدام میتواند به تسهیل دسترسی خانوادهها به شیرخشک و کاهش فشار بر روی بازار کمک کند."[۲]
*این اظهارات مبتنی بر سیاست نابخردانهی "شوکدرمانی"، زمینهساز گرانی شیرخشک است و خانوارهای کشور را در باتلاق گرانی شیر خشک خواهد انداخت.
نظیر تجربه تلخی که در ماجرای توزیع گوشت ارزان دولتی اتفاق افتاد و همین زمزمهها موجب شد توزیع گوشت ارزان کاهش یابد.[۳] و نظیر ماجرای قطع ارز ترجیحی برای ۴ قلم کالا در دولت سابق که به گرانی گسترده در عمده کالاهای دیگر تبدیل شد.
مسئولان فوقالذکر متوجه نیستند که اگر مثلا در بحث تأمین نقدینگی برای تولید شیرخشک و هدایت سوبسید دولتی به این مسیر مشکلاتی وجود دارد؛ راه رفع این مشکلات رفع سوء مدیریتها و ایجاد تدبیرهاست نه اینکه از نیاز خانوادهها به شیرخشک سوء استفاده کنیم و سیاستی مثل شوکدرمانی را تجویز کنیم که به موجب آن دولت و تولیدکننده در آرامش ابدی فرو بروند و مردم درگیر تأمین هزینههای گزاف شیر خشکی بشوند که یارانه دولتی از آن برداشته شده است.
ذکر این نکته بدیهی نیز ضروری به نظر میرسد که تز گرانسازی یک کالا و اعطای سوبسید آن به خود مردم؛ برای اقتصاد ما یک نسخه نامتجانس و غلط است زیرا "کشش تورمی" فعلا در ایران کنترلپذیر نیست و به محض گرانی یک کالای پر کشش؛ سایر کالاها نیز دچار جامپ قیمتی میشوند و یارانه اعطایی نیز خاصیت خود را از دست میدهد.
در واقع یارانه دولتی و ارز ترجیحی مادام که در دست دولت باشد؛ حتی اسمش هم نافع و کنترلکننده قیمت خواهد بود اما همین یارانه و ارز اگر در چارچوب سیاستهای شوکدرمانی مستقیما به بودجه خانوارها سرازیر شود؛ مجوزی خواهد بود برای گران شدن ابعاد مختلف بازار. آنهم بازاری که فعلا خبری از نظارت کارای دولت بر قیمتهای آن نیست و دچار "گرانی بیقاعده" است.
طبعا در این بازار ولنگار که از هیچ قاعدهای پیروی نمیکند؛ آنها که پنجه در پنجه چالش اقتصادیاند و برای این کار حقوقهای بالا و سود کلان میگیرند؛ باید دولت و تولیدکنندگان باشند نه مردم بیدفاع جامعه.
گرانسازی شیر خشک پروژه خطرناکی است که باید قبل از همه؛ سران قوای مقننه و قضائیه وارد شده و با آن برخورد جدی کنند. برخوردی جدی و مایه عبرت برای هر مسئولی که در هنگام مواجهه با چالشهای اقتصادی؛ راهی جز قربانی کردن مردم به نظرش نمیرسد!
گفتنیست، قیمت شیر خشک در بازار ایران یکپنجم قیمت آن در کشورهای همسایه است و مردم و مسئولان باید برای حراست از این امتیاز مثبت اقتصادی و معیشتی دست یاری به هم بدهند.
***
تأکید وزیر اطلاعات بر تداوم اجرای قانون کالابرگ
حجتالاسلاموالمسلمین خطیب، وزیر اطلاعات، طی سخنانی در جلسه شورای تامین استان تهران با اشاره به اقدامات دولت چهاردهم برای رفاه و آرامش جامعه گفت: دولت چهاردهم و رئیس جمهور محترم، تمام تلاش شبانه روزی خودشان را به کار می گیرند تا بتوانند از این ظرفیتها و توانمندیهایی که در اختیار دارند در جهت رفاه و آرامش و آسایش جامعه استفاده کنند.
به گزارش ایرنا، او تصریح میکند: در سال گذشته دولت با پیگیریهای مجدانه آقای رئیس جمهور و لطف و بزرگواری و همراهی رهبر عزیز و حکیم و فرزانهمان بسیاری از نیازمندیها و مطالبات و معوقاتی که در جامعه ما وجود داشت را پرداخت کرد و به معیشت مردم توجه جدی شد و امیدواریم که بتوانیم با توسعه کالابرگها و توسعه توانمندیها، با جهت دهی توزیع یارانهها به سوی دهکهای نیازمند این را هم در سال جدید ادامه بدهیم.[۴]
*همانطور که محرز است مسئله اجرای قانون خوب و راهبردی کالابرگ در سطحی از اهمیت قرار دارد که وزیر اطلاعات به آن اشاره کرده و بر ادامه آن تأکید دارد.
توسعه این قانون با همکاری دولت و مجلس در کنار نظارت کارای دولت بر بازار میتواند نقش مهمی در بیرمقسازی "گرانی بیقاعده" داشته باشد.
در این زمینه باید به سایر خدمات اقتصادی رئیسجمهور پزشکیان از قبیل کاهش ۱۰ درصدی تورم و گسترش معافیتهای مالیاتی نیز اشاره کرد.
در عین حال و در اقتفای سخنان راهبردی وزیر اطلاعات باید این مطالبه را نیز مطرح کرد که اقدامات مهم دیگری از قبیل لزوم اجرای قانون تعیین سقف برای اجارهبها، لزوم افزایش نظارت کارای دولت بر بازار و قیمتها و مقابله امنیتی با گرانفروشان و حامیان شوکدرمانی اقتصادی نیز همچنان بر زمین ماندهاند که در صورت اجرا؛ همانند قانون کالابرگ مطلوبیتهای زیادی خواهند داشت و اثرات آنها ظرف کوتاه مدت لمس خواهد شد.
انتظار این است که وزارت محترم اطلاعات؛ سلسلهجنبان این راهبردهای بر زمین مانده اقتصادی و نظارت بر اجرای آنها باشد.
***
انرژی هستهای را با مزایده به آمریکا بدهیم!
فردی به نام "مراد راهداری" که گفته میشود استاد دانشگاه است به تازگی در یک میزگرد پیرامون مذاکرات غیر مستقیم ایران و آمریکا که در انصافنیوز برگزار شد، اظهار کرده است: در معاهده برجام قرار بود شرکتهای امریکایی هم بتوانند بیایند و وارد اقتصاد ایران شوند اما در عمل به اروپاییها گفتیم برای شما بلامانع است، به امریکاییها گفتیم برای شما ممنوع است. ترامپ که آمد گفت اگر قرار است برای من سودی نداشته باشد، برای هیچکس سود نداشته باشد.
او میافزاید: من ۱۰ سال پیش گفتم وقتی میگوییم انرژی هستهای را برای مقاصد صلح آمیز میخواهیم، آن را به مزایده بینالمللی بگذاریم و حتی اگر شرکتهای امریکایی هم برنده شدند، بدهیم به آنها.[۵]
*برخی رسانهها در ایران مقولاتی مثل امعان نظر، نقد، اقتراح، مناظره و آزاداندیشی را درست متوجه نشدهاند!
مثلا اظهارات فرد مذکور در مرتبهای از ابتذال و دوری از عقلانیت است که هرگز نمیتوان انتشار آنها را به حساب هیچیک از مقولات پیشگفته گذاشت.
ما اگرچه با آمریکا در حال مذاکرات غیر مستقیم هستیم اما نیک میدانیم که آمریکا دشمن ما و ملت ماست.
کدام عقل سلیمی ذخایر، عرصههای استراتژیک و میادین حیاتی خود را با دشمن یا رقیب یا غریبه به اشتراک میگذارد؟
بزرگترین چالش اعلامی آمریکا علیه ایران که حتی با تهدیدات نظامی سگ هار آمریکا یعنی اسرائیل مواجه شده همین مقوله هستهای است.
اکنون آیا این مصداق دیاثت نیست که ایران منصههای همین انرژی هستهای که مصداق اتم استراتژیک و شاهراه تنفسی کشور در روزهای سخت هستند را به مزایده جهانی بگذارد و حتی به آمریکا هم راه بدهد که وارد این منصهها بشود؟
گوینده این سخن و منتشرکنندگان آن آیا شاهد تنش بین پاکستان و هندوستان فقط بر سر مسئله آب نیستند؟ آنها آیا ندیدند که چه بر سر پرونده هستهای لیبی آمد؟ آیا شاهد تاراج منافع نفتی و طلای سودان پس از ورود آمریکا و پرونده "جورج کلونی" در این کشور نیستند؟ اینان آیا ترور سریالی دانشمندان و فعالان صنعت اتمی ایران را از یاد بردهاند؟
گفتنیست اظهارات فرد مذکور در اشاره به اینکه "به اروپاییها اجازه دادیم وارد اقتصاد ایران شوند" نیز ناقص و فاقد اشاره به عبرت ماجراست. در قضایای برجام تعدادی بازدید نمایشی از سوی چند کشور اروپایی که برخی از آنها حتی جزو کشورهای ورشکسته بودند از ایران انجام شد که هیچیک از این بازدیدها هیچ دستاوردی برای ایران نداشت. جماعت برجامیان نیز پس از رؤیت این بیدستاوردیها از این گفتند که تندروها نگذاشتند آنها در ایران سرمایهگذاری کنند! این دروغ اما در حالی بود که سرمایهگذاری در یک کشور تابع اقدامات داخلی چند تندرو نیست بلکه تابع انگیزه سرمایهگذاران است. مثلا در قضیه نفت لیبی دیدیم که آمریکا علیرغم کشته شدن سفیر و چند دیپلماتش در این کشور توسط انقلابیون لیبی اما به طمع برخورداری از مزایای نفت لیبی در این کشور ماند.
فیالجمله اینکه قدر آزادی بیان را باید دانست. اما این اصل منطقی هرگز به معنی ذبح عقلانیت، ترویج حماقت، ریشخند مصالح ملی و تبعید نخبگان به انزوا نیست!
***
1_ mshrgh.ir/1709989
2_ mshrgh.ir/1710416
3_ mshrgh.ir/1709677
4_ https://irna.ir/xjTshS
5_ https://ensafnews.com/589834